عقیق:حجتالاسلام ابوالقاسمی در گفتوگویی درباره استدلال بازگشت حضرت عیسی علیهالسلام در آخرالزمان گفت: خداوند در آیه159 سوره میفرماید: «وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً»؛ یعنی از اهل کتاب کسی باقی نمیماند مگر اینکه قبل از موت او به او ایمان میآورد. برخی از مفسران مرجع ضمیر «هاء» در «موتِه» را به همان اهل کتاب باز میگردانند و برخی نیز به عیسی علیهالسلام. اما اگر به حضرت عیسی بازگردد شبهه پیش میآید که خیلی از اهل کتاب ایمان حقیقی به عیسی علیهالسلام نمیآورند و بلکه تثلیث را قبول دارند.
وی افزود: این آیه از جمله آیاتی است که تأویل دارد، یعنی محل وقوع آن در آینده است، همچنان که اهل بیت علیهم السلام فرمودند برخی آیات تنزیلی دارد و تأویلی؛ بسا آیهای نازل شده، اما هنوز اتفاق نیفتاده است؛ آیات مربوط به آخرالزمان و دوران ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه و آیات قیامت از جمله این آیات است. جالب است که چنین استدلالی از آیه را در روایتی از «شهر بن حوشب» در منابع میبینیم. وی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و اله و از راویان موثق بین شیعه و سنی است. او میگوید حجاج بن یوسف (علیهاللعنه) به من گفت یک آیه در قرآن مرا خسته کرده. گفت امیر بفرمایید کدام آیه است? حجاج به همین آیه استناد کرد، بعد گفت من دستور میدهم گردن یک یهودى یا نصرانى را بزنند. بعد دقیق تماشا میکنم، هرگز لبهاى خود را حرکتى نمیدهد تا موقعى که میمیرد و چیزى نمیگوید که معلوم شود ایمان آورده. گفتم خدا امیر را خیر دهد؛ آن طور که تو تأویل کردهاى نیست. پرسید چطور؟ حوشب گفت: إن عیسى ینزل قبل یوم القیامة الى الدنیا فلا یبقى أهل ملّة یهودى و لا غیره الّا آمن به قبل موته؛ عیسی قبل از دوران قیامت به دنیا نازل میشود، پس هیچ قوم یهودی و نه کس دیگری باقی نمیماند مگر اینکه قبل از مرگ عیسی به ایشان ایمان میآورد. بعد حجاج گفت این حدیث را از کجا نقل کردی؟ حوشب گفت از امام محمد باقر(ع) نقل کردم. حجاج گفت از چشمه زلالی آن را آوردی.»
حجتالاسلام ابوالقاسمی با تصریح بر اینکه عیسی علیهالسلام از فرماندهان اصلی لشکر امام عصر عجل الله تعالی فرجه است، گفت: یکی از مأموریتهای شگفتانگیز این رسول بزرگوار، سوق دادن مسیحیان بهسوی امام زمان عجلالله تعالی فرجه است. لازمه این ماجرا این است که ابتدا به حضرت عیسی ایمان بیاورند. آن عده از حقمدارانِ مسیحی که عمری به دنبال حقیقت بودند، به بازگشت ایشان صحه میگذارند و نسبت به ایشان سرسپردگی نشان میدهند.
وی با اشاره به ماجرای عروج عیسی (ع) گفت: خداوند در قرآن از عبارت متوفی برای این رسول اولوا العزم استفاده میکند نه موت؛ به این معنا که ایشان را به تمام کمال و با جسم شریفشان به سمت خود رفعت داد. در آیه55 آلعمران میخوانیم «إِذْ قالَ اللَّهُ یا عیسى إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَی». منتها به این معنا نیست که حضرت عیسی (ع) صرفاً در یک مکانی قرار دارد و کاری انجام نمیدهد بلکه تحت تعلیم و تربیت روحالقدس و از جنبههای غیبی در عالم اثرگذاری میکند و در مقطعی از آخرالزمان به دنیا باز میگردد. این رسول بزرگوار وجود مقدسی است که خداوند علم ساعت ظهور را به ایشان عطا کرده و مو به مو بر ماجراهای آخرالزمانی اشراف دارد؛ خداوند این جنبه از فضیلت حضرت عیسی را در آیه61 سوره زخرف اینگونه معرفی میکند: «وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةفَلا تَمْتَرُنَّ بِها...» یعنی علم ساعت نزد اوست و در آن تردید نکن. سید هاشم بحرانی ذیل این آیه در کتاب خود به نام «حلیة الأبرار» مینویسد: هیچ اختلافی بین ما نیست درباره اینکه خداوند عیسی را رفعت داد، سپس او را در آخرالزمان نازل خواهد کرد در حالی که او علم به ساعت دارد؛ سپس به همین آیه سوره زخرف یعنی «وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَة...» اشاره کرد. لا إختلاف لأنّ المسیح علیه السلام نبیّ متقدّم، رفعه اللّه تعالى، ثمّ ینزله فی آخر الزمان علما للسّاعة قال اللّه تعالى: وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَ بِها. در نهایت اینکه با ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه همراه با پیروانش پشت سر امام نماز میگزارد.
منبع:تسنیم