17 فروردين 1401 5 رمضان 1443 - 31 : 16
کد خبر : ۱۲۲۱۵۱
تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۶:۱۹
شرح دعای ابوحمزه ثمالی «۱»؛
قائم مقامی گفت: ما زیاد دعا می‌خوانیم صداوسیما و مراسم‌های مناجات خوانی داریم اما اینها کمترین و نازل‌ترین درجه ارزشمندی است و ما دعا را به مثابه منبع معرفتی نگاه نکردیم.

عقیق: دعا نزدیک‌ترین و مؤثرترین رابطه انسان با خداست. دعا در فرهنگ اسلامی از مهم‌ترین عبادات است؛ تا آنجا که خداوند در قرآن مجید پس از امر به دعا و وعده استجابت «وَقالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُم» می‌افزاید: کسانی که در برابر این رابطه نزدیک خلق و خالق تکبر می‌ورزند به زودی با ذلت وارد دوزخ می‌شوند: «اِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ».

یکی از دعاهای وارد شده در ماه مبارک رمضان دعای ابوحمزه ثمالی است. ابوحمزه از برخی امامان دعاهای متعددی آموخته است. شیخ طوسی در مصباح المتهجّد، به نقل از ابوحمزه، دعایی از امام سجاد (ع) آورده که در سحرهای ماه رمضان خوانده می‌شود و به دعای ابوحمزه ثمالی مشهور است و شرح‌هایی نیز بر آن نوشته شده است. این دعای نسبتاً طولانی مضامین اخلاقی و عرفانی والایی دارد و خواندن آن در بین شیعیان متداول است.

دعای ابوحمزه ثمالی یکی از دعاهای پرفضیلتی است که امام سجاد (ع) آن را در هنگام سحر می‌خواندند. ویژگی‌های منحصر به فرد این دعا، آن را بسیار متمایز کرده است. این دعا شامل صفات خداوند، اسم اعظم و همچنین شامل مفاهیمی مانند سنگینی بار گناهان، لزوم اطاعت و پیروی از پیامبر اکرم (ص) و خاندان معصوم او، دشواری‌های قبر و قیامت است.

حجت الاسلام والمسلمین سید عباس حسینی قائم‌مقامی در سلسله یادداشت‌هایی از رهگذر شرح و تفسیر دعای ابوحمزه ثمالی زوایای پنهانی که در این دعای نورانی نهفته است را مطرح می‌کند. آنچه در ادامه می‌خوانید نخستین قسمت از شرح و تفسیر دعای ابوحمزه است:

ماه رمضان فصل دعاست. خیلی می‌شنویم که ماه رمضان، بهار قرآن است یکی از بهره‌مندی‌های پیروان اهل بیت داریم و متأسفانه از آن خیلی غافل هستیم گنجینه‌های معرفتی دعاست.

ما زیاد دعا می‌خوانیم صداوسیما و مراسم‌های مناجات خوانی داریم اما اینها کمترین و نازل‌ترین درجه ارزشمندی است و ما دعا را به مثابه منبع معرفتی نگاه نکردیم بلکه آن منبعی برای تولید معارف است. به طور مشخص کارکردی دعاها برای تفسیر و فهم قرآن دارند. ما به روایات توجه داریم که به عنوان منبع معرفتی بعد از قرآن مورد توجه قرار می‌دهیم اما درباره اجتماع چیزی به عنوان دعا مطرح نمی‌شود بلکه دعا یک جنبه فقط فردی و معنوی است که آثار روانشناختی دارد.

ما به دعا به عنوان منبع معرفتی توجه نکردیم و از این سرمایه و اندوخته که از اهل بیت به ما رسیده غفلت داریم، حال آنکه اگر بخواهیم دقت کنیم در روایات و موضوعاتی که در ادعیه به آن پرداخته شده معمولاً از یک غنای بیشتری برخوردار است. علت واضحش این است که در روایات و احادیث وقتی معصوم وقتی زبان به سخن می‌گشاید با مخاطب و متناسب با ظرفیت ادراکی با مخاطب سخن می‌کند زبان معصوم محدود به ظرف مخاطب است. «معاشر الناس الی قدر عقولهم.» در روایات عمدتاً در یک رابطه دو سویه و رابطه گفتگویی بین معصوم وار که طرفش یک انسان است، شکل می‌گیرد و این امر انتظار ما را در حد راویان قرار می‌دهد.

روایاتی بوده است که الان ما از محتوای آن خبر نداریم ولی اجمالا مضمون «سرّ» داشته است. اهل بیت و مقام عصمت به اصحاب سرّ آن را نقل کردند و اجازه نقل و روایت به دیگران را ندادند. کسی مثل جابر بن یزید جعفی وقتی اظهار شکایت و ناتوانی از تحمل اسرار می‌کند و می‌خواهد اجازه دهد روایات را بیان کند امام منعشان می‌کند و می‌فرمایند اگر خیلی تحمل بار معارف سخت است خارج شهر برو و سر در چاه کن و روایات را برای چاه و بدون مخاطب بیان کن. و آنها چیزی است که قابلیت تعمیم عمومی ندارد.

خیلی از کسانی که در کتب رجالی متهم به غلو شدند کسانی هستند همین روایات را در زمره اسرار بودند فاش کردند وگرنه اشکالشان هویدا کردن چیزی است که امر خصوصی بوده و آن را وارد امر عمومی کردند.

گزارش خطا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: