۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۱ : ۲۲
عقیق:هشت سال جنگ در خاکریزها، نزدیک به یک دهه مقابله در برابر دشمنِ تا بن دندان مسلح، ماجرایی نیست که بتوان با چند خط و جمله توصیف اش کرد اما همین قدر اکتفا می کنیم که اگر اعتقاد راسخ همراه با رزمندگان نبود هرگز در جبهه نبرد حق علیه باطل پیروز نمی شدند. تمسک به قرآن و اهل بیت(ع) کلید گشاینده مشکلات جنگ بود، چنان که اگر پای صحبت هر رزمنده و جانبازی بنشینیم، می گوید این پیروزی مرهون الطاف خداوندی و نورانیت قرآن و اهل بیت(ع) بود که از سفره سنگرها حذف نشد.
بر آن شدیم با توجه به فرا رسیدن هفته دفاع مقدس، برای بررسی نقش انس با قرآن رزمندگان در حماسه آفرینی ها و مقاومت آنها با «علیرضا دلبرریان»، از رزمندگان و راویان دفاع مقدس بنشینیم. در ادامه حاصل گفت وگو با این رزمنده و راوی دفاع مقدس تقدیم حضورتان می شود:
انس رزمندگان دفاع مقدس با قرآن چگونه بود و اساسا چه قدر این ارتباط قلبی با کتاب خدا، توانسته بود برای آنها روحیه بخش باشد؟
قطعا موتور حرکت جبهههای ما، ایمان به خدا بود و ایمان به خدا هم کلام الهی در قرآن است و رزمندگان اگر این تمسک به قرآن را نداشتند نمی توانستیم قدم از قدم برداریم، همانطور که معنویت در سالهای اولیه جنگ کمرنگ بود و ما توفیق چندانی در آن سالها نداشتیم تا اینکه این ایمان و معنویت خالص بر جبههها حاکم شد و با امکانات کمی که داشتیم کار جلو رفت و حتی بسیاری از تجهیزات از دشمن به غنیمت گرفته شد.
در توصیف بهتر میتوانم بگویم که ایمان در جبهههای جنگ، واقعا ایمان عملی بود، قرآن را صرفا قرائت نمیکردند بلکه به آن باور داشتند؛ قرآن، قله باور جبههها بود. رزمندگان ما با تمام هستی به میدان آمدند و صرفا قرآن را در مقاطع خاص نخواندند بلکه در شرایط مختلف همواره قرآن همراه شان بود. در کوله پشتی همه بچه ها قرآن های یازده سوره وجود داشت.
فکر می کنید اعتقاد و باور قلبی به قرآن چه قدر روحیهبخش و عامل شجاعت و جسارت رزمندگان بود؟
رفیق شدن با قرآن بسیار اهمیت دارد. رزمندگان هشت سال جنگ تحمیلی با قرآن رفیق بودند. این بسیار مهم است که با قرآن رفیق بشویم، همین رفاقت با قرآن و ممارست در قرائت آن است که انس و اعتقاد به کتاب الهی را رقم می زند، وقتی اعتقاد از عمق جان باشد که خداوند در حال صحبت کردن با ما است در نتیجه از هیچ عاملی نمی ترسیم چه آنکه رزمندگان از هیچ چیز نترسیدند.
امروز چه قدر نیاز به این باورهای قلبی برای بهبود شرایط در سبک زندگی خود داریم؟
قطعا بسیار زیاد. اصلا امروز که این قدر عدم آرامش را در زندگی و جامعه مشاهده میکنیم از آنجا نشات می گیرد که نقش خود را در زندگی پررنگ می بینیم. ما که نمی توانیم آروزهای طول و دراز خود را برآورده کنیم در نتیجه مدام در مشکل به سر می بریم. آرامشی که در پشت خارکیزها وجود داشت قابل قیاس با هیچ چیز نیست. این آرامش مرهون ایمان و آیات قرآن بود. امروز نیز اگر چنین باشیم در زندگی به آرامش می رسیم چنانکه خداوند در قرآن می فرماید: «أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ».
جلسات قرآنی در قالب محافل قرآنی، به یمن انقلاب اسلامی گسترش قابل توجهی داشته اند، با این وجود هنوز برخی مشکلات در جامعه دیده می شود، هنوز سبک زندگی ها با مسایل مختلفی مواجه است، در حالی که بسیاری از افراد در این جلسات حضور مستمر هم دارند، علت چیست؟
حال و هوایی که باید، در جلسات دیده نمی شود. واقعیت آن است که ما خودمان را همه کاره می دانیم، امروز در رفاه هستیم و هیچ مراقبت از لقمه ها نداریم. برخی رزمندگان ما چندین ماه در اهواز بودند و مدت ها به مرخصی نمی رفتند. روحیه تقوا و پرهیزگاری در آنان موج می زد. امروز نیازمند این نگرش ها هستیم. چون از درون به این قالب نرسیده ایم در نتیجه به آنچه که باید، نمی رسیم.
به نظرتان راهکار چیست؟
باید از چرب و شیرین دنیا گذشت اما این اتفاق فقط با خواندن قرآن اتفاق نمی افتد چون قرائت صرف نتیجه ای ندارد. عمل به قرآن است که به نتیجه منتهی می شود. اکنون فشار اقتصادی موج می زند و هر محفلی که برویم افراد از فشار اقتصادی می نالند، این حرف درستی است اما باید تولید بالا برود. از سوی دیگر باید روحیه قناعت را ترویج کنیم. وقتی در زندگی ها مدام به فکر نو کردن اسباب منزل و مبلمان و تهیه جهیزیه های آنچنانی هستند چه انتظاری می توانیم داشته باشیم که سبک زندگی ما دستخوش تعییر شود؟ آنچه که مقام معظم رهبری در مورد رونق تولید بیان کردند فقط برای یک قشر خاص نیست. همه شامل این مساله می شوند اما متاسفانه ما فکر می کنیم باید نفت فروش برود و پول آن در قالب یارانه به ما برسد، بدون اینکه تلاش کنیم.
چرا جامعه دچار آسیبی از این دست شده است آن هم جامعه ای که تجربه چنان جانفشانیها و اعتقاد واقعی را در رزمندگان خود دیده است؟
چون معرفت پای کار نیامده است. ما از سر دل قرآن نمی خوانیم. فقط می گوییم بخوانیم چون ثواب دارد. این شیوه صحیحی نیست. قرآن درس زندگی است. اگر به خواندن صرف باشد که معاویه و ابن ملجم هم قرآن می خواندند. چه بسیار کسانی که قاری و از حافظان قرآنی بودند اما جلو حضرت امیر(ع) ایستادند.
دنیا زود می گذرد، عمر می گذرد، نباید شک کرد که قیامتی هست. ما عمر جاودانه نداریم پس باید درست زندی کنیم. عدم آرامش امروز به دلیل نبود باورهای دینی و الهی در زندگی است. کسی که اهل تقوا نیست و تا خرخره مال مردم را خورده است حتی اگر بارها و بارها قرآن را بخواند، ذره ای در او تاثیر ندارد.
منبع:شبستان