عقیق: طی دهههای اخیر موج جدیدی از اسلامگرایی در غرب شکل گرفت. این اسلامگرایی تابع علتهای متعددی از جمله افول سیاستهای پوشالی غرب در نظام سرمایهمحور و تفکر اومانیسم، رواج بیبند و باری و بسترسازی فرهنگی جامعه بهسوی گرایشهای غیر فطری، دوری از آموزههای انبیاء، جامعیت اسلام و فطری بودن آموزههای آسمانی آن و سایر موارد است. در این بین قدرتهای شیطانی غرب با بهرهگیری از ابزار رسانه طوری القاء کردهاند که گویی غرب بهشت گمشده انسانهاست و زنها به واسطه آزادی در نهایت، بدون هیچ دردسری به زیست خود میپردازند غافل از اینکه آزادی در نگاه غرب یعنی بیبند و باری و افسارگسیختگی نسبت به ارزشهای دینی.
با فاطمه زهرا مسلمان اهل مراکش و مقیم کشور بلژیک به گفتوگو نشستیم تا درباره وضعیت اروپا و مقایسه آن به وضعیت فعلی جامعهمان بیشتر بدانیم. این مصاحبه با همکاری مرکز رسانهای سدید صورت گرفت. این مرکز با آدرس https://eitaa.com/sadidmedia در کانال ایتا با تمرکز بر شناخت بیواسطه از واقعیتهای غرب، مشغول فعالیت در عرصه بینالملل است.
فاطمه زهرا میگوید متولد کشور بلژیک هستم و با تمام پوست و گوشت و استخوان فرهنگ اروپا را درک کردهام.
او در معرفی خود میگوید: 4 فرزند دارم و اصالتاً اهل مراکشم منتها هیچ وقت آنجا نبودم. در بلژیک به دنیا آمدم و آنجا بزرگ شدم. از مادر برزگ و پدر بزرگم آنجا هستند. 17 سالگی ازدواج کردم و اکنون دو نوه و دو داماد هم دارم. هفت سال قبل به ایران آمدم. به خاطر دو دختر کوچکی که داشتم و به دلیل وضعیت اسفبار اروپا درباره حجاب، به مطالعه در حوزه مسائل اسلامی پرداختم. در حال حاضر از جهت زبان، چون بلژیک دو زبان دارد، به هلندی و فرانسوی مسلطم. همچنین به عربی و فارسی و کمی هم انگلیسی واردم.
وی در پاسخ به اینکه چرا به ایران آمدید، میگوید ایران را خیلی دوست دارم. در بلژیک چون زود ازدواج کردم، تا حد دیپلم درس خواندم. بعد از 15 سال همسرم فوت شد. دوباره خودم درس خواندم. وقتی 16 ساله بودم، همراه خانواده شیعه شدیم. خودمان جستجو کردیم و خیلی مطالعه کردیم. همسرم درس تربیت اسلامی میخواند. یک دایی در بلژیک داشت که شیعه بود. وقتی ازدواج کردیم، دانستیم هر دو شیعه هستیم. با هم حقیقت را جستجو کردیم. همسرم خیلی باهوش و زرنگ بود و عربی را به صورت فصیح میدانست. تمام رشتههای اسلامی از جمله فلسفه و عرفان را به عربی و فرانسه خواندم. بعد به ایران آمدم تا درسم جدیتر شود. از دیگر سو دو تا دخترم که آنجا بزرگ شدند، میتوانستم در ایران بهتر تربیتشان کنم. در غرب به ویژه در سالهای اخیر، تربیت بچهها دست ما نیست. شاید 20 درصد دست ما باشد، مابقی دست دولت است. در ایران اینطور نیست.
وی درباره سابقه حجاب خود میگوید پدرم اهل تسنن بود. آن موقع که حجاب داشتم، حجاب اجباری بود؛ منتها وقتی از خانه دور میشدم، بر میداشتم؛ چرا که راضی نبودم و نمیدانستم چرا باید حجاب داشته باشم. وقتی به 16 سالگی رسیدم، پدربزرگم با محبت و به مصداق آیه «وَ قُلْ لِعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (و به بندگانم بگو: سخنی را که نیکوتر است، بگویند) به من توضیح داد و من هم مجاب شدم. از آن زمان هیچ وقت حجاب برنداشتم.
وی درباره ثمرات حجاب گفت: به نظرم حجاب برای خانمها و خانواده یک محدودیت همراه با احترام است؛ یعنی برای خانمها و بانوان احترام و مایه تکریم است. من به راحتی نمیتوانم با شلوار تنگ روبروی پدرم راه بروم. چون تربیت ما همراه با عفت و آبرو بود. مردم آنجا نژادپرست هستند. مدام میپرسند این چیزی که روی سرت است، برای چیست؟ یا در تابستان میگفتند گرمت نیست؟ با نگاهشان اذیت میکردند. کسی که مسلط به زبان است، جواب میدهد. در روستا و شهرهای کوچک اینطور است. شما در آنجا حس میکنی همه نگاه میکنند.
همجنسگرایی نمود بارز شعار «آزادی» است
این فعال فرهنگی بلژیکی یکی از معضلات فرهنگی اروپا را آزار و اذیت زنان حتی در انظار عمومی معرفی کرد و گفت: فرهنگ برهنگی سبب میل جنسی زیاد میشود. تصور غلطشان این است که آزادند. خانمی که پوشش غیر مناسب دارد، آیا نسبت به من آزادتر است؟ خیر. اکنون این موج همجنسگرایی یا LGBTکه راه انداختند، یکی از نمودهای آزادی است؛ چرا در مدارس این برنامه را دارند؟ چون یک برنامه مهم در نظام شیطانی غرب است و این برنامه را از سه سالگی کودک آغاز میکنند.
مدارس اجباری با هدف آموزش فرهنگ همجنسگرایی است
وی درباره چالش مدارس اجباری در غرب گفت: غربیها تحت پوشش مدارس اجباری برنامههای ساختارشکنانه خود را دنبال میکنند. فردی را آموزش میدهند که خروجی آن انسان بیفرهنگ و بیتربیت و بیشعور است. آنها حتی بابت این آموزش، حقوقی را به اسم حمایت از خانوادههای فرزند دار به والدین میدهند، اما این مسئله ظاهری فریبنده دارد تا اهداف شوم خود را دنبال کنند. فرزند که به 6 سالگی میرسد، میگویند مخیر است تغییر جنسیت دهد. خانوادهها هم شبیه اسیران هستند. یا فرزندم را میفرستم تا حقوق بگیرم و یا تحت فشار میمانم. در نهایت عدهای دست به مهاجرت میزنند. خیلیها را میشناسم به خاطر این فضای بسته مهاجرت کردند؛ یا به کشورهای خودشان بازگشتند و یا به ایران آمدند.
اجبار، برخلاف تربیت فرهنگساز نیست
فاطمه زهرا آموزش را یکی از لوازم فرهنگسازی امر عفاف و حجاب دانست و گفت: در کل به این نتیجه رسیدم مسائلی مثل حجاب با اجبار حکمفرما نمیشود، یعنی تبدیل به فرهنگ نمیشود. اجبار برای قانونی کردن خوب است، اما فرهنگساز نیست. ببینید به طور مثال میگویم دخترم را در محیطی که هستم میتوانم کنترل کنم، اما وقتی با من نیست، تحت کنترلم نیست، به طور حتم کاری که خود دوست دارد انجام میدهد. مگر اینکه طوری او را تربیت کنم که حجب و حیا فرهنگ او شود. البته الحمدلله دختر مقیدی است منتها مثال زدم. در وهله اول خانواده باید به فکر تربیت فرزند باشد و خود خانواده هم باید دولتها آموزش دهند. بعد در مدرسه و فیلمها و جاهای دیگر. نتیجه رفتار اجباری در تربیت فرزند برعکس میشود. جامعه هم خانواده بزرگ است با قید اینکه باید به قانون مدنی جامعه احترام گذاشت.
عقل نمیگوید انسان بدون پوشش در جامعه حاضر شود
وی درباره علت پوشیدن حجاب گفت: همیشه در چنین سؤالاتی به یک نقطه باز میگردم؛ میگویم اهل بیت همیشه مقید به ارزشها بودند، من هم باید اینطور باشم. مطمئن هستم که نه سیده زهرا و نه دختر بزرگوارشان سیده زینب سلامالله علیهما پوشش بدی نداشتند. من میتوانم لباس اروپایی مناسب بپوشم. مدلهای مختلفی است. در کشوری مثل بلژیک نمیتوانم چادر بپوشم، چون غیر ممکن است. منتها لباس مناسب وجود دارد. غیر از این، عقل هم حکم نمیکند انسان بدون پوشش در جامعه حاضر شود.
این فعال فرهنگی افزود: متأسفانه یکی از آسیبهای بانوان ایران این است که نگاهشان خیلی به خارج است. به خود من میگویند چرا به ایران آمدی؟ من همیشه میگویم مگر آزادی به دیسکو رفتن و خوردن شراب و بی بند و باری است؟ اینها آزادی نیست. در اروپا شما از نقطه «آ» به «ب» میروی به شدت تحت کنترلی. پول اکسیژنی که خدا در اختیارت قرار داده از تو میگیرند. اینها که مهد آزادیاند اینطور با ما رفتار میکردند. در این 10 سال گذشته خیلی اروپا تغییر کرده است. الان آزادی که در ایران است، غرب ندارد. البته میدانم مشکلات تورم در اخلاق تأثیر گذاشته، اما باید بدانیم همه جا تورم هست. نگوییم ما مشکلات داریم و آنها ندارند. الان سختی همه جا حکمفرما شده است. من که خودم آنجا زندگی کردم، تا الان نتوانستم یکی از ایرانیان را مجاب کنم آنجا خبری نیست. طوری تعریف میکنند که گویی چند سال آنجا بودند. من هم بحث را ادامه نمیدهم و فقط با تعجب نگاه میکنم.
فاطمه زهرا درباره ضرورت تدبیر لازم مسئولان امر در مسئله حجاب گفت: لباسی که در بازار است، چرا کوتاه است؟ چرا اصلاً به بازار شما رسیده که به دست مردم برسد؟ مگر نظارت نیست؟! الان در اینترنت که میروی، همه مدلها هست، اما همه جا اینطور نیست و محدودیتهایی در عرضه وجود دارد.
منبع:تسنیم