09 خرداد 1403 22 ذی القعده 1445 - 37 : 13
کد خبر : ۱۳۰۰۰۵
تاریخ انتشار : ۰۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۲
تصاویر|
«ابراهیم رنگین» ۴۰ سال است که در معراج شهدای تهران پیکرهای هزاران شهید را تغسیل و تکفین کرده و امروز مسئولیت امور شناسایی پیکرهای مطهر شهدا را بر عهده دارد.

عقیق: خیابان بهشت، معراج شهدا و آخرین وداع‌ها. اینجا قدمگاه خانواده شهداست که باید دیگر ازشهیدشان دل ببُرند. از شهدای دفاع مقدس تا شهدای ترور و مدافعان حرم و شهیدان راه آزادی قدس. و معراج همان دارالوداع است و شهدا را از معراج، راهی بهشت می‌کنند. «ابراهیم رنگین» از جمله کسانی است که در معراج شهدای تهران پیکرهای هزاران شهید را تغسیل و تکفین کرده و امروز او مسئولیت امور شناسایی پیکرهای مطهر شهدا را بر عهده دارد؛ شهدایی که هر کدامشان برای راهی شدن به خانه ابدی، قصه‌ای دارند. رنگین در بیان هر یک از این قصه‌ها گاهی لبخند می‌زند و گاهی بغض راه گلویش را می‌بندد؛ از توسل به شهید «کیخسرو انور» تا اعتراض دختر شهید «مصطفی صدرزاده» به تغییر چهره پدر.

از شهید «کیخسرو انور» شروع می‌کنیم که هم‌محله‌ای سرهنگ رنگین بود. امروز قاب عکس این شهید در اتاق کار رنگین دیده می‌شود. او به قاب عکس اشاره می‌کند و می‌گوید: «کیخسرو، دوست صمیمی‌ام بود. برادرش کیومرث در «نهر عرایض» بر اثر انفجار پل به شهادت رسید و پیکرش پودر شد. مادرش خیلی منتظر آمدن پیکر کیومرث بود اما کیخسرو به مادرش گفت که منتظر نباشد چون چیزی از پیکر کیومرث باقی نمانده است. بعد هم کیخسرو در عملیات والفجر یک شهید شد و پیکرش بعد از ۹ سال بازگشت. من و کیخسرو هم‌سن و سال بودیم که او رفت و من جا ماندم. الان هم گاهی کارم گیر می‌کند، می‌گویم کیخسرو این گره را باز کن و او هم گره‌گشایی می‌کند.» و تعبیر رنگین از کرامت شهدا این است که کرامت شهدا مثل دریاست و زمانی که ما چیزی از آنها طلب می‌کنیم، مثل این است که می‌خواهیم از دریا، جرعه‌ای آب برداریم.
 

دختر شهید صدرزاده گفت: «می‌شه بابای من رو مثل روز اول قشنگ کنی؟!»

علاوه بر تصاویر شهدای دفاع مقدس، تصاویری از شهدای مدافع حرم در اتاق کار دیده می‌شود و از رنگین می‌خواهیم از حال و هوای معراج و وداع خانواده شهدای مدافع حرم بگوید. او می‌گوید: «در معراج، ما موظف هستیم که پیکر شهدا را فقط به نزدیکان درجه یک نشان بدهیم.گاهی پیش آمده که شرایط پیکر شهید طوری بود که نمی‌شد پدر و مادرش ببیند. اما در در مجموع با توجه به اینکه خانواده شهید دوست دارند، برای آخرین بار هم که شده، صورت شهید را ببیند، ما تا جایی که می‌شود، خون زخم‌های صورت را پاک می‌کنیم و شهید را آماده می‌کنیم تا خانواده‌اش برای آخرین بار صورتش را ببینند.یادم هست وقتی پیکر شهید صدرزاده را بعد از تجهیز از بهشت زهرا(س) به معراج شهدا آوردند، بخاطر جراحت‌های وارده، صورت شهید تغییر کرده بود. دختر شهید صدرزاده وقتی پیکر شهید را دید، گفت این بابای من نیست. بعد به من گفت: عمو! می‌شه بابای من رو همون‌طور که قشنگ بود، قشنگش کنی؟! بچه‌های معراج، صورت شهید را مرتب کردند و به حالت طبیعی درآمد. دختر شهید صدرزاده که دید، راضی شد و گفت: عمو دستت در نکنه، این بابای منه!»
 

پدری که می‌خواست لباس پاسداری بر پیکر فرزندش بپوشانیم

شهید مدافع حرم «نوید صفری» یکی از شهدایی بود که پیکرش بعد از مدتی تفحص شد و به کشور آمد. ابراهیم رنگین درباره این شهید بیان می‌کند: «پیکر شهید صفری متلاشی نشده بود و جانماز و وسالیش نیز همراهش بود. بدون اینکه ما در جریان باشیم و افرادی به پدر شهید نوید صفری گفته بودند که پیکر شهید را آورده‌اند و معراج شهدا اجازه نمی‌دهد شما پیکر شهید را ببینید. وقتی این موضوع را فهمیدیم، به پدر شهید اطلاع دادیم که پیکر آمده است و خیالتان راحت؛ هر طور شما بفرمایید همان کار را انجام می‌دهیم.یک روز بعد پدر شهید نوید صفری به معراج شهدا آمد و گفت می‌خواهم لباس سپاه را تن پسرم کنم. لباس سپاه را تن شهید نوید صفری پوشاندیم و بعد مراسم وداع با پیکر شهید انجام گرفت که مورد رضایت پدر شهید بود.»
 

پدر شهید حدادیان گفت: همسرم طاقت ندارد پسرمان را ببیند!

شهید «محمدحسین حدادیان» از شهدایی بود که در پی فتنه دراویش در خیابان پاسداران به شهادت رسید. پیکر این شهید بخاطر ضرباتی که به او زده بودند، وضعیت خوبی نداشت.رنگین درباره وداع با این شهید می‌گوید: «وقتی پیکر شهید حدادیان را به معراج شهدا آوردند، پیکرش وضعیت خوبی نداشت. پدر شهید که به معراج شهدا آمد، به او گفتم: مادر شهید چرا نیامدند؟ گفت: همسرم طاقت نمی‌آورد پیکر شهید را ببیند. گفتم بروید و با مادر شهید بیایید. پدر شهید با مادر شهید آمد و پیکر را دیدند. دیدن شهید اگر چه سخت بود اما دل مادرش آرام گرفت. بعد از این ماجرا پدر و مادر شهید بخاطر این تدبیر که پدر و مادر شهید باهم پیکر شهید را ببینند، تشکر کردند.»و آخرین دقایق حضور در معراج، زیارت شهدای گمنام در حسینیه است؛ شهدایی از شلمچه، زبیدات و جزیره مجنون؛ و دلنوشته زائران روی تابوت‌ شهدای گمنام «شفاعتمان کنید»، «برای شفای بیماری‌ام دعا کنید» و «آرزوی شهادت».
 
منبع:فارس
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: