28 مرداد 1402 3 صفر 1445 - 33 : 11
کد خبر : ۱۲۷۵۳۹
تاریخ انتشار : ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۷
در کتاب «پوتین‌های ساق بلند» از زبان یکی از جانبازان دفاع مقدس آمده است: شهید اصغری شیشه عطر خوشبویی به من هدیه داد. بعد از مدتی که فهمیدم به این عطر وابسته شده‌ام، آن را به شهید جهروتی هدیه دادم. اما او بلافاصله از آن دل کند.

عقیق: لازمه شهادت دل کندن از متعلقات دنیوی، از جمله خود دنیا است. خاطره‌ای که می‌خوانید خلاصه‌ای از روایت دل کندن چند ایثارگر از یک شیشه عطر خوشبو است که در کتاب «پوتین‌های ساق‌ بلند» از زبان قاسم عباسی، جانباز شیمیایی و رزمنده لشکر محمد رسول‌الله، آمده است:

«به عطر یاسی که شهید اسماعیل اصغری داشت، خیلی علاقه داشتم. بوی بسیار مطبوع و شیشه شکیل آن با در فلزی طلایی رنگ، نظرم را جلب می‌کرد. لباس‌ها و وسایلش همیشه بوی یاس می‌داد.

یک بار که شیشه عطر در دستش بود، گفتم: عطرت را خیلی دوست دارم. اسماعیل هم همان جا آن را به من هدیه کرد.

تا زمانی که برای مرخصی به تهران آمدیم، همیشه عطر در جیبم بود ولی دلم نمی‌آمد از آن استفاده کنم. در راه بازگشت به منطقه احساس کردم به آن دلبستگی پیدا کرده‌ام! پس تصمیم گرفتم آن را به اولین دوستی که دیدم هدیه کنم.

همان طور که در راهروی قطار ایستاده بودم، شهید مجید جهروتی با من همکلام شد. فهمیدم به عطر یاس علاقه دارد، آن را به او هدیه کردم.

هنوز یک ساعت نگذشته بود که قطار برای نماز توقف کرد و من رفتم که وضو بگیرم. وقتی رسیدم نماز اول تمام شده و صفوف نمازگزاران منتظر شروع نماز دوم بود. مجید در عطر را باز کرده بود و رفته بود جلوی صف نمازگزاران. با خنده به آن‌ها می‌گفت: کی می‌خواد قبل نماز خوشبو بشه؟

از سخاوت او خنده ام گرفت!

وقتی اسماعیل این عطر را به من داد، مدتی گذشت تا بتوانم از آن دل بکنم و حتی وقتی دستم بود هم حیفم می‌آمد از آن استفاده کنم. با این حال وقتی من این عطر را به یکی از عزیزترین دوستانم هدیه دادم، هنوز مدت کمی نگذشته بود که او آن را به هرکس که مایل بود، چه آشنا و چه غریبه، هدیه می‌داد.

 

منبع:فارس

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: