21 شهريور 1402 27 صفر 1445 - 07 : 10
کد خبر : ۱۲۷۷۰۹
تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۸
حجت الاسلام و المسلمین عشاقی معتقد است: توبه در قیامت، ممکن الوقوع بلکه مطلوب است و سبب ادامه نیافتن عذاب خواهد بود و منجر به نجات از عذاب می‌شود.

عقیق: حجت الاسلام والمسلمین حسین عشاقی، عضو شورای علمی گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در قالب یادداشتی به بررسی امکان توبه در قیامت بر اساس آیات قرآن کریم پرداخته است. بر اساس این یادداشت حجت الاسلام و السملمین عشاقی معتقد است که اولاً فرشتگان انتظار دارند که آنجا مجرمان حق را بپذیرند و از راه و روش سابق دست بردارند تا عذابشان ادامه نیابد و این یعنی جواز توبه در قیامت. ثانیاً لازمه این که ادامه عذاب به خاطر حق‌ ناپذیری فعلی مجرمان است، این است که اگر آنها در همان زمان گفتگو از "بی‌میلی نسبت به حق" دست بردارند و از کراهت نسبت به حق توبه کنند، مفاد «إِنَّکُمْ ماکِثُونَ» شامل حال آنها نیست و ماندگاری عذاب از بین می‌رود و از عذاب رهایی می‌یابند. بنابراین اجمالاً توبه در قیامت، ممکن الوقوع بلکه مطلوب است و سبب ادامه نیافتن عذاب خواهد بود و منجر به نجات از عذاب می‌شود.

متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین حسین عشاقی، عضو شورای علمی گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به این شرح است:

امکان توبه در مواضعی از قیامت

اگرچه در مواضع خاصی از مقاطع قیامت، توبه پذیرفته نیست (مثل یوم البعث، طبق 56 و57 روم) ولی در غیر آن مواضع خاص، آیات زیادی دلالت دارند که در قیامت امکان توبه و رهایی از عذاب وجود دارد و توبه از گناهان نزد خداوند امر مطلوبی است؛ از جمله آیات 74 تا 79 سوره زخرف است که در این آیات چنین آمده است:

«إِنَّ الْمُجْرِمینَ فی‏ عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ، لا یُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فیهِ مُبْلِسُونَ، وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لکِنْ کانُوا هُمُ الظَّالِمینَ، وَ نادَوْا یا مالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّکَ قالَ إِنَّکُمْ ماکِثُونَ، لَقَدْ جِئْناکُمْ بِالْحَقِّ وَ لکِنَّ أَکْثَرَکُمْ لِلْحَقِّ کارِهُونَ، أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُون».

یعنی مجرمان، در حال یأس از رحمت خدا، در عذاب جهنم جاودانه‌اند و عذابشان کاسته نمی‌گردد؛ ما به آنان ظلم نکردیم بلکه خودشان ستمکارند؛ آنان فریاد برآورند که اى مالک دوزخ، پروردگار تو ما را بمیراند؛ اما مالک می‌گوید شما ماندگارید؛ زیرا حق بسراغ شما آمد اما اکثر شما نسبت به حق ناخوشنودید؛ آنان بر امر ناخوشنودی از حق، اصرار می‌ورزند ما هم (بر عذاب) اصرار می‌ورزیم.

توضیح مدعای ما این است که جمله «وَ هُمْ فیهِ مُبْلِسُونَ» جمله حالیه است که حال و وصف افراد محکوم به حکم در جمله را بیان می‌کند؛ بنابراین این جمله قیدی برای مفاد جمله قبل است؛ و بر این اساس، معنی جمله «إِنَّ الْمُجْرِمینَ فی‏ عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ، لا یُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فیهِ مُبْلِسُونَ» این می‌شود که مجرمان، در حال یأس از رحمت خدا، جاودانه در عذاب جهنم‌اند و عذابشان کاسته نمی‌گردد؛ نتیجه مترتب بر این قید، این است که مجرمانی که از یأس توبه کرده و به رحمت خدا امیدوار گردند، عذاب آنها جاودانه نیست و نیز عذابشان کاسته خواهد شد.

استدلال به فرازی از دعای کمیل

مؤید این بیان، فرازی از دعای کمیل است؛ مضمون این بخش، در دعای کمیل از امیرالمؤمنین نیز نقل شده است آنجا که می‌فرماید: «یا مولاى فکیف یبقى فى العذاب و هو یرجو ما سلف من حلمک ام کیف تؤلمه النّار و هو یأمل فضلک و رحمتک» یعنی: «مولای من، مجرم چگونه در عذاب باقی خواهد ماند!؟ در حالی که به بردباری پیشین تو امید بسته است؛ و یا چگونه آتش او را رنج خواهد داد در حالی که به فضل و رحمت تو امیدوار گشته است!؟»

قرار دادن چنین پاداش مهمی تشویقی است به توبه از یأس در جهنم که خود بر جواز توبه در آنجا دلالت دارد.

توجه به زمان گفتگوی مجرمان و فرشتگان در آیات سوره زخرف

در ادامه آیه، ادعای ما به گونه دیگری نیز مطرح شده است. طبق مفاد این بخش، وقتی مجرمان از سرپرست جهنم برای رهایی از عذاب با جمله «یا مالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّکَ» درخواست مرگ می‌کنند، این درخواست رد می‌شود و به آنها پاسخ داده می‌شود که شما در عذاب ماندگارید: «قالَ إِنَّکُمْ ماکِثُونَ».

سپس فرشتگان علت این ماندگاری در عذاب را این گونه بیان می‌کنند که ما حق را به شما عرضه کردیم اما اکثر شما آن را نمی‌پذیرید و نسبت به آن ناخوشنود‌ هستید: «لَقَدْ جِئْناکُمْ بِالْحَقِّ وَ لکِنَّ أَکْثَرَکُمْ لِلْحَقِّ کارِهُونَ».

زمان در جمله «لکِنَّ أَکْثَرَکُمْ لِلْحَقِّ کارِهُونَ» زمان حال است؛ یعنی در همان زمان گفتگوی بین مجرمان و مالک جهنم، به مجرمان گفته می‌شود که علت این که شما در جهنم ماندگارید و عذابتان ادامه می‌یابد این است که در حال حاضر، نسبت به پذیرش حق بی‌میل هستید. به عبارت دیگر در این بخش، سخن از ماندگاری و ادامه داشتن عذاب است نه سخن از اصل گرفتاری به عذاب که سببش گناهان دنیایی است.

مالک دوزخ می‌گوید شما در عذاب ماندگارید و گرفتاری‌تان ادامه می‌یابد چون در حال حاضر تن به حق نمی‌دهید. پس مفاد این جمله مربوط به زمان دنیا نیست بلکه مربوط به همان زمان گفتگوی اخروی است، و بیان می‌کند که علت ماندگاری و ادامه داشتن عذاب شما، حق‌ ناپذیری فعلی شما در قیامت است.

بنابراین اولاً فرشتگان انتظار دارند که آنجا مجرمان حق را بپذیرند و از راه و روش سابق دست بردارند تا عذابشان ادامه نیابد؛ و این یعنی جواز توبه در قیامت. ثانیاً لازمه این که ادامه عذاب بخاطر حق‌ ناپذیری فعلی مجرمان است این است که اگر آنها در همان زمان گفتگو از بی‌میلی نسبت به حق، دست بردارند، و از کراهت نسبت به حق، توبه کنند، مفاد «إِنَّکُمْ ماکِثُونَ» شامل حال آنها نیست و ماندگاری عذاب از بین می‌رود و از عذاب رهایی می‌یابند. بنابراین اجمالاً توبه در قیامت، ممکن الوقوع بلکه مطلوب است و سبب ادامه نیافتن عذاب خواهد بود و منجر به نجات از عذاب می‌شود.

همچنین در دنباله آیات چنین آمده که تا زمانی که آنها به امر کراهت از حق، ابرام و اصرار می‌ورزند ما نیز به عذاب آنها ابرام و اصرار می‌ورزیم: «أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُون».

این جمله نیز لازمه‌اش این است که اگر آنها آنجا به راه غلط خود ادامه ندهند و به آن اصرار نکنند بلکه از آن توبه کرده و بازگردند، ما هم نسبت به عذاب آنها اصرار نمی‌کنیم و عذاب را ادامه نمی‌دهیم و رهایی از عذاب را نصیبشان خواهیم کرد.

بنابراین اجمالاً هم توبه ممکن الوقوع و مطلوب خداوند است و هم مجرمی که در جهنم توبه کند عذابش تخفیف یا منقطع می‌شود. گرچه مجرم، بدون توبه عذابش بی‌پایان و بی‌تخفیف است و به آنها گفته می‌شود «إِنَّکُمْ ماکِثُونَ».

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: