۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۲ : ۱۰
لذا هر اندازه کاروانیان به کربلا یعنی مکان عروجشان نزدیکتر میشدند، این دو ویژگی در کلام و رفتارشان نمایانتر از گذشته میشد؛ یعنی شوق ایثار و جانبازی در راه امام و نیز شوق رسیدن به لقای خداوند.
این کاروان آسمانی در ادامه حرکت خود به منزلگاه "ثعلبیه" رسید. وقت ظهر بود، امام سر بر بالین گذاشت و به خوابى سبک رفت و بیدار شد و فرمود: «در رؤیا دیدم که هاتفى مىگفت: شما در مسیر شهادت هستید و مرگ شما را به جنّت مىبرد؛ قَدْ رَأَیْتُ هَاتِفاً یَقُولُ أَنْتُمْ تُسْرِعُونَ وَ الْمَنَایَا تُسْرِعُ بِکُمْ إِلَى الْجَنَّةِ».
فرزندش على عرض کرد: پدرجان، مگر ما بهحقّ نیستیم؟ یَا أَبَهْ أَ فَلَسْنَا عَلَى الْحَقِّ،فرمود: «چرا پسرم، سوگند به او که بازگشت بندگان بهسوى اوست». بَلَى یَا بُنَیَّ وَاللَّهِ الَّذِی إِلَیْهِ مَرْجِعُ الْعِبَادِ
عرض کرد: بنا بر این پدرم! ما از مرگ ترسی نداریم. یَا أَبَهْ إِذَنْ لَانُبَالِی بِالْمَوْتِ
حسین علیه السّلام فرمود: «خدا تو را بهترین پاداشی که هر فرزندى را در برابر پدر مىدهد بدهد». جَزَاکَ اللَّهُ یَا بُنَیَّ خَیْرَ مَا جَزَى وَلَداً عَنْ وَالِد.
متن روایت: قَالَ الرَّاوِی ثُمَّ سَارَ حَتَّى نَزَلَ الثَّعْلَبِیَّةَ وَقْتَ الظَّهِیرَةِ فَوَضَعَ رَأْسَهُ فَرَقَدَ ثُمَّ اسْتَیْقَظَ فَقَالَ قَدْ رَأَیْتُ هَاتِفاً یَقُولُ أَنْتُمْ تُسْرِعُونَ وَ الْمَنَایَا تُسْرِعُ بِکُمْ إِلَى الْجَنَّةِ فَقَالَ لَهُ ابْنُهُ عَلِیٌّ یَا أَبَهْ أَفَلَسْنَا عَلَى الْحَقِّ فَقَالَ بَلَى یَا بُنَیَّ وَاللَّهِ الَّذِی إِلَیْهِ مَرْجِعُ الْعِبَادِ فَقَالَ یَا أَبَهْ إِذَنْ لَانُبَالِی بِالْمَوْتِ فَقَالَ الْحُسَیْنُ(ع) جَزَاکَ اللَّهُ یَا بُنَیَّ خَیْرَ مَا جَزَى وَلَداً عَنْ وَالِد.
پی نوشت:
اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، ص70.
مثیر الأحزان،کلامه(ع) فی الثعلبیة، ص44.
ثعلبیّه،
بهفتح اوّل از منازل راه مکه به کوفه بعد از شقوق و پیش از خزیمیه است و
آنجا دوسوم راه بود و پایینتر از آن آبى بهنام ضویجعه با فاصله یک میل،
ثعلبیه خوانده مىشد که دلیل آن اقامت ثعلبةبن عمرو در آن نقطه بوده و
گفته شده: ثعلبةبن دودانبن اسد، نخستین کسى بود که در آن نزول کرده است.
(معجم البلدان 2/ 78)