۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۵ : ۱۹
عقیق:دومین شب از مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا(س) در فاطمیه دوم هیأت ثارالله(ع) با سخنرانی حجتالاسلام مسعود عالی و مدیحه سرایی محمدرضا طاهری و حسین طاهری شبگذشته شنبه ۵ بهمنماه برگزار شد.
براساس این گزارش، حجتالاسلام عالی در این مراسم با طرح این سوال که افرادی بدون ریا کنار ایشان میایستادند و آب وضو ایشان را برای تبرک جمع میکردند و به سر و صورت میمالیدند اما چرا همین افراد کمتر از دو ماه بعد از رحلت ایشان، در خانه امیرالمومنین(ع) قضایایی رخ داد و به دختر ایشان لطمه زدند و مردم فقط نظاره کردند، اظهارداشت: اصلا چرا خوبان عالم و انبیاء الهی تنها بودند و مردم به کمک این افراد نمیرفتند که القابی مانند ایها الغریب و ایهاالمظلوم برای ایشان داریم، در حالی که فردی از اینها بدی ندیده بود اما چرا تنها بودند؟
وی گفت: در جنگ عرب رسم بود زمانی که دو نفر جدال میکردند، فرد پیروز ابزار، لباس و غنایم فرد مغلوب برمیداشت اما امیرالمومنین(ع) در جنگ خیبر زمانی که عمرو بن عبدود را کشت این کار را نکرد، دلیل را از او جویا شدند و فرمود: من به وظیفه دینی او را کشتم اما او بزرگ قبیلهاش بود، نخواستم با برداشتن غنایم، لباسها و ... او را پیش دیگران شرمنده کنم. در این جنگ خواهرش زمانی که بربالینش آمد، سوال کرد چه کسی او را کشته است؟ گفتند: علی ابن ابیطالب(ع) که شعری خواند براین اساس که اگر قاتل او فردی جز علی(ع) بود تا ابد برایش گریه میکردم اما قاتلش کسی است که هیچ عیبی در او نیست و یگانه، شهر است یعنی حتی مشرکین و دشمنان اذعان به خوبی ایشان داشتند.
عالی تصریح کرد: امام حسین(ع) به قدری بر سر افراد دست لطف کشیده بود که امام سجاد(ع) نقل میکند زمانی که بنا داشت ایشان را در قبر بگذارد، بنی اسدیها مشاهده کردند بر پشت ایشان، زخمهایی است که برای جدال کربلا نیست و علت را از امام جویا شدند و ایشان فرمودند: این جای کیسههایی است که پدرم مدتهای بسیار، شب هنگام برای فقرا کیسه غذا بر دوش خود حمل میکرد، این زخم کهنه برای آن است.
این سخنران دینی گفت: در داستان حضرت موسی(ع) و حضرت خضر(ع) داریم زمانی که موسی(ع) به مقام نبوت رسید و صاحب کتاب شد، براساس روایات، عُجبی بر ایشان باور شد که این از آسیبهای اهل خوبان است که دچار خودشیفتگی میشوند که بسیار خطرناک است و براساس روایتی از امام صادق(ع) یکی از اصول کفر است. در حالی که باید بدانیم اگر خیر و خوبی داریم برای خداست و از جانب اوست و نباید مغرور شویم. حضرت موسی(ع) برای شاگردی حضرت خضر(ع) رفت اما تاب نیاورد و در برابر سه کاری که انجام داد، اعتراض کرد. این رسم استاد و شاگردی نیست، زمانی که استاد حرفی میگوید، باید پذیرفت.
وی افزود: امیرالمومنین(ع) در جنگ صفین بهواسطه مالک اشتر به دو قدمی خیمه معاویه رسیده بود تا شر را بکند و او را بکشد اما قرآنها برسر نیزه رفت و دشمن با تمسک به مقدسات، سپاه را فریب دادند. خوارج احمق دور حضرت جمع شدند که میخواهی با قرآن بجنگی، ایشان فرمودند: این بهانه آنهاست که اگر قرآن را قبول داشتند کاری با آنها نداشتیم. حضرت فرمود بزنید و جلو بروید، آنان گفتند این حرف کفر است و حضرت را تنها گذاشتند و گفتند مالک باید برگردد و گرنه تو را میکشیم. خوارج، علاقه به مقدسات داشتند و روبروی امیرالمومنین(ع) ایستادند یعنی پی هوا و هوس هم نرفتند اما میگوییم، اشتباه است زیرا در برابر قرآن ناطق، ایستادند.
عالی گفت: خوبان تنها میمانند زیرا برخی از افراد بهواسطه تعلقات پست، سردوراهی آنها را تنها میگذاشتند.
صوت این سخنرانی را اینجا بشنوید: