وقتی ترامپ پس از شهادت حاج قاسم یک روز خوش ندید

عقیق:به گزارش خبر24، شلیک به حاج قاسم سلیمانی که نماد اقتدار ایران بود و هست، شلیک به احساسات میلیون ها نفر در سرتاسر جهان بود؛ همه آنها که معنا و مفهوم مقاومت را از حاج قاسم شناخته بودند و او را معلم بزرگ خود در مقابله با کشورهای زورگویی می دانستند که به نیت فتح منطقه آمده بودند.
باوجود اینکه دولت ترامپ ترور حاج قاسم را در ادامه سیاست شکست خورده «فشار حداکثری» و با هدف باج خواهی از کشورمان طرح ریزی و اجرا کرده بود، اما نتیجه این ترور، نه فقط تسلیم ایران نبود، که اتفاقات پس از آن، دولت ترامپ را چنان در تنگنا قرار داد که به گفته بسیاری از صاحبنظران، در فرجام به شکست او در انتخابات ریاست جمهوری 2020 انجامید.

صدها هزار حامی تازه در جمع وفاداران به حاج قاسم

دولت ترامپ فقط حاج قاسم را ترور نکرد، بلکه با سانسور گسترده نام و تصاویر او در پیام رسان های آمریکایی، کوشید تا از تداوم راه او از سوی حامیان میلیونی اش، جلوگیری کند. با این وجود این سانسور گسترده با تشییع با شکوه پیکر «مرد میدان»، خنثی شد و در عمل، صدها هزار حامی تازه به جمع وفاداران به راهی که جاج قاسم پی می گرفت، افزوده شد.
آمریکا و متحدانش گمان می کردند که پاسخ تهران به ترور فرمانده ارشد نظامی اش، احساسی و به دور از عقلانیت راهبردی خواهد بود. آنها گمان می کردند که پس از این ترور، ایران واکنشی سطحی نشان داده و بهانه به دست بدخواهان خواهد داد تا فشاری تازه را بر ایران وارد آورند. همان فشاری که بعدها با ماجرای هواپیمای اوکراینی دنبال شد و نشان داد این کشورها چطور به دنبال ایجاد موج آفرینی تازه ای علیه کشورمان بودند.
با این حال حاج قاسم یک نظامی ساده نبود که پاسخ ایران به ترور او ساده باشد. او یک فرمانده استراتژیک بود و به همین خاطر پاسخ ایران نیز به این ترور، طرح موجود «خروج آمریکا از منطقه» بود، و نه تنها شلیکی مشابه به نظامیان آمریکایی.
این استراتژی در دو سالی که از ترور سردار سلیمانی می گذرد، به خوبی به نمایش گذاشته شده است. امروز پس از دو سال، آمریکا در عراق منزوی و محدود شده است. رابطه آمریکا با ترکیه به سردترین سطح رسیده و حتی اعراب هم دیگر اعتماد گذشته به ایالات متحده را ندارند و بسیاری از توافقات با این کشور به حالت تعلیق درآمده است.

وعده انتقام ترور سردار سلیمانی

نمونه نمادین و واضح اخراج امریکا از منطقه، در افغانستان رقم خورد، جایی که فرار آمریکایی ها، اوج خواری آنها را در پی داشت. به ویژه آنکه آمریکایی ها اعتراف کردند که پیش بینی شکستی در این ابعاد و با این سرعت را نداشتند.
حالا کشوری که در دو دهه گذشته می پنداشت در شرق و غرب ایران نفوذ کرده و کشورمان را محاصره کرده است، نه فقط راهی جز فرار پیش روی خود نمی بیند، بلکه به دنبال راهی برای تخلیه دیگر پایگاه های خود است.
در دریا، آمریکایی هایی که با سروصدا ناوهای هواپیمابر وارد خلیج فارس کرده بودند، حتی از پس قایق های تندرو ایرانی برنیامدند و به سرعت پا به فرار گذاشتند تا امروز، افکارعمومی منطقه به خوبی مشاهده کند که وعده انتقام ترور سردار سلیمانی چقدر خوب به نتیجه رسید و سربازان سردار، چطور آمریکا را بیرون کردند.

سپیده دم پیروزی از دل تاریکی تروریستها

ترور سردار سلیمانی، هرچند ضربه ای جدی به احساسات ایرانیان و میلیون ها حامی انقلاب اسلامی در سطح جهان بود، اما درس خوبی به آمریکایی ها داد و آن اینکه حالا مجبورند بپذیرند که «سلیمانی» فقط یک فرد نیست، یک مکتب است. مکتبی که جانی دوباره گرفته و با قدرت، نه فقط منطقه که جهانی را تحت تاثیر خود قرار داده است.
سربازان سلیمانی امروز همچنان درس های سردار شهیدشان را در یاد دارند که نباید تسلیم شد. نباید هراسید. نباید قدرت ایمان را دستکم گرفت و نباید به جز به آزادی قدس به هدفی کمتر رضایت داد. آنها می دانند که چطور راه سلیمانی، منطقه را آزاد کرده و اگر در منطقه ما چنین کرده، چرا نباید در سطح جهان به آزادی مستضعفین منتهی شود.
دو سال پس از غروب خورشید مقاومت، امروز سپیده دم پیروزی از دل تاریکی که تروریستها رقم زدند بیرون زده و همین امید، رمز فتوحاتی تازه است؛ فتوحاتی که آمریکایی ها و متحدانشان را در همه جا می ترساند.