عقیق: با هدف بزرگداشت مقام علمی و فرهنگی آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی (ره)، فقیه و رجالشناس برجسته شیعی، آیین رونمایی کتاب «شهاب دین» نوشته زهرا باقری از انتشارات شهید کاظمی با حضور حجتالاسلام سیدمحمود مرعشی نجفی فرزند ارشد آیتالله مرعشی چهرههای فرهنگی و مسئولین، نویسندگان، جمعی از کتابداران و اصحاب رسانه صبح امروز در کتابخانه مرکزی پارک شهر برگزار شد.
رسالت کتابخانههای عمومی ترویج فرهنگ کتابخوانی برای عامه مردم است
در ابتدای برنامه سیدباقر میرعبداللهی معاون «برنامه ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات» نهاد کتابخانههای عمومی کشور درخصوص جایگاه آیتالله مرعشی نجفی گفت: از ۴۰سال عمری که سپری کردهام حلاوت مراجعه به کتابخانه آیتالله مرعشی از خاطرم نمیرود و سیدمحمود مرعشی فرزند ارشد مرحوم را یادم هست که در کتابخانه همیشه سرشان شلوغ بود. گسترش مرجعیت شیعی در فعالیتهای کتاب محور در آیتالله مرعشی مصداق پیدا کرد و نه تنها در جغرافیای ایران بلکه در همه جهان اسلام زبانزد همه دوستانی است که به کتابخانه مراجعه کردند. آیتالله مرعشی در فعالیتهای فقهی و فرهنگی کمکاری نکردند و نهاد کتابخانههای عمومی بر حسب رسالت خویش که ترویج فرهنگ کتابخوانی برای عامه مردم است را برعهده دارد و دایرهدار ترویج چنین مفاهیمی است.
شهاب دین با قلمی روان و داستانی میتواند فاصله بین نسلی را بپوشاند
مهدی توکلیان سرپرست نهاد کتابخانههای عمومی استان قم درخصوص کتاب «شهابدین» گفت: شهابدین فصل جدیدی از زندگی عالمانه و عاشقانه فقیهی است که برخلاف اینکه یک مرجع دینی بود با احیاء و ایجاد کتابخانه در حوزه فرهنگ هم فعالیتهای بزرگی انجام داد. شهاب دین با قلمی روان و داستانی برای گروه سنی نوجوان نوشته شده است و میتواند فاصله بین نسلی را بپوشاند و این همت نشر شهیدکاظمی است که در عرصه تولید کتابهای آئینی و دفاع مقدس و فرهنگ کتابخوانی فعالیت میکنند.
یک سال با این مرجع تقلید در ذهن خودم زندگی کردم
زهرا باقری نویسنده کتاب «شهاب دین» با اشاره به این که قبل از نوشتن این اثر شناخت خوبی از آیتالله مرعشی نداشت گفت: هر بار که با خانواده مرحوم تماس میگرفتم و یا به کتابخانه میرفتم، میتوانستم با پسر بزرگشان ارتباط بگیرم، آنها منابع زیادی در اختیار من میگذاشتند. در این اثر سعی کردم چهره واقعی از آیتالله مرعشی نمایش دهم و ابعاد مختلف شخصیتی وی را حتی در حد چند پاراگراف هم شده باشد نشان دهم. امیدوارم خوانندگان این کتاب چراغی در دلشان روشن شود.
وی در ادامه افزود: من آشنایی چندانی با مرحوم نداشتم و ساکن قم هم نبودم. اما نمیدانم چرا هر بار که به قم میرفتم سری به کتابخانه آیتالله مرعشی میزدم و رابطه قلبی با ایشان داشتم. بالاخره من زمانی یکساله برای این کتاب صرف کردم و یک سال با این مرجع تقلید در ذهن خود زندگی کردم و درسی که از وی گرفتم این بود؛ اگر یک کار کوچک انجام بدهید، خدا آن را گسترش میدهد. آیت الله مرعشی با اجرت ۲ سال نماز استیجاری و سختیهایی چون گرسنگی، کتابی را میخرد و خدا بعد از چند سال گنجی را از این کتاب که با گرسنگی خریده بود در اختیارش میگذارد.
کتاب بوستان دانشمندان است
حجت الاسلام سیدمحمود مرعشی نجفی فرزند ارشد فقیه برجسته درخصوص شخصیت پدر خویش اظهار داشت: پدر مرحومم، روز اربعین سال ۱۳۱۵ قمری در نجف به دنیا آمد. در آن ایام دو سال درس طب را خواند و البته ریاضیات هم خوانده بود. وی از معدود مراجعی بود که به غیر از علوم حوزوی از علوم دیگر نیز بهرهمند بود. مرحوم به زبانهای انگلیسی، عربی و ترکی مسلط بود. بعد وارد حوزه علمیه نجف شد و در سن ۲۳ سالگی اجازه اجتهاد کتبی از علمای بزرگ نجف گرفت. پدر استعداد و حافظه غریبی داشت، ایشان در سال ۴۲ قمری به قصد زیارت مشهد، قم و دیدار اقوامی که در تبریز داشتند به ایران میآیند تا بعد از آن به نجف برگردد. در سفرشان به قم با آیتالله حائری ملاقاتی پیدا کردند و ایشان به او تکلیف میکند که در قم بماند. چرا که میگفتند ما استاد کم داریم و ایشان بر حسب تکلیف ماندند.
حتی نمازهای استیجاری را بهجا میآورد تا بتواند کتابهایی را خریداری کند
وی با اشاره به علاقه شدید آیتالله مرعشی به کتاب گفت: روزی پدرمرحومم از بازار نجف میگذشت. کتابی را دید که یک زن فروشنده در زیر چادر خود پنهان کرده است و از زن فروشنده میخواهد که این کتاب را به او بفروشد. در آن زمان یک دلال انگلیسی در نجف بود که کتابهای خطی را خریداری میکرد و به زن گفت هرچه را که آن سید میدهد؛ من ۲ برابر آن را میدهم. زن فروشنده به دلال گفت که آن را فروخته است و این کار را نمیکند. این داستان منجر به این میشود که روزی شرطهها پدرم را به زندان میبرند تا کتاب را تحویل بدهد البته پدرم تحویل نداد و الان در کتابخانه است. وی برای خرید کتاب ظهرها غذا نمیخورد و شبها در کارگاهی، کارگری میکرد و حتی نمازهای استیجاری را بهجا میآورد تا بتواند کتابهایی را خریداری کند.
ما در این کتابخانه ۸۵ هزار عنوان نسخه خطی داریم
وی در ادامه تصریح کرد: کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی در یونسکو بزرگترین کتابخانه خطی شیعی در جهان است و ما با ۴۰۰ کتابخانه و مراکز فرهنگی بینالمللی و داخلی ارتباط داریم. روزی امام خمینی (ره) گفتند که به ملاقات او بروم وقتی که نزد امام رسیدم ایشان به من گفتند که پدرت خیلی زحمت کشید و شما هم باید کمک کنید و همانجا به ما مبلغی را دادند که خانههای اطراف را بخریم تا بتوانیم کتابخانه را گسترش بدهیم. امام به وزارت دفاع دستور داد تا در ساخت این کتابخانه کمک کند. ما در این کتابخانه ۸۵ هزار عنوان نسخه خطی داریم که ۶۵ درصد آن به زبان عربی، ۳۰ درصد به زبان فارسی و مابقی به زبانهای دیگر است.
در بحثهای سیاسی آیت الله مرعشی همراه امام بودند
سیدمحمود مرعشی درخصوص نگاههای سیاسی آیتالله مرعشی بیان کرد: در بحثهای سیاسی آیت الله مرعشی همراه امام بودند و امام را استاد سیاسی میدانستند ایشان وصیت کردند که ساخت کتابخانه از ساخت دهها مسجد و حسینیه بهتر است چرا که کتابخانهها نمیگذارند مسجدها خالی باشند.
آیتالله بهجت میگفتند که ایکاش من هم چنین پدری داشتم
وی در پایان تصریح کرد: مرحوم به سفر حج نرفته نبودند و میگفتند تا زمانی که سعودیها برای ائمه بقیع مقبره نسازند به حج نخواهم رفت، البته تجار بسیاری میآمدند و میگفتند که تمام هزینههای سفر شما را میدهیم و به حج بروید اما مرحوم قبول نمیکرد و میگفت که من نمیدانم این مال از چه راهی بهدست آمده است. هنگامی هم که فوت کردند چیزی به لحاظ مادی نداشتند و در جیب لباسشان ۸۰۰ تومان بود که آن را هم بخشیدیم. در مجلس ختم ایشان آیتالله بهجت آمده بود که از ایشان خودم و همراهانم شنیدیم که میگفتند من به حضرت ولی عصر متوسل شدم تا نظر ایشان را در خصوص آیت الله مرعشی بدانم که ایشان گفتند: ایشان از ما هستند و به من میگفتند که ایکاش من هم چنین پدری داشتم.
در پایان مراسم از کتاب «شهاب دین» و پوستر پویش مطالعاتی این کتاب رونمایی شد.