۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۷ : ۰۹
عقیق: امیرحسین کسائی: در شهر رفسنجان هیأتی فعال است به نام هیأت کربلا که مدتهاست در فضای انقلابی و ولایی به غیر از برگزاری جلسه، برنامههای تربیتی و فرهنگی بسیاری دارد. مجتبی رمضانی مداح اصلی این هیأت و متولی آن است. مداحی که بیشتر او را با نوحه مشهور «شهید گمنام سلام» میشناسیم. در هشتمین قسمت برنامه شمیم با او به گفتوگو نشستیم.
قطع شدن برقی که برای مجتبی رمضانی سبب خیر شد
مداحی را از چه زمانی آغاز کردید و چه مسیری را برای این امر طی کردید؟
من هم مانند اکثر مداحان از پدر و مادرم این نوکری را ارث گرفتم. پدر من مداح بود و افتخار روضهخوانی امام حسین(ع) را داشت؛ از کودکی دست مرا میگرفت و به این مجالس میبرد. کمسن و سال که بودم، شاگردی و مراقبت پدرم را میکردم. آب برایش فراهم میکردم و خسته که میشد، دستش را میگرفتم.
ما هیأتی ۱۵-۱۰ نفره با رنج سنی ۱۲-۱۰ سال داشتیم که با بلندگوی دستی در خیابان مداحی میکردیم. از خوب روزگار برق منطقه قطع شد و افرادی که داخل حسینیه بودند از ما خواستند به حسینیه برویم زیرا برق قطع بود و عزاداران نشسته بودند و منتظر بودند وصل شود. من با میکروفون دستی در جلسه میخواندم. شروع که کردم، بعد از مدتی برق وصل شد. هیأتیها از من خواستند، پشت میکروفون بخوانم و این اولین مجلس رسمی بود که در آن خواندم. در آن زمان ۱۳-۱۲ سال داشتم.
فقط به خدا توجه و توکل داشته باشید
پدر بزرگ شما محمدتقی قوام منبری مشهور تهران است. از ایشان چه خاطراتی دارید؟
پدربزرگ من شیخ محمدتقی قوام بود که سالها در نجف زندگی میکرد. قبر پدر ایشان در وادیالسلام بود. مادر من هم سالها در نجف زندگی میکرد. ما هرچه داریم و نداریم از بزرگترهاست. او همیشه تأکید داشت که فقط به خدا توجه و توکل داشته باشید.
من هرزمان مأیوس میشدم که به دلیل شهرستانی بودن و ظرفیت موجود شاید نتوانم کار کنم، او همیشه با آیه و روایت به من میگفت که نباید ناامید شد و اگر خدا بخواهد به کار تو جلوه میدهد.
مجتبی رمضانی از تجربه جلسات پرسش و پاسخ تبیینی در هیأت میگوید
هیأتی که پروندههای طلاق دادسرا را حل و فصل میکرد
هیأت کربلا رفسنجان از جمله مجالس انقلابی کشور است که در مواقع نیاز پای کار است. این دغدغهمندی را در هیأت چگونه سامان دادید؟
ویژگی مهم هیأت ما ارتباط نزدیک با علماست. اینجا باید تشکر کنم از حجتالاسلام انجوینژاد که مثل یک برادر بزرگ دست من را گرفت و همیشه الگوی مناسبی برای ما و مجموعه ما بود. پیوست راهنمایی و آموزههای او، تلاش کردیم یک هیأت فرهنگی و مذهبی باشیم و برای کل خانواده و جامعه محتوا داشته باشیم. برای کودک، نوجوان، جوان، قشر فرهیخته مثل دانشجو و طلاب و بانوان، جداگانه برنامه داریم.
خاطرم است یکی از مسئولان شهر در حسینیه ما حاضر شد و فردی با عصبانیت با او صحبت میکرد و انتقاد داشت. در پایان جلسه آن فرد به مسئول ما میگفت که تا قبل از جلسه دید بدی نسبت به شما داشتم اما با توضیحاتی که دادید قانع شدم. این همان تبیینکردنی است که مدنظر مقام معظم رهبری است
هیأت ما صرفاً برگزارکننده جلسه و مراسم نیست، بلکه برنامه تربیتی و فرهنگی سالانه داریم. در برهه زمانی که دادگستری رفسنجان پرونده زن و شوهرهایی را که بنا داشتند طلاق بگیرند، به هیأت ما ارجاع میداد تا با مشاوران ما ارتباط بگیرند. چه بسا بسیاری از این خانوادهها بعد از این مشاورهها از طلاق منصرف میشدند و به زندگی برمیگشتند.
هیأت آن چیزی نیست که میان مردم جاافتاده است که تنها مراسم برگزار میکند، البته این موضوع به مرور در حال تغییر است و بهتر میشود. هیأت باید برای کل مردم برنامه داشته باشد و تلاش کردیم مخاطب را همه مردم قرار دهیم. استادی به ما میگفت که به بچه ۶-۵ ساله نباید در هیأت بگوییم بنشین و بازی نکن زیرا او مجتبی رمضانی و سخنران مطرح نمیشناسد. این افراد برای ما مطرح و شناس هستند و کودک آنها را نمیشناسد، اگر هم بشناسد نمیتواند استفاده کند.
ما در حسینیه طبقهای ۸۰۰-۷۰۰ مترمربعی را به حسینیه کودک اختصاص دادیم. وقتی ما هیأت داریم، شاید چند صد کودک در آن در حال بازی هستند؛ البته با حضور و راهنمایی روحانی و مشاوران کودک این برنامهها شکل میگیرد.
برگزاری جلسه پرسش و پاسخ در هیأت کربلا رفسنجان
مطالبه جهاد تبیین رهبر انقلاب از هیأتها روی زمین مانده است
هیأت شما سال قبل در اوج فتنه و اغتشاشها جلسه پرسش و پاسخ با حضور مسئولان برای جهاد تبیین راه انداخت. از این تجربه بگویید و اینکه هیأت برای جهاد تبیین چه ظرفیتهای دیگری دارد؟
وظیفه من به عنوان مداح این است که باید امر به معروف و نهی از منکر در قالب شعر و محتوا داشته باشم. شاکله هیأت هم باید امر به معروف و نهی از منکر محترمانه داشته باشد. بهترین کار امر به معروف است.کار تبیین باید نامحسوس باشد
ما شعاری انتخاب کردیم که «نه مرداب اغتشاش و نه گرداب سکوت» و تصمیم گرفتیم شروع به تبیین کنیم. مهمان دعوت کردیم و از مردم خواستیم هر دادی دارند به حسینیه بیایند و بیان کنند. گفتیم ما هم نقد داریم، اما نقد باید از مسیر خودش انجام شود. اتفاقات خوبی رخ داد و مسئولانی برای پاسخگویی آمدند، اما از آن طرف مسئولانی هم پای کار نیامدند و پاسخگو نبودند.
کار ما در وسط راه ماند و خاموش شد که برخی سوال میکردند چه شد که کار روی زمین ماند، اما من نخواستم شفاف بگویم که مسئولان نیامدند. البته برخی توجیه داشتند که فرضاً بیان مناسبی برای سخن گفتن ندارند و ترس دارند که شاید کار را سختتر و خراب کنند.
در مجموع این فضا در هیأت بسیار خوب بود. خاطرم است یکی از مسئولان شهر در حسینیه ما حاضر شد و فردی با عصبانیت با او صحبت میکرد و انتقاد داشت. در پایان جلسه آن فرد به مسئول ما میگفت که تا قبل از جلسه دید بدی نسبت به شما داشتم، اما با توضیحاتی که دادید قانع شدم. این همان تبیینکردنی است که مدنظر مقام معظم رهبری است که متاسفانه روی زمین مانده است.
هرکسی به وظیفه خود در هیأت به خوبی عمل کند، گرههای بزرگی باز میشود
با توجه به مخاطب فراوان هیأتها، محرم بهترین فرصت برای جهاد تبیین است. در محرم امسال برای این تبیینگری چه باید کرد؟
هرکس در هیأت یک رسالتی دارد. از من توقع مداحی دارند و یک ساعت از وقت خود را در اختیار من میگذارند. من یک ساعت وقت دارم که رسالت خود را انجام دهم. من میتوانم با انتخاب شعر خوب و محتوامحور رسالت خود را به خوبی انجام دهم.
اگر هرکس به وظیفه خود به خوبی عمل کند، گرههای بزرگی باز میشود. متاسفانه من مداح بنا دارم از روی دلسوزی به تمام آسیبهای اجتماعی بپردازم اما بعد از مدتی به این نتیجه میرسم که نتیجه لازم را نداشتم؛ زیرا این کار بر دوش من نبوده است. به طور مثال حدود یک تا دو سال مداحی من تحت تاثیر خیریه بود.
من به خانه فقرا و نیازمندان میرفتم و تحت تاثیر اوضاع وخیم زندگی آنان قرار میگرفتم و از لحاظ روحی بسیار آسیب میدیدم و توانایی گره باز کردن از آنان را نداشتم. بعد از یک یا دو سال به این نتیجه رسیدم. من نباید شخصاً وارد این امر میشدم بلکه باید آدم خودش را میآوردم و من در جایگاه مداح با شعر و نوحه خودم خیرپروری کنم. نه اینکه جای وقت گذاشتن روی شعر و نوحه وارد این کارها شوم.
در هیأت باید امر به معروف نامحسوس داشته باشیم
این روزها شاهد حضور اقشار بدحجاب و بیحجاب در مجالس عزاداری سیدالشهدا هستیم. هیأتیها در مواجهه با این افراد چه باید کنند؟
وظیفه من به عنوان مداح این است که باید امر به معروف و نهی از منکر در قالب شعر و محتوا داشته باشم. شاکله هیأت هم باید امر به معروف و نهی از منکر محترمانه داشته باشد. بهترین کار امر به معروف است.کار تبیین باید نامحسوس باشد. کار محسوس و عیان زدگی ایجاد میکند. یک مادر وقتی میخواهد قاشق داروی تلخ به بچه بدهد، او را گول میزند و وسط غذا خوردن قاشق دارو را به او میدهد. جای آن که محسوس به این موضوعات بپردازیم میتوان غیرمحسوس امر به معروف و نهی از منکر کرد.
زنان باید بدانند که هیأت محضر اهل بیت(ع) است، لذا خود آنها هم برای حضور در هیأت باید آدابی را رعایت کنند.
برای انتخاب شعار هیأت، واحد پژوهش داریم
ارکان مختلف هیأت همانطور که اشاره کردید هرکدام دارای یک رسالت است، چگونه میتوان اینها را همراستا کرد؟ این شعارمندی هیأتها چقدر در این امر اثرگذار است؟
شعارمندی در هیأتها بسیار مهم است. حجتالاسلام انجوینژاد معتقد است که گوشه گوشه فعالیتهای هیأت نیازمند آموزش است. به طور مثال مسئولان تزئینات هیأت باید دوره ببیند و نسبت به روانشناسی رنگها تسلط داشته باشد تا بتواند تصمیمات درستی برای فضاسازی داشته باشد.
در هیأت ما یک واحد پژوهش داریم که شرایط مختلف کشور، استان و شهرستان را بررسی میکند و برای هیأت یک شعار در طول سال انتخاب میکند. این شعار زمانی که در جلسات توجیهی هیأت مطرح میشود، تمام ارکان هیأت تلاش میکند تا کار خود را براساس آن برنامهریزی کند.
من مداح اشعار و نوحههای خود را بر آن اساس انتخاب میکند و سخنران هم موضوعات منبر خود را بر این اساس انتخاب میکند.
ماجرای سرودن نوحه نوحه «شهید گمنام سلام»
نوحه مشهور شهدای گمنام شما در عصری که هنوز فضای مجازی نبود، بسیار در کشور شنیده شد. این نوحه چگونه شکل گرفت؟
من نوحههای بسیاری خواندهام. شاید هزاران اثر خوانده باشم که ۱۵-۱۰ تا از آنها مورد اقبال عمومی قرار گرفته باشد که یکی از آنها «چشمهاتو ببند» بود، اما نامم الحمدلله با نوحه «شهید گمنام سلام» گره خورده است. حال که بحث به اینجا رسید از مسئولان بنیاد شهید و ستاد تفحص شهدا درخواست دارم که با تقاضای ما برای تدفین یک شهید گمنام در هیأت موافقت کنند. نام من با شهید گمنام گره خورده است، اما این درخواست من مدتهاست که مانده است.
این نوحه براساس شعری از خود من است. در آن دوران به دلیل بیشاعری مجبور شدم که خودم دست به قلم شوم. معتقدم خدا کمک کرد که این اثر شنیده شود. آن زمان هیچ شاعری من را تحویل نمیگرفت. من شهرستانی بودم و شاعران قم و تهران بودند و یک موضوع متفاوت میخواستم. به چند شاعر گفتم، اما گفتند دوست داریم این شعر را بگوییم اما نمیآید!
این شعر از لحاظ فنی پر از ایراد است، اما الحمدلله شنیده شد. یکی از دوستان شاعر میگفت تو تنها کسی هستی که کلمه انگلیسی را در نوحه فارسی آوردهای. مردم با این نوحه ارتباط گرفتند و با آن اشک ریختند.
«شهید گمنام سلام» مجتبی رمضانی
نسخهای از نوحه «شهید گمنام» شنیده شد که برای جلسه بود. این روزها خیلیها معتقدند که ذائقهها تغییر کرده است و باید کارها تنظیم دیجیتال شود و عرضه شود تا مورد استقبال مردم قرار گیرد. موافق هستید؟
واقعاً ذائقههای مردم تغییر کرده است. میان مردم جا افتاده که مداحی استودیویی، اما این به معنای آن است که فرد به استودیو برود و بخواند. برخی از کارها اما در هیأت خوانده شده است. من در هیأت خوانده بودم: «به علی بگو آقاجون» که مسئول صوت این نوحه را برداشت و روی آن کار شد و به اصطلاح تنظیم دیجیتال شد. این نوحه در کشورهای مختلف به بازدید چند میلیونی رسید.
اگر کیفیت بخشیدن به یک صوت اثرگذار نیست، چرا مرتبههای قبلی که این را در هیأت خواندم و منتشر شد، اینقدر مورد توجه قرار نگرفت. این نوحه را پیش از من شاید ۱۵-۱۰ بار خوانده بودند. باید قبول کرد ذائقهها تغییر کرده است. نوجوانان و جوانان، همه چیز را با کیفیت بالا دریافت میکنند و مصرف دارند. کافی است در ایستگاههای صلواتی که صوت مداحی پخش میکنند، بررسی کنید میبینید صوتهایی که خام است و برای جلسه است، حتی مفهوم نیست، اما زمانی که تنظیم میشود کیفیت بهتری دارد و اثرگذارتر هم میشود. نباید نام مداحی استودیویی روی این کار گذاشت. صوت تنظیم شده اصطلاح بهتری است که امروز مخاطبان بسیاری هم دارد و لازم است.
نماهنگ رویای حرم مجتبی رمضانی