۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۴ : ۱۶
بنابر منابع تاریخی جابربنعبدالله انصاری، نخستین زائر کربلای معلی
است که در روز اربعین(به سال 61هجری) از مدینه به سمت کربلا رهسپار شد.
همان صحابی پیامبر گرامی اسلام(ص) که او را از اصحاب پنج امام، از امام
علی(ع) تا امام محمد باقر(ع) دانستهاند. همان که بنابر روایات، سلام
پیامبر اکرم (ص) را به امام محمد باقر(ع) رساند.
از همین روی به گفته
برخی پژوهشگران، راهپیمایی در روز اربعین از زمان امامان شیعه در بین
شیعیان رایج بودهاست. آیتالله سید محمدعلی قاضیطباطبایی (نخستین شهید
محراب)، راهپیمایی اربعین را سنت و رفتار مداومِ شیعیان از زمان ائمه(ع)
دانسته که حتی در زمان بنیامیه و بنیعباس نیز به این حرکت پایبند
بودهاند.
علما و بزرگان نیز، به تأسی از ائمه اطهار (ع)، اهتمام بسیار زیادی به این سنت حسنه داشتهاند و نقل شده که زیارت کربلا با پای پیاده، تا زمان مرحوم شیخ انصاری مرسوم بوده و حتی نقل شده است که ایشان طبق نذری که داشته، با پای پیاده به زیارت امام علیبن موسیالرضا (ع) رفتهاند و مرحوم آخوند خراسانی (از مراجع بزرگ تقلید حامی مشروطه) نیز به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف میشدند. میرزا حسین نوری (محدث و چهره سرشناس علمای شیعه) اهتمام بسیاری به این امر مهم داشته و هر سال در روز عید قربان به همراه جمعی از زائران امام حسین(ع) به پیادهروی از نجف تا کربلا اقدام میکردند و این سفر، سه روز به طول میانجامید. مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی (از شاگردان محدث نوری) که از نزدیک شاهد تلاش استادش بوده، مینویسد: استاد ما به این شیوه خداپسندانه (پیادهروی) همت گماشت... در سالهای بعد، رغبت مردم و صالحان به این موضوع بیشتر شد، بهطوری که در برخی سالها، تعداد چادرها و خیمههای راهپیمایان، به 30عدد میرسید و هر چادر به 20 تا 30نفر تعلق داشت و به این ترتیب، این سنت حسنه، دوباره مرسوم شد و رونق گرفت.
در تمدن اسلامی، زیارت با پای پیاده، سنتی حسنه شمرده شده و سفارش بسیاری بر آن شده است. تشرف با پای پیاده به بارگاه ائمه اطهار ؟عهم؟ و از جمله زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده مورد سفارش بسیاری قرار گرفته و حضرت امام جعفر صادق (ع) در این باب میفرمایند: هر که پیاده به زیارت قبر امام حسین (ع) رود، خداوند متعال به عدد هر گام برای او هزار حسنه مینویسد و هزار گناه را از او محو میکند. روایات در این باب، بسیار است. اهل بیت؟عهم؟ نیز به این سنت نیکو اقدام کردهاند و نقل شده است که امامحسن(ع) 25مرتبه از مدینه با پای پیاده به زیارت خانه خدا رفتند. امام حسن (ع) در مسیر زیارت خانه خدا، از مرکب پیاده شده و مسافت بین مدینه تا مکه را با پای پیاده طی نموده و تمام کاروان نیز به تأسی از ایشان از مرکب پیاده شدند؛ به گونهای که دیگر سوارهای در کاروان وجود نداشت و در روایت دیگری نیز بیان شده است که امام حسین (ع) راه را پیاده میپیمودند، در حالی که محملها و جهازها در کنار ایشان حرکت میکردند.
حاکمان حکومتهای شیعی مانند حکومت آلبویه و حکومت صفویه، به این سنت حسنه اقدام کرده و سعی در تبلیغ آن بین شیعیان داشتهاند. بنا به نوشته ابنجوزی، جلالالدوله، یکی از نوادگان عضدالدوله، در سال۴۳۱هجری با فرزندان و جمعی از یاران خود برای زیارت، رهسپار نجف شده و از خندق شهر کوفه تا مشهد امیرالمؤمنین (ع) در نجف را که یک فرسنگ فاصله بود، پیاده و با پای برهنه پیمود.
در زمان حکومت صفویه نیز اهتمام بسیاری بر زیارت با پای پیاده صورت گرفت. شاه عباس صفوی و علمای بزرگ عصر ایشان همچون مرحوم شیخ بهایی برای رواج فرهنگ زیارت در بین مردم، در سال۱۰۰۹هجری از اصفهان عزم مشهد کرده و با پای پیاده به زیارت امام علیبن موسیالرضا (ع) رفت.
تشرف به کربلا با بهمیدانآمدن آیتاللهالعظمی سید محمود شاهرودی (از شاگردان برجسته میرزای نائینی و آقاضیاء عراقی که او را ذوالشهادتین میخواندند) بهعنوان مرجع نامدار شیعه و یکی از اساتید و مدرسان بانفوذ معنوی حوزه نجف، به علت التزام و اصرار ایشان در پیاده رفتن به کربلا بهعنوان یک سفر مقدس رایج شد و با توجه به این که در این سفر، بعضی از ایرانیان نیز گاهی اوقات ایشان را همراهی میکردند، رفته رفته مردم عراق به این مسأله توجه نموده و اینگونه سفرهای مقدس رواج یافت. ایشان حدود ۲۶۰مرتبه، مسیر کربلا را با پای پیاده پیموده و در این سفر معنوی، جمعی از اطرافیان و شاگردان، ایشان را همراهی میکردند. این امر سبب شد تا پیادهروی کربلا بین طلاب و حوزویان رواج بسیاری پیدا کند و نقل شده است که مرحوم علامهامینی (صاحب مجموعه گرانقدر الغدیر) در زیارتهایی که به کربلای معلی داشتهاند، برای کسب پاداش بیشتر بارها مسیر بین نجف تا کربلا را با پای پیاده پیمودهاند.
با قدم بزرگی که میرزاحسین نوری و آیتاللهالعظمی شاهرودی برداشتند، مراسم راهپیمایی اربعین دوباره برقرار شد و از آن پس بسیاری از عاشقان اهلبیت؟عهم؟ و امامحسین(ع) و نیز برخی علما و مراجع تقلید با پای پیاده به کربلا سفر کردند؛ از جمله میرزاجواد آقا ملکی تبریزی یکی از مراجع عالیقدر جهان تشیع که خود بارها با پای پیاده از نجف، رهسپار کربلا شد. ایشان در رابطه با بزرگداشت روز اربعین حسینی میفرمایند: «به هر روی بر مراقبهکننده لازم است که بیستم صفر(اربعین) را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده و بکوشد که امام شهید را در مزار حضرتش(ع) زیارت کند، هر چند تنها یک بار در تمام عمرش باشد، چنانکه حدیث شریف، علامتهای مؤمن را پنج امر ذکر کرده است: 51رکعت نماز در شبانهروز، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک گذاشتن و بلند بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ گفتن در نمازها»
شیخ محمدحسین غروی که بعدها به «کمپانی» شهرت یافت، بهدلیل سالها حضور در نجفاشرف و تربیت شاگردان فراوان در حوزه علوم دینی، حضور ویژهای نیز در مراسم راهپیمایی اربعین داشت و این مراسم را چندین بار به جای آورد. مرحوم سیدمحسن امین عاملی مؤلف کتاب معروف «اعیان الشیعه» از جمله بزرگانی بود که در این مراسم حضور مستمر داشته و درباره این مراسم این خاطره از وی بر جای مانده است: به مدت 10سالونیم که در نجف بودم، زیارتهای مخصوص عاشورا، عید قربان و غدیر و عرفه و اربعین را همواره انجام میدادم؛ مگر اندکی. پیش از سفر نزد طلبکاران در بازار میرفتم و از آنها حلالیت میطلبیدم و به پیادهروی در زیارت، علاقه داشتم. نخست برایم سخت بود و بعد با تجربه دریافتم که آسان است. در این سفر، جمعی از طلاب جبل عامل و نجف و دیگران به من ملحق میشدند و از من پیروی میکردند. من بارها پیاده به زیارت کربلا و امامحسین (ع) رفتم.
آیتاللهالعظمی میرزامحمدحسین نائینیغروی مشهور به علامه نائینی یا میرزای نائینی، از علماء و فقیهان مشروطه، در سال۱۳۰۳ قمری برای ادامه تحصیل و پیمودن مدارج عالی علمی راهی عتبات عالیات شد و در این مقطع بود که بنابر نقل شاگردانش در مراسم راهپیمایی اربعین شرکت میکرد.
مرحوم آیتالله ملکوتی هم از جمله علمای بزرگ و شرکت کننده در این مراسم بوده است. ایشان در این باره میفرماید: «من نیز چند بار توفیق یافتم که در این مراسم بسیار معنوی، شرکت کنم و اغلب به همراه شاگردان مشرف میشدم. مسیر بین نجف و کربلا که حدود 12فرسخ است، معمولاً در مدت دو یا سهروز طی میشد. بعضیها مثل آقای شیخ هادی زابلی که پیش من درس میخواند، سلیقه خاصی داشت و این مسافت را یک روزه میرفت و یک روزه هم برمیگشت و بعضیها نیز پس از پایان مراسم، از کربلا به کاظمین و سامرا مشرف میشدند و بعضی هم مستقیم به نجف بازمیگشتند.»
آیتالله حاج آقا سید مصطفی خمینی نیز از عالمان و استادان نجف بود که همواره در مراسم پیادهروی حضوری پیوسته و جدی داشت. حضور ایشان در این مراسم به قدری زیاد بوده که خاطرات فراوانی از حضور ایشان توسط علماء و دوستان ایشان برجای مانده است. مرحوم حجتالاسلام سید تقیدرچهای در خاطرهای در رابطه با حاج مصطفی خمینی؟ره؟ میفرماید: چندینبار همراه آیتالله حاجآقا مصطفیخمینی از نجف پیاده به سوی کربلا رفتیم... در این سفرها دوستانی چون آقایان اسلامی، علیان، احسانی، کیانی، حلیمی کاشانی، آقای مجتبی قائمی، آقای حاجآقا نصرالله شاهآبادی و آقای رضوانی -که در حال حاضر امام جماعت مسجد حاج سید عزیزالله هستند- همراه بودند. حاج آقا مصطفی با پای برهنه و حتی بدون جوراب، حرکت میکرد و از هر کس مختصر صدایی داشت، میخواست اشعاری را در مقام و عظمت امام حسین(ع) بخواند و با شنیدن این اشعار، خودش طوری منقلب میشد که از شدت گریه، شانههایش بالا و پایین میرفت. حاج آقا مصطفی خمینی همیشه دیوان شیخ محمدحسین غروی اصفهانی را همراه داشت و وقتی کنار دجله و فرات که نزدیک کربلا بود میرسیدیم، او به اسم کوچک مرا صدا میزد تا قسمتی از آن را بخوانم و به محض شروع، مثل کسی که بغضش بترکد، شروع به گریه میکرد. در طی چند کیلومتر من زمزمه میکردم و جمع دوستان بهخصوص حاجآقا مصطفی گریه میکردند. ناگهان یکی از دوستان چشمش به گنبد مطهر حضرت امامحسین(ع) میافتاد و به دنبال آن، موج شوق و گریه در میان جمع بلند میشد.
آیتالله موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان نیز یکی از شیفتگان مراسم پیادهروی از نجف به کربلا بود. مرحوم آیتالله سید محمدعلی موحد ابطحی، یکی از عالمان بزرگ اصفهان که در نجف با امامموسی صدر همبحث بود، میگوید: وقتی که امامموسی صدر همراه ما با پای پیاده از نجف به کربلا میرفت، در این سفر، حضوری عاشقانه داشت و در وقت دعا و زیارت عاشورا، از همه باحالتر بود و هنگام گریه، چشمانش از شدت گریه سرخ میشد و وقتی نوبت ذکر مصیبت و خواندن اشعار و نوحهسرایی به او میرسید، با حال جانکاهی در مصیبت اهل بیت؟عهم؟ اشعار فارسی و عربی فصیحی میخواند و هنگام کار و حمل اثاثیه سفر، وی بیش از همه کار میکرد و هنگام شوخی و مزاح، مزاحهایی بیان میکرد که بعد علمی و اخلاقی جالبی داشت.
منبع:مشرق