۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۶ : ۰۴
عقیق:با وجود تلاشهای مداوم و مستمر ائمه اطهار علیهم السلام همیشه گروهی بودهاند که راههای انحرافی را بر مسیر اصلی هدایت ترجیح داده و منحرف شدهاند. دوران امام محمد باقر علیه السلام هم از این قاعده مستثنا نبود. آن حضرت با توجه به بهرهمندی از منبع عظیم علم الهی مردم را با روایتهای اصیل نبوی و علوی آشنا کرده و معارف والای شیعی را برای مردم بیان کرده و تشریح و تحلیل میکردند تا علمی که سالها به دلیل خفقان و قدرتطلبی دشمنان اهل بیت علیهم السلام در پردههای جهل پنهان مانده بود، برای مردم تشریح کنند. با این وجود هنوز هم گروهی بودند که به جای بهرهمندی از علم آن حضرت، مسیرهای خلاف را بروند. غلات گروهی از این افراد بودند که برای امام معصوم علیهم السلام مقام الوهیت قائل میشدند و امام محمد باقر علیه السلام به شدت با آنها مقابله میکردند.
از آنجایی که بعد علمی و شخصیت عرفانی امام محمد باقر علیه السلام یکی از وجود اصلی شخصیتی آن حضرت بوده که در سیره و سبک زندگی ایشان ظهور و بروز فراوانی داشته، لازم است که این بعد شخصیتی آن حضرت مورد شناخت دقیق قرار بگیرد.
در گفتوگویی که با حجتالاسلام امیر انصاریان، استاد حوزه و کارشناس دینی انجام دادیم به بررسی چهره علمی امام محمد باقر علیه السلام پرداخته ایم. آن طور که این کارشناس دینی توضیح میدهد، آن طور که در روایتها و منابع تاریخ اسلام آمده و نقل شده است، گویا پس از رحلت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله باب معرفت با بسته شدن در خانه امام علی علیه السلام بسته شد. چون نبی مکرم اسلام بارها فرموده بودند که: من شهر علم هستم و علی در ورودی آن است، پس هر کس که میخواهد وارد شهر علم شود، باید از درب آن وارد شود.
اما پس از رحلت آن حضرت، اجازه ندادند حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خلافت را در دست گرفته و مردم را به سرچشمههای علم راهنمایی کنند. به این ترتیب تقریباً به تمام جهان اسلام ابلاغ شد که برای مردم تنها قرآن را بخوانید و از آن بگویید و روایتهای نبی مکرم اسلام را بازگو نکنید. این مسیر حدود صدسال ادامه داشت تا اینکه امام محمد باقر علیه السلام به امامت رسیده و رویدادهایی مانند انتقال حکومت از بنیامیه به بنیعباس، اوضاع را برای بیان معارف اسلامی توسط آن حضرت فراهم کرد. تبیین اندیشههای اسلامی و تحلیل معارف عرفانی و علوم الهی موجب شد که آن حضرت با عنوان باقرالعلوم در میان مردم شناخته شوند.
شاهد واقعه عاشورا
آیا امام محمد باقر علیه السلام در روز عاشورا در میدان کربلا حضور داشتند؟ در آن زمان چند ساله بودند؟
آن طور که در روایتها و منابع مستند و معتبر آمده، امام محمد باقر علیه السلام در سال 57 هجری و قمری به دنیا آمدند. از آنجایی که واقعه جانسوز عاشورا در سال 61 هجری اتفاق افتاده است، بنابراین امام محمد باقر علیه السلام در آن زمان تقریباً چهار سال داشتند. در منابع روایی نقل شده که آن حضرت به همراه کاروان امام حسین علیه السلام به کربلا رفته بودند و در آن زمان در میان کاروان حضور داشتند. در عین حال روایتی از خود امام محمد باقر علیه السلام نقل شده که به حضور ایشان در واقعه عاشورا اشاره دارد. بر این اساس آن حضرت در سن چهار سالگی به همراه پدر بزرگوار خود، امام سجاد علیه السلام، به کربلا آمده و شاهد وقایع دشوار و جانسوز آن روز بودهاند. درنهایت هم ایشان به همراه سایر کاروانیان به اسارت برده شدند.
اشتغال به تربیت شاگردان و دانشمندان اسلامی
یکی از برکتهای وجود امام محمدباقر علیه السلام تربیت شاگردان بزرگ و دانشمندی بوده که آثار آنها و روایتهایی که از آن حضرت و سایر ائمه اطهار علیهم السلام نقل کردهاند تا امروز باقی مانده است. چرا امام علیه السلام در آن برهه تاریخی که از سوی دستگاه اموی تهدید میشدند و تحت نظر بودند، به تربیت شاگرد پرداختند و سختیهای این راه را تحمل کردند؟
درست است که در دوران امام محمد باقر علیه السلام فشار دستگاه حکومت بسیار زیاد بود ولی آن حضرت از دوران کودکی خود تحت تربیت پدر بزرگوار خود، امام سجاد علیه السلام قرار داشته و رسالت مهم امامت را درک کرده بودند. آن حضرت همچنین در واقعه عاشورا حضور داشتند و هرچند که در آن روز حدود چهار ساله بودند ولی وقایع ظلم به شیعیان و خاندان رسالت و امامت را به چشم مشاهده و درک کرده بودند.
بر این اساس آن حضرت برای آنکه معارف اصیل و دقیق شیعی و اسلامی بر جای بماند و با ظلمها، فشارها و ریاکاریهای دستگاه حکومت مخدوش نشده و از بین نرود، به تربیت شاگردانی مشغول شدند.
شاگردان امام محمد باقر علیه السلام در عین حال که معارف شیعی را زنده نگه داشته و آن را نسل به نسل و سینه به سینه به دیگران منتقل کردند، مسئولیتهای دیگری هم بر عهده میگرفتند. به عنوان مثال خمس و زکاتی که مسلمانان پرداخت میکردند از طریق همین شاگردان به خدمت امام علیه السلام میرسید و آن حضرت توسط همین شاگردان آنها را میان فقرا تقسیم میکردند. همچنین آنها چهرههای برجستهای شدند که روایات اسلامی را ثبت و ضبط کردند که امروز در دسترس ما قرار دارد.
باقرالعلوم یعنی چه؟
با وجود اینکه همه امامان معصوم علیهم السلام به مبدأ و منبع علم الهی متصل بوده و دارای علم فراوان هستند، اما چرا به طور خاص به امام پنجم شیعیان باقرالعلوم و شکافنده علمها گفته میشود؟
آن طور که در روایتها و منابع تاریخ اسلام آمده و نقل شده است، گویا پس از رحلت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله باب معرفت با بسته شدن در خانه امام علی علیه السلام بسته شد. چون نبی مکرم اسلام بارها فرموده بودند که: من شهر علم هستم و علی در ورودی آن است، پس هر کس که میخواهد وارد شهر علم شود، باید از درب آن وارد شود.
اما پس از رحلت آن حضرت، اجازه ندادند حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خلافت را در دست گرفته و مردم را به سرچشمههای علم راهنمایی کنند. به این ترتیب تقریباً به تمام جهان اسلام ابلاغ شد که برای مردم تنها قرآن را بخوانید و از آن بگویید و روایتهای نبی مکرم اسلام را بازگو نکنید.
خفقان حکومتی
چرا اجازه ندادند که روایتی از نبی مکرم اسلام مطرح شود؟
چون دشمنان اهل بیت علیهم السلام میدانستند نیمی از روایتهای رسول خدا صلیالله علیه و آله در شأن و منزلت اهل بیت علیهم السلام است. درواقع همان طور که آن حضرت در حدیث ثقلین عنوان فرموده بودند، قرآن کریم و عترت و امامان معصوم علیهم السلام دو جزء جدانشدنی هستند و دو یادگاری هستند که نبی مکرم اسلام آنها را در میان مردم به یادگار گذاشتند.
بر همین اساس اگر روایتهای آن حضرت در میان مردم عنوان میشد، مردم متوجه حق غصب شده امام علی علیه السلام میشدند و با دستگاه حکومت مخالفت میکردند. به این صورت که دروازههای شهر علم را بسته نگه داشتند تا کسی وارد آن نشده و از اسرار علم الهی باخبر و مطلع نشود. این رویداد تا زمان امام محمد باقر علیه السلام ادامه پیدا کرد. تا دوران آن حضرت مردم از روایتهای اصیل و مستند پیغمبر خدا صلیالله علیه و آله محروم شده بودند و نمیتوانستند از آن علوم بهرهای ببرند.
چطور شد که در زمان امام محمدباقر علیه السلام فرصتی برای باز شدن دروازههای علم فراهم شد؟
در زمان آن حضرت انتقال قدرت از بنیامیه به بنیعباس اتفاق افتاد. این نوع انتقال قدرت با کشمکشها و درگیریهایی در دستگاه حکومت همراه بود که آنها را از مقام امام محمد باقر علیه السلام منصرف میکرد و توجه کمتری به روایتها و فعالیتهای آن حضرت داشتند. به این ترتیب امام باقر علیه السلام بر اساس دریافتی که از معادن علم و دانش الهی داشتند، به جبران آن صد ساله که علوم الهی بر روی مردم بسته نگه داشته شده بود برخاسته و از آن علوم برای مردم گفته و آنها را از منابع علم اصیل اسلامی بهرهمند میکردند. آن حضرت با واسطه پدر خود روایتهای مستند از پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله را دریافت کرده بودند و در این زمان آنها را برای مردم بازگو میکردند. به این صورت بود که روایتهای نبوی در میان مردم گسترش پیدا کرده و حقانیت ائمه اطهار علیهم السلام بازگو و آشکار میشد.
حتی گاهی آن حضرت بدون واسطه اینکه روایتی را از پدر بزرگوار خود دریافت کنند، به این دلیل که به منابع علم الهی متصل بودهاند، روایتهای مستقیمی از نبی مکرم اسلام عنوان میکردند و میفرمودند: قال رسولالله صلیالله علیه و آله. به این معنا که ایشان به معدن علم وصل بوده و نیازی برای داشتن واسطه برای آگاهی از روایتهای نبی خدا نداشتهاند. در عین حال این روایتها و علوم الهی را برای مردم تشریح و تحلیل میکردند تا بهتر و عمیقتر مطالب را درک کرده و با خاطر بسپارند.
بر همین اساس بود که امام محمد بن علی علیه السلام، باقرالعلوم به معنای شکافنده علمها گفته میشود و روایتهای آن حضرت راهگشای مردم در طول تاریخ بوده است.
پدر علم شیمی در میان شاگردان امام باقر علیه السلام
یکی از شخصیتهای مشهور و نامآور در میان شاگردان امام باقر علیه السلام، جابر بن حیان است که از او به عنوان پدر علم شیمی یاد میشود. آیا جابر بن حیان علوم شیمی را هم از آن حضرت میآموخت؟
دقت داشته باشید که ائمه اطهار علیهم السلام علوم و معارف فقهی و الهی را به مردم آموزش میدادند و شاگردان دانشمندی را در این زمینهها تربیت میکردند که سبک زندگی اسلامی در میان مردم رایج باشد. آن بزرگان و از جمله امام محمد باقر علیه السلام تلاش میکردند اصول و مانی شیعه را که همان آیین اصلی و بدون تحریف و انحراف در زمان پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله بوده را در میان مردم نشر دهند.
بنابراین آن حضرت مذهب شیعه را در قالب اصول اعتقادی، فروع عملی و اخلاقی تدوین و تبیین کرده و امام صادق علیه السلام همین مسیر را طی کردهاند تا مذهب شیعه جعفری پایهگذاری و تبیین شد. مسئولیت اصلی امام محمد باقر علیه السلام آن بوده که حقیقت اسلام را بیان فرموده و آن را از گزند تحریفات و شایعات دور نگه دارند تا مردم اسلام اصیل را بشناسند و آن را در زندگی خود به کار گیرند.
در عین حال از آنجایی که آن حضرت به معدن و منبع علم الهی متصل بودهاند، به هر پرسشی که در محضر ایشان پرسیده میشد پاسخ صحیح و دقیق میدادند و مردم میتوانستند در علوم گوناگون از وجود مبارک ایشان بهرهمند شود. علومی مانند شیمی که در آن زمان کیمیا نامیده میشد، در کلاس درس امام محمد باقر علیه السلام به طور رسمی تدریس نمیشده ولی اگر جابر بن حیان که به عنوان پدر علم شیمی شناخته میشود، پرسشی از محضر امام داشته، حتماً امام بهترین پاسخ را به او میدادند. به این ترتیب جابر بن حیان هم این افتخار را داشته که در محضر درس امام محمد باقر علیه السلام حاضر شود و از علم و دانش ایشان بهره بگیرد.
برخورد امام باقر علیه السلام با کسانی که برای آن حضرت مقام الوهیت قائل میشدند
وقتی دوران امامت امام محمد باقر علیه السلام را مرور میکنیم با گروهی به نام غلات مواجه میشویم. این گروه چه کسانی بودند و چرا با این عنوان خواندن میشدند؟
غلات که با ضمه خوانده میشود، گروهی از مردم بودند که در مورد شأن و منزلت امامان معصوم علیهم السلام غلو و اغراق میکردند. درواقع این گروه برای ائمه اطهار علیهم السلام جنبه الوهیت قائل میشدند و آنها را مساوی با مقام الهی و خدای یکتا میدانستند.
برخورد و واکنش امام محمد باقر علیه السلام با این افراد چگونه بود؟
از آنجایی که اعتقاد غلات برابر با شرک و کفر بوده و با یکتایی خدای متعال در تعرض است، امام محمد باقر علیه السلام با آنها برخورد شدیدی داشتند و آنها را در گروه مشرکان قلمداد میکردند. آن حضرت ضمن اینکه اعتقادات غلات را رد کرده و با آنها برخورد میکردند، به یاران و شاگردان تأکید میکردند که مبادا در زمره غلات رفته و برای امام مقام الوهیت قائل شوند. چراکه مسیر غلات انحرافی و مصداق بارز شرک در پرستش خدای یکتا است. حتی امام محمد باقر علیه السلام با این گروه برخورد حذفی هم داشتند.
البته این اعتقادات تنها به دوران امام باقر علیه السلام محدود نشده و مردمی در تمام طول تاریخ اسلام وجود داشتهاند درباره شأن و منزلت امام معصوم علیه السلام اغراق کرده و آنها را همپایه و همشأن خدای متعال تصور کردهاند؛ اما همه امامان معصوم علیهم السلام با چنین اعتقادات و اندیشههای باطلی با شدت برخورد کردهاند.
منبع:تسنیم