عقیق:«فتنه» در کلام عرب به معنای ابتلاء و امتحان و نیز به معنای آزمایش برای تعیین ماهیت چیزی است. ولی در اصطلاح فتنه به آشوب و غوغائی گویند که راه گریز از آن سخت و برای برخی محال باشد. آخرالزمان اگر قرار باشد همدم و همراهی داشته باشد آن «فتنه» است. ما مردمانی که به «انسانهای آخرالزمانی» مشهور هستیم در هر گوشهای از جهان در این برهه از تاریخ شاهد فتنههایی هستیم که به بهانههای مختلف در حال رخ دادن است و دنیا و آخرت بسیاری را با آتش سوزان خود از بین برده است.
با رجوع به کلمات ائمه هدی و رسولالله به اهمیت این مقوله خانمانسوز پیمیبریم. تذکر این موضوع و نشانههای آن که بعضاً در تراث شیعی و دینی ما و حتی در قرآن کریم بدان اشارههایی شده است، یکی از عواملی است که هنگام رخداد مصادیق فتنه با دقت و درایت دین و دنیای خود را حفظ کنیم. در ادامه با غور در احادیث اهلبیت، نمونههایی را میخوانید که معصومین در آنها به اهمیت موضوع فتنه و حتی ویژگیهای آن اشاره کردهاند.
هواخواهی، خاستگاه فتنههاست
انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع و احکام تتبدع یخالف فیها کتاب الله و یتولی علیها رجال رجالا علی غیردین الله. (خطبه ۵۰، نهج البلاغه)
همانا ابتدای بروز آشوبها و فتنهها هواهاست که مورد تـبعیت قرار میگیرند و احکامی است که بدعت گذاشته میشوند. در این فتنهها با کتاب خدا مخالفت میشود و مردانی از مردان دیگر بر مبنایی غیر از دین خدا تبعیت میکنند.
در فتنه شب و روزت یکی نیست
ستکون فتن یصبح الرّجل فـیها مـؤمنا و یمـسی کافرا إلّا من أحیاه اللَّه بالعلم. (نهج الفصاحه)
فتنههایی خـواهد بـود که در اثنای آن مرد به صبح مؤمن باشد و به شب کافر شود، مـگر آنـکه خدایش به علم زنده دارد.
خود را تا قبل از فتنهها آماده کنید
بادروا بالأعمال فتنا کقطع اللّیل المظلم: یصبح الرّجل مؤمنا و یمسی کافرا، و یمسی مؤمنا و یصبح کافرا، یبـیع أحـدهم دینـه بعرض من الدّنیا قلیل.(نهج الفصاحه)
فرصت را برای اعمال نیک بیش از آنـکه فـتنههایی مانند پارههای شب تاریک پدید آید غنیمت شمارید، در آن هنگام انسان، صبح مؤمن است و شب، کافر مـیشود، شـب کافر است و روز مؤمن میشود و دین خود را به عرض ناچیز دنیا میفروشد.
شیعهای که از دجال بدتر است!
إن ممن ینتحل مودتنا أهل البیت ـ مـن هـو أشد فتنه علی شیعتنا من الدجال ـ فقلت بماذا قال بموالاه أعدائنا و معاداه أولیـائنا أنـه أذا کـان کذلک اختلط الحق بالباطل و اشتبه الأمر فلم یعرف مؤمن من منافق (وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۱۷۹، ح ۲۱۲۸۹)
هـمانا از کسانی که مدعی مودت ما اهل بیت هستند، کسی هست که در فتنهگری، برای شیعیان ما از دجال شدیدتر است. (راوی) گفتم: برای چه؟ (امام) گفت: به خاطر دوستی با دشمنان ما و دشمنی با دوستانمان. چـون چـنین شد، حق با باطل آمیخته میشود و مؤمن از منافق بازشناخته نمیشود.
راه رهایی از فتنه
از پیامبر اکرم(ص) شنیدم که فرمود: جبرئیل به نزدم آمد و گفت: یا محمد، به زودی در امّتت فتنه به پا خواهد شد. پرسیدم: چگونه از آن میتوان خارج شد؟ گفت: در کتاب خدا، خبر پیشینیان و آنها که پس از شما میآیند و حکم (آنچه) مابین شما (رخ میدهد) آمده است. [آن] فاصل میان حق و باطل است و هزل نیست. هر ستم کاری که بدان عمل نکند خداوند او را درهم میشکند و هر کس جز در آن به دنبال هدایت باشد خداوند گمراهش خواهد ساخت. ریسمان محکم الهی، ذکر حکیم و صراط مستقیم است.(تفسیر عیاشی، ج ۱، ص۳)
باید سوخت و ساخت
از رسول خدا(ص) نقل نمودند که فرمود: زمانی بر مردم میآید که دل مؤمن در نهادش آب میشود، همان طور که سُرب در آتش آب میشود، و سبب آن نیست مگر اینکه فتنهها و بدعتهایی را که در دین آنها ظاهر گشته مشاهده میکنند و توانایی تغییر و بر طرف ساختن آنها را ندارند.
برکات بروز فتنه
هرچند فتنهها، سختیها و تلخیهای خاصّ خود را به دنبال میآورد لیکن شیرینیهایی در پی آن نصیب مؤمن میشود که شاید از هیچ راه دیگری تحصیل آنها برای مؤمن ممکن نباشد. در روایات رسول خدا(ص) و امامان اطهار(ع) میخوانیم: «از فتنههای آخرالزمان کراهت نداشته باشید که منافقان را نابود میکند». (کنزالعمال، ج ۱۱، ص ۱۸۹)
در ضمن وصایای رسول خدا(ص) به امیرمؤمنان(ع) آمده است:ای علی، شگفت آورترین مردم از نظر ایمان و بزرگترین آنان از نظر یقین مردمانی هستند که در آخرالزمان پیامبری ندیدند و امام هم از نظرشان پنهان شده، پس به همان سیاهی و سفیدی کتاب ایمان آوردهاند.(کمال الدین، ص ۲۸۸)
امام صادق(ع) فرمود: «پس از آنکه عثمان کشته و با امیر المؤمنین(ع) بیعت شد، آن حضرت بر فراز منبر تشریف برد، خطبهای خواند و در آن فرمود: «هان که گرفتاری شما به گرفتاری همان روز که خداوند پیغمبرش را برانگیخت بازگشت نموده است. سوگند به آنکه او را به حق برانگیخت، حتماً باید گرفتار وسوسه و غربال شوید تا آنکه زیرورو شوید و بالا و پایین گردید. حتماً باید افرادی که کوتاه آمدهاند پیشی گیرند و آنانی که پیشی گرفتهاند کوتاه بیایند. به خدا قسم هیچ نشانهای را پنهان نکردهام و هیچ دروغی نگفتهام و مرا از این مقام و چنین روز آگاهی بود» (الکافی، ج ۱، ص ۳۹۶)