عقیق: بیشتر انسانها همواره اهداف و آرمان خود را به «قله» تشبیه کردهاند. این دسته به سادگی کار را به «سرنوشت» واگذار نکردهاند چرا که میدانند برای آنکه به اهدافشان برسند باید افرادی تلاشگر، مصمم و با اراده باشند و در راه پر فراز و فرودی که در پیش دارند از صبر و شکیبایی برخوردار باشند تا بتوانند مصائبی که بر آنها وارد میشود را تحمل کنند.
حماسهای که قافله سالار شهیدان امام حسین (ع) و زینب (س) در روز عاشورا و پس آن برای انسانهای آزاده جهان و اصلاحگران ترسیم کردند نیز از همین جنس تکاپو و تلاش است چرا که سالار شهیدان در راه خودش که احیای دین بود بر قله «حماسه و ایثار» ایستاد و خواهرش زینب (س) نیز جلوههایی از «شُکوه شکیبایی و صبر» را به جهانیان آموخت. از همین رو بر ما واجب است که همواره به اقامه آموزههایی که حسین (ع) و زینب (س) آموختهاند توجه داشته باشیم.
قله «جهاد» این دو خواهر و برادر با تلاش در راه خدا، صبر در برابر مصائب و تسلیم در برابر رضای خدا کاملاً دست یافتنی است اما آنچه که بر این گزارهها تقدم دارد، در نظر داشتن مؤلفهای به نام «بینش» است. چرا که کسی که با بصیرت میداند از کجا آمده، در کجا قرار دارد و به کجا خواهد رفت بیشک «صبر» برایش آسان خواهد بود که بر مبنای بینش الهی، نتیجه صبر همواره عاقبت به خیری خواهد بود.
بر همین اساس اگر میخواهیم جامعهی آرمانی خود را داشته باشیم باید هر یک با اندیشیدن و عمل کرن به مواردی که خداوند و ائمه به آنها امر یا نهی کرده است عمل کنیم تا به گفته امام موسی صدر رهبر ایرانیتبار شیعیان لبنان بتوانیم «تجسم حسینی بودن بر روی زمین باشیم.»
با توجه به همین اصول بود که گروهی از کوهنوردان باشگاه سلام همنورد در آستانه آغاز ماه محرم در راستای گرامیداشتن جهاد امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) در برنامهای با عنوان «نصب بیرقهای حسینی» بر قلههای مرتفع تهران حضور یافتند.
اینکه گروه متشکل از ۴۵ کوهنورد مرد و زن، تا قله توچال را به شکل نمادین سیاهپوش و دو پرچم را تا فراز قله با خود حمل کردند. و بر فراز قله توچال پرچم و بیرقهای حسینی نصب کردند.
همراه این کوهنوردان سربندهای سبز و مشکی منقش به شعار «لبیک یا حسین (ع)» و «لبیک یا زینب (س)» بود و در نقاط متعددی این سربندها را نصب کردند. در طول مسیر تا قله توچال که حدوداً هفت ساعت به طول انجامید، کوهنوردان ضمن تقدیر از این کار مواردی مانند: «این کار شما من را یاد دوران جنگ انداخت»، «چرا کوهستان را برای این کار انتخاب کردهاید؟»، «خدا از شما قبول کند»، «حسین نشانهایست تا راه گم نشود» و «خدا قوت» را بر زبان میآوردند و خواهان این بودند که تعدادی پیشانی بند نیز در اختیار آنها قرار بگیرد.