عقیق: حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسه درس خود با اشاره به ایام فاطمیه، اظهار داشتند: این ایام، ایام فاطمیه است که باید ذکر مصیبتی داشته باشیم، اما اولی در ذکر مصیبت اینها، بازگویی معارف اینها و فضائل علمی اینهاست.
معظم له سپس به ذکر حدیثی از کتاب شریف کافی پرداختند و ابراز داشتند: مرحوم کلینی(رضوان الله تعالی علیه) در کتاب شریف کافی در جلد اول «بَابُ جَوَامِعِ التَّوْحِید» یک روایت مفصلی را از وجود مبارک حضرت امیر نقل می کند «وَ هَذِهِ الْخُطْبَةُ مِنْ مَشْهُورَاتِ خُطَبِهِ ع» این خطبه ای که از اول از اینجا شروع می شود که در جنگ با معاویه در دوره دوم وقتی مردم جمع شدند فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الْمُتَفَرِّدِ الَّذِی لَا مِنْ شَیْءٍ کَانَ وَ لَا مِنْ شَیْءٍ خَلَقَ مَا کَانَ» این خطبه مفصل است، و اگر کسی بخواهد موحدانه بیندیشد، براهین را از همین می شود گرفت. بعد فرمایش مرحوم کلینی این است: اگر جن و انس جمع بشوند، پیغمبر در بین اینها نباشد، فقط موجودات عادی باشند، بشر باشد و جن، بخواهند مثل حضرت امیر(سلام الله علیه) درباره توحید سخن بگویند که پدر و مادرم فدای او «مَا قَدَرُوا عَلَیْهِ» ممکن نیست. و اگر حضرت گره را باز نمی کرد، این شبهه برای خیلی ها می ماند و زمین گیر می کرد.
ایشان در تبیین مطلب اظهار داشتند: یک شبهه ای است که از دیرباز پیش ملحدان و منکران توحید بود و آن اینکه خدایی که شما می گویید موجود است از چیست؟ خدا یا «من شیء» است یا «من لا شیء». از دو طرف نقیض که بیرون نیست. اگر «من شیء» باشد پس قبل از خدا چیزی بود و خدا از آن خلق شد. اگر «من لا شیء» باشد، از عدم که چیزی خلق نمی شود. این مال خود خدا. درباره خلقت: خدا جهان را «من شیء» خلق کرد؟ یعنی ذراتی بود این ذرات را خدا جمع کرد و به آن صورت داد؟ اگر «من لا شیء» کرد یعنی عدم را جمع کرد و از عدم عالم را ساخت، اینکه ممکن نیست. پس هم وجود خدا مسئله دارد هم خالقیت خدا! این شبهه از دیرزمان در ملحدان بود، مرحوم کلینی می فرماید این شبهه گلوگیر و نفسگیر را حضرت امیر با آن خطبه نورانی حل کرد که اگر انبیاء و اولیایی نباشند، کسی نمی تواند این جور حرف بزند.
این مرجع تقلید ادامه دادند: وجود مبارک حضرت امیر فرمود اصل تناقض را شما متوجه نشدید! نقیض «من شیء»، «من لا شیء» نیست، اینها هر دو موجبه هستند. نقیض «من شیء»، «لا من شیء» است. حالا که فهمیدی سر را بلند کن تا بفهمی. اصلاً اصل تناقض را شما نفهمیدی، حالا جواب سؤال اول: خدا «من شیء» است یا «لا من شیء»؟ می گوییم: «لا من شیء» است، چون هستی او عین ذات اوست. رفع نقیضین نشد. خدا «لا من شیء» است، نه «من لا شیء» تا شما بگویید که «من شیء» باشد اشکال دارد، «من لا شیء» باشد اشکال دارد. نخیر! پس درباره ذات اقدس الهی چون هستی او عین ذات اوست، «لا من شیء» است، از چیزی خلق نشد. اما درباره خلقت عالم؛ سؤال کردید که خدا آیا عالم را «من شیء» خلق کرد یا «من لا شیء»؟ می گوییم: این سؤال غلط است! اصلاً شما نقیضین را متوجه نشدید. درست سؤال بکن. بگو: خدا عالم را «من شیء» خلق کرد یا «لا من شیء»؟ می گوییم: «لا من شیء». این مبدع است. خدا عالم را از چیزی خلق نکرد، نوآوری کرد. چون نوآوری کرد، «لا من شیء» است، نه «من لا شیء»!
ایشان سپس به مقام علمی حضرت زهرا سلام الله علیها اشاره کرده و بیان داشتند: این عظمت خطبه امیرالمومنین روشن شد، ولی آغاز خطبه فدکیه حضرت زهرا همین فرمایش است. ۲۵ سال قبل از اینکه حضرت امیر این خطبه را بخواند. حالا دست مرحوم کلینی نرسیده بود به آن خطبه که بگوید حضرت زهرا چه بود!
منبع:حوزه