پاسخ حجت الاسلام موسوی مطلق به جوسازی های برخی جریانات
عقیق:پاسخ حجت الاسلام موسوی مطلق به جوسازی های برخی جریانات را در ادامه می خوانید:
" شهيدهمت :
حاشا كه بسيجى ميدان را خالى كند
پيرامون:
جو سازى و شايعه پراكنى دو جريانِ:
تشيع انگليسى و انديشه تحجر
بسمالله الرّحمن الرّحیم
همدلان و هموطنان عزیز و بزرگوار! با سلام و تحیّات
اخیراً در فضای مجازی، استفتائی منتسب به چهارمرجع بزرگوار دربارهی پنج گزاره منتشر شده است و این مطالب را به بنده و کتاب «قبول اهل دل» منتسب نمودهاند. صرفنظر از اینکه این استفتاء وجود خارجی داشته باشد یا خیر، خواهشمند است به این موارد توجّه فرمایید:
یک. برخی از این گزارهها، اساساً در این کتاب نیست؛
دو. برخی از این گزارهها به صورت کاملاً مخدوش و ناقص نقل شده است و هر محقّقی میداند که گاهی نقل نکردنِ یک «ویرگول» در جملهای مانند «بخشش لازم نیست اعدامش کنید» تا چه حد مؤثر است؛
سه. با این فرض که این مطالب، بطور مفصّل از این کتاب نقل شده باشد، نکتهی مهم این است که هیچکدام از این مطالب، «نظر بنده» نیست و همگی «نقل قول» هستند. هر محقّقی در تتبّعات و مطالعاتِ خود، بارها و بارها از نظرات «دیگران» چه در مخالفت و چه در موافقتِ کلامِ خود مطالبی را نقل میکند. آیا این نقلها را باید به پای آن محقّق نوشت؟! اقتضاء تحقیق و پژوهش، توجّه به سخن دیگران است و گاهی ممکن است ما برای «نقد و مخالفت» نسبت به یک کلام، آن کلام را در کتاب و مقالهی خود بیاوریم، آیا مسئولیّت این نقل قولها، برعهدهی نویسنده است یا گوینده و مبلّغین و طرفدارانِ آن اندیشه؟!
چهار. همچنان که در فتوای صریح آن مراجعِ محترم آمده است، بنده هم با چنین اندیشههایی مخالفم و طبق منطق مراجع عظام تقلید با هر آنچه که با قرآن و اهل بیت (علیهمالسلام)، ذرّهای تعارض داشته باشد، مخالفم. (نقدهاى بنده به اندیشههای صوفیه وسائر فرقه هاى ضالّه مفصّلاً در قالب گفتار ومقالات منتشر شده و در دسترس همگان است.)
پنج. گرچه بر اهلش پوشیده نیست که هجمههای تبلیغی اینچنینی از زمانِ مخالفت بنده با «تشیّع انگلیسی» شروع شده است، امّا سرانجام سخن این است که امروز «تشیّع انگلیسی» با «اندیشهی تحجّر» علیه «اسلام ناب محمّدی» (صلّیالله علیه و آله و سلّم) دست به کار شدهاند و گاهی با سوءاستفاده از آیات و روایات و گاهی با سوءاستفاده از شمشیر برّانِ مراجع معظّم و بزرگوار تقلید، میخواهند فرزندان انقلاب اسلامی را از میدان به در کنند؛ امّا به قول شهید محمّدابراهیم همّت: «حاشا که بسیجی میدان را خالی کند!»
ما به عرفانِ انقلابی، آن عرفانی که امام خمینی (ره) و امام خامنهای (مدّ ظلّهالعالی) از آن سخن گفتهاند، معتقدیم و آن را ترویج میکنیم. سخنان و عقاید این حقیر، در صفحات مجازی برای همهی عموم در دسترس است.
هدفِ اصلی هر دو جریان «تشیّع انگلیسی» و «تشیّع متحجّر»، جدایی انداختن میان «دین» و «سیاست» است و ترورِ شخصیّتی طلبههای انقلابی هم با همین هدف انجام میشود که این طلّاب انقلابی در عرصهی تبلیغ جامعه نباشند و راه را برای «نفوذ» دشمن باز کنند.
حُسن ختام کلام حقیر با این فراز از کلام حضرت امام خمینی (رحمه الله) در «منشور روحانیّت» (3 اسفند 67) است: «استکبار وقتی که از نابودی مطلق روحانیت و حوزهها مأیوس شد، دو راه برای ضربهزدن انتخاب نمود، یکی راه ارعاب و زور و دیگری راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر. وقتی حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد، راههای نفوذ تقویت گردید. اولین و مهمترین حرکت، القای شعار جدایی دین از سیاست است که متأسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازهای کارگر شده است تا جایی که دخالت در سیاست دونشان فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگی به اجانب را به همراه میآورد، یقیناً روحانیون مجاهد از نفوذ بیشتر زخم برداشتهاند. گمان نکنید که تهمت وابستگی و افترای بیدینی را تنها اغیار به روحانیت زده است، هرگز، ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته ، به مراتب کاریتر از اغیار بوده و هست. در شروع مبارزات اسلامی اگر میخواستی بگویی شاه خائن است، بلافاصله جواب میشنیدی که شاه شیعه است! عدهای مقدسنمای واپسگرا همه چیز را حرام میدانستند و هیچکس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است.»
والسّلام علی من اتبع الهدی
سيد عباس موسوى مطلق
٢٥محرم الحرام ١٤٣٩
سالروز شهادت حضرت سيدالساجدين امام العارفين على بن الحسين سلام الله عليه"