۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۳ : ۱۹
عقیق:«احمد الحسن» که حتی در مورد ادعای سیادت او اشکالات جدی مطرح است با حمایت بازماندگان حزب بعث و برخی عناصر جاسوسی غربی در دوره پس از سرنگونی صدام خود را مطرح کرد و به ترویج افکار گمراهکننده پرداخت.
با توجه به برخی تحرکات پیروان این فرقه بر آن شدیم تا در گفتوگو با حجتالاسلام علی محمدی هوشیار از کارشناسان مهدویت، چرایی فعالیت این فرقه در ایران را مورد بررسی قرار دهیم.
فرقهها در بستر بحرانهای اجتماعی رشد میکنند
علل گرایش برخی مردم کشورمان به جریان احمد الحسن چیست؟
این فرقه و فرقههای مشابه در فضای خاصی مورد بررسی قرار میگیرد. باید ببینیم چرا برخی مردم به هر مدعی دروغینی روی خوش نشان میدهند؟ حال چه در فضای مهدویت باشد و چه در فضای غیر مهدویت، ریشه این مشکل در کجاست؟ درباره علل پیدایش مدعیان و علل گرایش به آنان میتوان در چند بخش صحبت کرد. یکی اینکه معمولاً فرقهها در بستر بحرانهای اجتماعی رشد پیدا میکنند و این بهترین زمان هست که بتوانند خودشان را نشان دهند. بحرانهایی مثل بحران اقتصادی یا جنگ در منطقه، ناامنیها و ناآرامیها؛ وقتی این اتفاقات میافتد، عدهای با سوء استفاده از مفهوم منجی و اعتقاد به منجیگری در بین مسلمین، ظهور و بروز یافته و خود را به عنوان تنها منجی بشریت معرفی میکنند.
خب! مردم به دنبال کسی هستند که آنها را از مشکلات اقتصادی و غیره نجات دهد. از آن طرف هم با حفظ این مفهوم، عدهای پیدا میشوند و میگویند «مگر شما دنبال منجی نبودید! آن منجیای که دنبالش میگردید ما هستیم!» علاوه بر آن، برخی روایات را برای این افراد مشتبه میکنند و در نتیجه، عدهای که شناخت کافی از روایات، علائم و سایر موارد درباره امام مهدی (عج) ندارند، فریب اینها را میخورند. یک عده اینگونه هستند که فریب میخورند چون دنبال نجات هستند. انسان هم وقتی دارد غرق میشود در واقع به هر چیزی دست میزند تا خودش را نجات بدهد، حالا این اشخاص از این فضاها و مشکلات مردم استفاده میکنند.
گروه دوم اینکه بعضی افراد به دنبال تریبونی برای ابراز مخالفتهای خودشان هستند که به نظر من اغلب افرادی که دچار این نوع جریانها میشوند، چنین هستند؛ یعنی اساساً با نظام، مراجع تقلید و با زمین و زمان مشکل دارند. دنبال یک جبهه و تریبون خوب هستند که پشت آن پنهان شوند و شعارهایشان را سر بدهند و حرفهایشان را بزنند، ولو اینکه به آنها اسم احمد الحسنی بودن هم سوار شود و این اسم را یدک بکشند. برایشان فرقی ندارد که با چه اسمی فعالیت کنند. مهم این است که بتوانند در فضایی ابراز مخالفت کنند. اساساً اگر با اینها صحبت کنید، نه دغدغه دین دارند، نه دغدغه مذهب، نه دغدغه امام زمان! مشکل آنها با مرجعیت و نظام است و من از این مدل انسانها در مناظرات و گفتوگوها زیاد دیدهام. یعنی با طرف بحث میکنیم، مناظره میکنیم، بعد اقناع علمی میشود، دیگر هیچ پاسخی در مورد شبهات ندارد. میگوییم آقا کار تمام شد؟ میبینیم تازه درد دلهای سیاسی او شروع میشود! میفهمیم که اصلاً مشکل او مشکل مهدویت نبوده، اصلاً شبهه نداشته و این حرفهایی هم که میگفته و دو ساعت هم بحث میکردیم، میخواسته طوری وانمود کند که من مشکل دیگری ندارم. حالا اینکه مشکل او اساساً سیاسی است که در این فضاها مطرح میکند.
گروهی که دغدغه دین دارند، اما راه را اشتباه میروند
گروه سومی که جذب این جریانها میشوند، افرادی هستند که به خاطر بحرانها به این جریانها روی میآورند. واقعاً دغدغه دین دارند و دوست دارند امام مهدی (عج) زود تشریف بیاورد و بتوانند در رکاب امام زمان (عج) خدمترسانی کنند. معمولاً میبینید اینگونه افراد، افرادی هستند که مطالعات دینی، مهدویتی و امامیتی ندارند. بلکه فقط شوق و احساسات مهدیخواهی در آنها خیلی زیاد است. بعد یک جریانی با تعدادی آیه و روایات میآید، امر را به آنان مشتبه میکند و میگویند آن کسی که حالا آمده این همان امام زمان است یا فرزند امام زمان و یا چنین مفاهیمی؛ لذا گروه سوم واقعاً دغدغه دین دارند، اما راه را اشتباه میروند. وقتی روایات را به آنها میگوییم و بعد تحریفات و تناقضات احمدالحسن را هم متقابلاً به این افراد بیان میکنیم، متوجه میشویم واقعاً درد دین دارند و مشکل سیاسی، امنیتی و منافع شخصی مطرح نبوده است.
خطرناکترین گروه در فرقههای مهدوی
گروه دیگری داریم که این گروه خیلی خطرناک هستند! اینها نه به دنبال مهدی (عج) هستند، نه به دنبال اغراض سیاسی و نه به دنبال راه نجات هستند، بلکه گروهی سودجو هستند که به دنبال اغراض شخصی خودشان مانند مسائل اقتصادی یا انحرافات جنسی هستند. این افراد وقتی میبینند جریانی شکل گرفته و آنها همیشه دنبال چنین مسائلی هستند، وارد آن جریانها میشوند تا از قبل این جریان کسب درآمد کنند و منافع جنسیشان تأمین شود. این مدل افراد هم کم در فرقههای مختلف نداشتیم. به طور مثال در فرقه احمد الحسن افرادی از بین آنها پول جمع کرده که برای احمد الحسن بفرستد، اما پول را بالا کشیده و فرار کرده است یا مثلاً بین آنها نفوذ کرده و وارد فضاهای فسادهای جنسی و انحرافات اخلاقی شده است.
کلیدواژههای فرقه احمد الحسن/ چرایی قتل امام جمعه کازرون
کلیدواژههای مطرح در فرقه احمد الحسن چیست؟ در حالی که به وجه اشتراک آنها با سایر مدعیان دروغین اشاره کردید.
مفهوم نجات! معمولاً یک حرف مهم مدعیان مهدویت این است که الان شما در گرفتاری هستید و مهدی آمده تا شما را نجات بدهد. پس اولین کلیدواژه، کلیدواژه «نجات» است که اکثر فرقهها مخصوصاً فرقههای مهدویتی از این کلیدواژه خیلی استفاده میکنند و مردم هم ذاتاً دنبال نجات هستند. دومین کلیدواژه مبارزه با موانع ظهور است و یکی از موانع ظهور را در وجود علمای دین میبینند. آنها میگویند که شما فریب علما را خوردید و مهدی آمده تا با این علما مبارزه کند و علما هم با مهدی مقابله میکنند که این کلیدواژه در بعضیها جواب میدهد. مثلاً جریان قتل امام جمعه کازرون، آن شخص تمام باورهایش در این خلاصه شده بود که علما در مقابل مهدی ایستادند و ما باید علما را یکی پس از دیگری از میان برداریم تا موانع ظهور برطرف شود! پس دومی هم این است که آنها علما و فقها را به عنوان موانع ظهور میدانند.
برخی از مریدان فرقه احمد الحسن
کلیدواژه سوم، «عدالتهای اجتماعی» است که عدالت اجتماعی تا به حال اجرا نشده و امکان ندارد غیر از مهدی (عج) کسی این را انجام دهد، خب! درست هم همین است. آن عدالت اصلی و تام فقط به دست مهدی (عج) خواهد بود و هیچ کسی توان این کار را ندارد که به شکل گسترده دنیا را پر از عدل و داد کند، اما خود این به یک شعار تبدیل میشود که یک عده میگویند فقط مهدی (عج) میتواند این کار را انجام بدهد و الان مهدی آمده و ما وظیفه داریم به او کمک کنیم تا عدالت اجتماعی برقرار شود.
«عدالت» واژهای است که همه انسانها از آن خوششان میآید. حتی دو دزد هم وقتی دزدی میکنند دوست دارند آن مالی که دزدیدند با عدالت بین خودشان تقسیم کنند. پس عدالت یک کلیدواژه بسیار مهم میتواند باشد که مدعیان از آن سوءاستفاده میکنند. همچنین کلیدواژههای دیگری هم مانند بحث تکامل، رسیدن به خدا، کسب معنویت و مبارزه با فساد هم مطرح است.
میزان عمر فعالیت فرقه احمد الحسن در ایران
حضور و نفوذ این فرقه در کشور چقدر است؟
برای ما الان اینکه اتباع احمد الحسن چند نفر هستند، هیچ اهمیتی ندارد. اما اینکه آیا اینها سرعت رشدشان چقدر است و استعداد آماریشان چگونه است، حائز اهمیت است که ببینیم با این میزان فعالیتی که دارند ۱۰ سال بعد کجا هستند؟ یعنی باید آیندهپژوهی داشته باشیم. به نظر من با بررسیهایی که انجام دادهایم و با توجه به میزان خطری که این جریان دارد، عمر جریان احمد الحسن از عمر بهائیت بیشتر نخواهد بود؛ به شرط اینکه بتوانیم در مقابل آنها به صورت عالمانه و کارشناسانه مواجهه داشته باشیم که در این صورت، عمر این جریان شاید به ۱۰ سال هم نرسد.
برخی از مروجان این فرقه که عمدتاً دستگیر شدهاند
احمد الحسن از عراق خارج شده است
احمد الحسن که در نجف است، چرا حوزه علمیه نجف نسبت به این شخص و پیروانش واکنشی نشان نمیدهد؟
اولاً اینکه این شخص در نجف نیست و از عراق خارج شده است. اما تشکیلات سازمانیافته او در نجف است.
ثانیاً در عراق هم قانون مدنیت حاکم است و اینطور نیست که شما عراق را با ایران مقایسه کنید. آنجا میگویند هر کس با هر تفکری میتواند آزادانه عمل کند و فقط نمیتواند کار امنیتی کند و اگر زمانی کار امنیتی انجام داد، مقابل او میایستند. وقتی قانون کشوری اینگونه باشد، علما نمیتوانند کاری انجام دهند، مگر در حد روشنگری. چون قانون دست آنها نیست و حکومت در عراق دست دیگران است، لذا فقط میتوانند روشنگری کنند که حضرت آیتالله سیستانی این کار را در عراق انجام میدهد و کتابهایی که از طرف مجموعه آنها منتشر شده و به زبان عربی تألیف شده است، دارند این کار را انجام میدهند. اتفاقاً خود این جریان احمد الحسن هم که در آنجا فعالیت میکند خیلی موفق نشده است. به نظر من به نسبت حجم فعالیتی که در عراق دارند، نتوانستند در عراق موفقیتی کسب کنند.
حضور متعدد فرقههای مهدوی در عراق/ جریان احمد الحسن در قم رو به ریزش است
چرا در عراق نتوانستند، ولی در ایران توانستند؟
به این شکل میشود به این سؤال پاسخ داد که در عراق، فرقههای مشابه خیلی زیاد است؛ یعنی الان در عراق جریان عبدالحسین مرسومی یا جریان السید الممهد الیمانی، قحطانی و دهها فرقه مهدویتی داریم که دیگر مردم عراق واقعاً خسته شدهاند. به قدری فرقههای مهدویتی آنجا بوده، هست و خواهد بود که دیگر برای مردم عراق عادی است. اما در ایران جریانهای مدعی مهدویت به نسبت آنجا خیلی کمتر است. در ایران هم اینها فعالیت میکنند و معمولاً بین قشر عوام مردم که اطلاعات خاصی از بحثهای مهدویتی و امامتی ندارند، از بین آنها جذب میکنند. البته بعضی از طلبهها هم به خاطر اینکه با روایات و اعتقادات شیعه زیاد آشنایی ندارند، جذب این جریان شدند. البته این جای خوشحالی دارد که امسال نزدیک 13 نفر از این طلبهها را در قم داشتیم که برگشتند و حتی میشود گفت در شهر قم جریان احمد الحسن کاملاً متوقف شده و رو به ریزش است، یعنی نه تنها در قم متوقف شده است بلکه رو به ریزش است.
خطر بزرگی که تهران را تهدید میکند/ سرکوب امنیتی هیچ موقع مدنظر نیست
البته ما یک خطر بزرگی در تهران داریم. زیرا تهران بزرگ است و خطاهایش هم دیده نمیشود و انحرافاتش زیاد به چشم نمیخورد. به نظر من الان آلودهترین شهر ما در این بحث، تهران است. اما چون تهران شهر بزرگی است، اصلاً به چشم نمیآید و متأسفانه مسئولان فرهنگی تهران و نهادهای دینی هم تا به حال هیچ گونه اقدامی در این زمینه نکردهاند، اما مقابله با جریان احمد الحسن در شهرستانها خیلی خوب بوده؛ مثلاً نهادهای فرهنگی تربت حیدریه و دزفول و چند شهر دیگر خوب عمل کردهاند.
روشنگری انجام شده یا رویارویی امنیتی بوده؟
نه روشنگری شده است. زیرا سرکوب امنیتی هیچ موقع مدنظر نیست و اصلاً به درد نمیخورد. چرا که امروز سرکوب میشوند و فردا از زندان آزاد میشوند و دوباره ادامه میدهند. در شهرهایی که نام بردم، کار فرهنگی خوبی انجام شده که در اثر این کارها آمار مستبصرینی که از این فرقه برگشتند بالاست. الحمدلله عدهای شبانهروز دارند برای این مسأله کار میکنند، تدریس میکنند، تبلیغ میکنند، کتاب مینویسند، مناظره میکنند و الحمدلله اتفاقات خوبی دارد می افتد.
تبلیغ میدانی طرفداران احمدالحسن در کشور
ضرورت حضور جدیتر نهادهای فرهنگی برای ریشهکن کردن جریان دجال بصره
کدام نهاد فرهنگی یا حوزوی درباره برخورد با فرقه احمد الحسن وارد عرصه شده است؟
متأسفانه هیچ نهاد فرهنگی غیر از دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم به این مسأله ورود نکرده است و تنها نهاد فرهنگی که واقعاً وارد کار شده و دارد زحمت میکشد و هزینه میکند، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم است. نهادهای دیگری مانند مرکز مدیریت حوزه های علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی، اوقاف و ارشاد با وجود اینکه خطر جریان را میدانند، اما هیچ کدام از آنها تاکنون حتی یک سنگ به سمت این جریان پرتاب نکردهاند. البته ماشاءالله گزارشنویسیشان درجه یک است. اگر همه این نهادها متحد میشدند و کاری انجام میدادند تا الان پرونده احمد الحسن مختومه شده بود. بنابراین باید نهادهای همسوی دیگر هم وارد کار شوند و کمک کنند تا إنشاءالله شیعیان حضرت علی بن ابیطالب (ع) را از دست دجال بصره نجات داد.
علاقهمندان برای آگاهی بیشتر درباره این جریان انحرافی میتوانند به کتابهای «دجال البصره» علامه کورانی، «الرد القاصم» علی آل محسن، «ره افسانه»، «راهنمای کور» و «خواب پریشان» حجتالاسلام شهبازیان و «از تبار دجال»، «راه و بیراهه» و «ناقوس گمراهی» حجتالاسلام آیتی و «درسنامه نقد و بررسی جریان احمدالحسن»، «پرسشها و پاسخها»، «پیشوای اینترنتی»، «دکانهای کاغذی» و «روشنتر از خورشید» حجتالاسلام هوشیار مراجعه کنند.