14 تير 1403 28 ذی الحجه 1445 - 35 : 11
کد خبر : ۱۳۰۲۸۷
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۴
حجت‌الاسلام محمدتقی سبحانی:
رئیس بنیاد بین‌المللی امامت گفت: گروهی که کلی و یا جزئی آگاهی سیدالشهدا (ع) را نسبت به عاشورا منکر هستند، تعدادشان در بین علمای شیعه و امامیه اندک است و رأی رسمی ارتدکس شیعی امامی در باب علم امام به صورت کلی این است که امام نسبت به وقایع آینده علم دارد.

عقیق: حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، رئیس بنیاد بین‌المللی امامت، ۱۳ تیرماه در نشست علمی «عاشورا و مسئله علم امام» با بیان اینکه مطالعات مسئله‌محور در مورد امامت هنوز رواج چندانی پیدا نکرده است و گاه و بیگاه در شرایط خاصی مطالبی نوشته می‌شود، گفت: امروز با وجود اینکه دسترسی به منابع دینی فراوان است و نمی‌توان به جهل و ناآگاهی مخاطبان تکیه کنیم ولی فضای مجازی و محیط‌های رسمی دانشگاه و حوزوی آکنده از شبهات، پرسش‌ها و چالش‌های مرتبط با امامت و علم امام و ... است.

 
سبحانی با اشاره به اقوال مختلف در مورد علم امام حسین(ع) و عاشورا، افزود: یکی از پایه‌های اصلی این چالش، علم امام است؛ اولین سؤال آن است که اساساً امام حسین(ع) در آغاز شکل‌گیری حرکت از مدینه تا رخداد واقعه عاشورا به چه میزان نسبت به این ماجرا آشنایی داشتند. کسانی در آغاز طرح مسئله علم امام در واقعه کربلا از نظر مبانی کلامی، حدیثی و تاریخی نسبت به اصل آگاهی‌های امام حسین(ع) تردید کلی و یا جزئی کرده‌اند، یعنی یا گفته‌اند امام نسبت به عاشورا هیچ اطلاعی نداشتند و یا اگر بوده است علم جزئی نسبت به آن داشته‌اند؛ حضرت اجمالا می‌دانستند که به شهادت خواهند رسید ولی اینکه در این واقعه و در فلان منطقه و ... برای ایشان مشهود نبوده است.
 
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه منکران علم امام در واقعه عاشورا یک گروه نیستند بلکه انگیزه مختلفی داشته و در بسترهای مختلف آن را بیان کرده‌اند، گفت: گفته مرحوم سیدمرتضی با آن چیزی که صاحب کتاب شهید جاوید مطرح کرده است هم از جهت مضمون متفاوت است و برداشت غلطی از دیدگاه سیدمرتضی شده است همچنین بستر تاریخی این دو فرد متفاوت است؛ سیدمرتضی جواب را برای شبهاتی مطرح کرده که قاضی عبدالجبار معتزلی آن را بیان کرده است و این بستر با زمانی که صاحب شهید جاوید برای دهه ۴۰ و ۵۰ ایران مطرح کرده است، فرق دارد.  
 
سبحانی ادامه داد: این گروهی که کلی و یا جزئی آگاهی سیدالشهدا (ع) را نسبت به عاشورا منکر هستند تعدادشان در بین علمای شیعه و امامیه اندک است و رأی رسمی ارتدکس شیعی امامی در باب علم امام به صورت کلی این است که امام نسبت به وقایع آینده علم دارد گرچه مباحث در همینجا بین آنان متفاوت است؛ مثلاً اینکه آیا علم امام علم مطلق در همه شرایط است؟ یعنی علم ما کان و ما یکون و ما کائن؟ برخی هم گفته‌اند علم امام علم مطلق به آینده نیست بلکه امام از طریق نظام تقدیرات از روح القدس و کتاب به امام می‌رسد و امام به مقدارت علم پیدا می‌کند؛ برخی هم گفته‌اند خزانه علم امام وجود دارد ولی اگر امام بخواهد و توجه به خزانه علم و مقدارت کند، می‌داند. 

علم امام به مغیبات

استاد درس خارج امامت حوزه علمیه با بیان اینکه تعبیر به علم غیب تعبیر درستی نیست زیرا علم به مغیبات است، اظهار کرد: نکته دیگر اینکه ایا چنین علمی برای امام علم ضروری در نهاد امامت است یا اینکه این علم از فضائل و کرامات اهل بیت(ع) است که در بین علما در این مسئله هم اختلاف نظر وجود دارد و برخی معتقدند که ائمه نسبت به آینده علم دارند ولی امامت امام منوط و مشروط به وجود چنین علمی نیست اما اکثریت علمای شیعه و روایات صریح می‌گوید نه تنها امام نسبت به این مغیبات علم دارد ولی علم به این مغیبات بخشی از عنصر امامت اهل بیت(ع) است و اگر امام این علم را نداشته باشد، نمی‌تواند امامت کند.
 
سبحانی اضافه کرد: در خصوص آگاهی‌های امام حسین(ع) به عاشورا فقط بحث کلامی ملاک نیست زیرا مجموعه‌ای از روایات و گزارشات تاریخی وجود دارند که دلالت دارد امام نسبت به حوادث آینده آگاه بودند. انواع گزارشات وجود دارد که نشان می‌دهد امام حسین(ع) از ابتدای حرکت در واقعه عاشورا تا آمدن از مکه و خروج از مکه با علم و آگاهی نسبت به چنین سرنوشتی حرکت می‌کنند و دائماً این آگاهی را تکرار می‌کنند یعنی اگر انسان در علم امام به جزئیات هم تردید داشته باشد در واقعه عاشورا این مسئله جای تردید ندارد. من این سؤال را مطرح می‌کنم که اگر کسی معتقد باشد امام حسین(ع) آگاهی غیبی ندارد، باز به وفور روایات اهل سنت مؤید این است که پیامبر(ص) و علی(ع) عاشورا را با جزئیات به اطلاع ایشان رسانده‌اند.

آیا تحلیل امام حسین به عنوان یک فرد سیاسی از دیگران کمتر است؟

وی ادامه داد: باز اگر فرض را بر این بگذاریم که همه این موارد به کنار آیا امام یک شخصیت سیاسی و آگاه به زمان نمی‌توانست در تحلیلی سیاسی سرانجام حرکت خود را تحلیل کند؟ آیا چنین شخصیتی این اعتقاد را دارد که وارد کوفه خواهد شد و از ناحیه کوفیان حمایت شده و دستگاه بنی امیه را که در نقطه اوج است شکست خواهد داد و بر مسند قدرت خواهند نشست؟؛ یعنی امام حسین(ع) در تحلیل از وقایع زمان از تحلیل ابن عباس و عبدالله بن جعفر و ابن زبیر و ابن عمر و ... پایین‌تر است که قطعاً چنین چیزی وجود ندارد و این افراد که مادون حضرت در تحلیل و کنشگری سیاسی هستند، می‌گفتند که ای پسر رسول خدا برای چه به کوفه می‌روی و مگر ندیدی آنان با پدر و برادر تو چه کردند؟ و اینکه اگر می‌روی چرا زن و فرزندان خود را می‌بری؟
 
رئیس بنیاد بین‌المللی امامت با طرح این بحث که چه در نگاه کلامی و حدیثی و چه در نگاه گزارشات تاریخی و چه در تحلیل سیاسی باید امام حسین(ع) را آگاه به سرنوشتی بدانیم که در عاشورا رخ داده است، گفت: نکته دیگر اینکه اگر چنین علمی برای امام(ع) مفروض باشد، ما چگونه می‌توانیم وقایع عاشورا را تحلیل کنیم یعنی اگر امام می‌داند این سرنوشت را دارد آیا می‌تواند چندین نامه کوفیان را مبنای عمل خود قرار دهد؟ آیا امام از نامساعدبودن شرایط و خیانت کوفیان مطلع نیستند؟ امام مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد، حرکت امام از مکه به سمت کوفه بدون دیدن قرائن دیگر منطبق بر نامه‌های کوفیان است؛ اگر امام علم دارند طبیعتاً یا باید سکوت می‌کردند و یا باید از محدوده مناطق اسلامی بیرون می‌رفتند کما اینکه این پیشنهاد بعداً توسط امام هم مطرح شد.
 
وی با بیان اینکه ما هر طرف ماجرا را بگیریم یعنی بنا را بر علم غیب بگذاریم و یا نگذاریم باز ابهاماتی وجود دارد، تصریح کرد: منکران علم امام می‌گویند حضرت چون علم غایب نداشتند باید طبق شرایط حرکت می‌کردند و آن حضرت هم به اندازه بقیه کنشگران سیاسی اطلاع نداشتند و معتقد بودند که ما با همین شرایط هم به نتیجه خواهیم رسید. عده‌ای دیگر گفتند که حرکت امام، قیام بود ولی نه قیام برای حکومت بلکه قیام برای شهادت یعنی ایشان سرنوشتی به عنوان شهادت در نظر داشته است و آن را به عنوان یک حرکت سیاسی و اجتماعی رقم زده است که هم برکات دنیوی و هم برکات اخروی دارد. 

حرکت امام به دعوت مردم

سبحانی بیان کرد: گروه سوم معتقدند که درست است امام علم دارد ولی ائمه(ع) و پیامبر(ص) مأمور به انجام وظیفه براساس آن علم نیستند یعنی پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) می‌دانند فلان مال برای چه کسی است ولی وقتی قضاوت می‌کنند براساس واقع قضاوت می‌کنند نه علم غیب. امام حسین(ع) وقتی آن همه نامه را دیدند طبیعتاً باید به آن واکنش نشان می‌دادند زیرا برای او تکلیف‌آور است چنان چه در ماجرای بعد از قتل عثمان برای حضرت علی(ع) این اتفاق رخ داد؛ امام فرمودند شما کسی نیستید که زیر بار حکومت من بروید لذا بگذارید من وزیر برای شما باشم ولی وقتی فشار عمومی را دیدند آن حضرت فرمودند: لولا حضور الحاضر ... و حکومت را پذیرفتند. 
 
رئیس بنیاد بین‌المللی امامت اظهار کرد: برخی گفته‌اند اساساً اهل بیت عصمت و طهارت در انجام وظیفه خطیر خود تابع شرایط نیستند؛ امام دیده است شرایط دینی و علمی و فرهنگی و فساد در جامعه وخیم است لذا دست به قیام زدند فارغ از اینکه نتیجه آن چه باشد. حرکت اصلی امام نسبت بین امام و عهدی است که با خداوند بسته است و تابع شرایط و تصمیم خود امام نیست؛ تابع مشیت امام است که تابع مشیت الله است و روایات عهد هم مؤید این مسئله هستند. خداوند عهدی مکتوب به پیامبر(ص) داده است و به تعداد ائمه(ع) هم متنی ارائه شده است و هرکدام از ائمه(ع) متناسب با این عهد عمل می‌کنند و دستور را از خدا می‌گیرند و تسلیم مشیت الهی هستند. 
 
سبحانی بیان کرد: لذا وقتی از امام پرسیدند که کجا می‌روید فرمودند ان الله شاء ان یرانی قتیلا. یعنی اصلاً برنامه و اراده من نیست و من باید خط خداوند را دنبال کنم. 
 
منبع:ایکنا
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: