آیهها و آینهها
عالمی که نان و ماست خورد و کباب را به فقرا بخشید
انسانهای تیزهوش، در مقابل زندگی متزلزل و فانی در این دنیای دون، راهحل زهد و ساده زیستی را انتخاب میکنند، زیرا که آرامش و آسایش در دیار فانی و سهولت در حساب پس دادن در دیار باقی را در قناعت و ساده زیستی یافتهاند.
عقیق: آیه:
لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ آلعمران/92
هرگز به نیکی نمیرسید مگر از آنچه دوست دارید انفاق کنید
* آینه
حکایت؛ زندگی حضرت آیتالله بروجردی بسیار ساده و زاهدانه بود. ایشان با وجود اینکه وجوهات زیادی در اختیار داشتند و میتوانستند در مصارف شخصی استفاده کنند، اما دیناری از آن را خرج نکردند و تمامی مخارج داخلی خود را از درآمد ملک شخصی خود که در بروجرد داشتند، پرداخت میکردند.
مدتی بود ایشان از ناحیه پا، دچار درد شدیدی شده بودند و به همین جهت یکی دو سفر به آبگرم محلات رفتند. در یکی از سفرها مردم متوجه حضور ایشان در محلات شدند و به دیدن این عالم محبوب رفتند. در ضمن عدهای از فقرا هم آمده بودند. آیتالله به آنها کمک کردند و حتی دستور دادند چندتا گوسفند بخرند و گوشت آنرا را بین فقرا تقسیم کنند. پس از تقسیم گوشت بین فقراء، مقداری گوشت برای ایشان کنار گذاشتند تا یک وعده کباب برایشان تهیه کنند. سفره انداخته شد و ماست و خیار را گذاشتند. چند سیخ کباب هم که از همان گوشتها تهیه کرده بودند، خدمت ایشان گذاشتند. ایشان فرمودند: این کبابها از کجاست؟ گفتند: از همان گوشت، مقداری را برای شما درست کردهایم. ایشان فرمودند: من این کباب را نمیخورم. اینها را هم بین فقرا تقسیم کنید که بوی آن را استشمام کردهاند و همان ماست و خیار را تناول کردند.1
کسی که او نظر مهر در زمانه کند چنان سزد که همه کار عاقلانه کند
قناعت است و مروّت نشان آزادی نخست خانه دل وقف این دوگانه کند 2
پی نوشت:
1. با اقتباس و ویراست از کتاب چشموچراغ مرجعیت
2..سعدی
منبع:حوزه