۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۳ : ۱۸
عقیق: 30مرداد روز بزرگداشت علامه محمدباقر مجلسی صاحب کتاب گرانسنگ
بحارالانوار است.
حجتالاسلام محمدصادق ابوالحسنی، مسئول دفتر نشر آراء و
آثار استاد منذر به همین مناسبت گفت: چهره تابناک علامه مجلسی در آسمانِ تاریخ
تشیع چونان آفتاب میدرخشد و نیازى به خواب و رؤیا باقى نمىگذارد اما براى آنکه
بدانیم در عالم معنا خبرهایى هست که برخی در آینه زلال فطرت خود مىبینند، به
رؤیای عجیب آیت الله نجفی مرعشی (ره) اشاره مىکنم.
وی در ادامه افزود: آیت الله سید عباس کاشانی که از آخرین شاگردان آیت الله سید علی قاضی به شمار
میرفت، این ماجرا را بدون واسطه از آیت الله مرعشی شنیده و در مصاحبهای که پدرم
مرحوم استاد ابوالحسنی (منذر) با ایشان ترتیب داد، نقل کردند. از عمر این مصاحبه
پر نکته و منتشر نشده حدود 15 سال میگذرد و سرشار از نکات لطیف تاریخی است.
حجتالاسلام ابوالحسنی با بیان اینکه ما در برههای از
تاریخ معاصر ایران، شاهد پیدایش چهرههایی هستیم که موجودیت خود را در تضعیف
بزرگان مذهبِ تشیع، مخصوصاً علامه مجلسی (ره) میبینند و در نهایت خود را تنها عاملِ بازشناسی اسلام و معارف دین قلمداد
می کنند، یادآور شد: این نخبهکشی فرهنگی در حالی صورت گرفت که میبینیم اسلامی که
علامه مجلسی معرفی کرده اسلامِ ناب، بدون التقاط و برگرفته از مبانی اصیل قرآن و
عترت است اما اسلامی که مخالفین وی ترویج میکنند، معجونی ناهمگون از ایدئولوژیهای
فرسوده مثل سوسیالیسم، اگزیستانسیالیسم و ماتریالیسم تاریخی است.
وی در این باره گفت: «پروفسور حامد الگار»
که ریشههای دشمنی با علامه مجلسی را به مثابه یک جریان
مرموز در تاریخ معاصر بررسی کرده، معتقد است: پایه تحریف و دشنام نسبت به علامه
مجلسی را خدمتگزارانِ استعمار انگلیس پیریزی کردند.
وی با اشاره به اینکه بنا بر تحقیقات وی، اولین بار
دربین غربیها یک ژنرال انگلیسی به نام «سر جان ملکم» - که در خدمت استعمار هند
بود - در کتاب «تاریخ ایران» به علامه مجلسی حمله میکند و بعدها نیز «سِر پرسی
سایکس» -رئیس قوای نظامی انگلستان در جنگ جهانی اول- این مسیر را در کتاباش ادامه
میدهد، اظهار داشت: ولی هیچکدام از این دو برای تحلیل منصفانه تاریخ، صلاحیت علمی
نداشتند. حامد الگار که اکنون، استاد مطالعات اسلامی و زبان فارسی در دانشگاه
برکلی کالیفرنیا است، به برخی نویسندگان ایرانی که بدون تحقیق این راه را دنبال میکنند
پیشنهاد میکند که تقلید را کنار بگذارند و با دقت و انصاف غبار تحریف را از چهره
حقیقت کنار بزنند. (علامه مجلسی از دیدگاه خاورشناسان، کتاب ماه دین، مرداد 1379،
ش 34 ، ص 66)
مسئول دفتر نشر آراء و آثار استاد منذر توضیح داد: در
دهه 40 و50 شمسی دوباره تنورِ حملات به علامه مجلسی داغ شد و تعبیرات تندی مثل:
«آخوند درباری»، «حاشیه نشین شاه سلطان حسین»، «کمتر از گاندی آتشپرست»، «تملقات
پستانه علامه مجلسی» دستمایهای برای تسویه حسابهای جدید شد.
*رؤیای شگفت آیت الله مرعشی درباره علامه مجلسی (ره)
وی با بیان اینکه گویا در چنین فضایی آیت الله مرعشی
نجفی (ره) ناراحت میشود و اشتیاق پیدا میکند تا جایگاه واقعی علامه مجلسی را در
عالم ملکوت ببیند، افزود: در همین زمینه آیت الله سید عباس کاشانی(ره) برای استاد ابوالحسنی
منذر (ره) نقل کردند که آیتالله مرعشی(ره) به من فرمود:
من خیلی عاشق علّامه مجلسی بودم. مخصوصاً وقتی که یاد
بیانات علامه میافتادم، از اینکه چرا بعضی جرأت میکنند و تعبیرات ناروایی را
نسبت به ایشان به کار میبرند، در تعجب بودم.
وی در ادامه افزود: یک شب خیلی به حضرت صدّیقه، فاطمه
زهرا «سلام الله علیها» متوسل شدم تا در برزخ، مقام علّامه مجلسی را به من نشان
دهند. همان شب در خواب دیدم که به «قبرستان وادیالسلام» رفتم تا برای همه مؤمنین،
اساتیدمان و فقهایی که در آنجا هستند فاتحه بخوانم. دیدم وادی السلام یک صحرای بی
حّد و حصر است؛ یک بیابان ولکن مملوّ از عمامه!
همه اهل علماند و گویا من در عالم خواب همه را میشناسم:
«شیخ کلینی»، «شیخ صدوق»، «شیخ مفید»، «سلّار»، «ابن حمزه» [ره]، بزرگانِ مشهد؛
تمام. حاج شیخی هم که من در این جمع می دیدم «حاج میرزا حسین نوری» [صاحب مستدرک الوسائل] بود. من حاج میرزا حسین نوری را
درک نکرده بودم اما گویی ایشان را از قبل دیدهام و میشناسم.
دیدم آن جلو، طرفِ قبله، یک دری از خاتَم -که با هیبت و
عظمت است - وجود دارد ؛ یک نفر هم کنار آن ایستاده و آن در بسته است. به حاجیِ
نوری عرض کردم اینجا کجاست؟ فرمودند: اینجا قطعهای از «وادی السلامِ نجف» است.
وقتی نظاره کردم، آثار قبری را ندیدم امّا هوا و فضایِ خیلی خوب و مایه انسی داشت
که انسان دوست داشت از آن جدا نشود.
حاجی نوری فرمودند: ارواح مؤمنینِ شیعه هر جای دنیا که
باشند پس از وفات به وادی السلام منتقل میشوند و در اینجا تا روز قیامت متنعّماند.
امروز پیغمبر اکرم، ائمه اطهار و حضرت زهراء «سلام الله علیهم اجمعین» اذن عام
دادند که با نوّابشان ملاقات کنند. پشت این در باغی است که پیامبر اکرم، ائمه و
حضرت زهرا [ع] در آن باغ هستند. آن آقایی هم که دمِ
در ایستاده، «علاّمه مجلسی» است. ایشان واسطه بین
پیغمبر، ائمه و علمای شیعه است. خودِ پیغمبر صلّ الله علیه و آله و سلم به علّامه
مجلسی لقب «بابُ الأئمّه» دادهاند!
علّامه هم جفت جفت آقایان را صدا میکرد: مثلاً «محمد بن
یعقوب کلینی و صدوق»، «شیخ مفید و شیخ طوسی»، «سید رضی و سید مرتضی»... آقایان جفت
جفت به ملاقاتِ پیغمبر (ص) میرفتند. من از هول و هیبتِ واقعهای که در آن فضا دیدم
از خواب جستم. در این حال به سجده افتادم و خدا را شکر کردم که اگر بخواهم برای
همه حوزه نجف و قم از این شمه بگویم، به من لیاقت دادند که باطن مرحوم مجلسی و خدماتی
را که به مذهب شیعه نموده ببینم.
مرحوم آقای مرعشی بعد از نقل این رؤیا میفرمود: بعضیها
بی انصافند و بعضیها هم بیچاره هستند؛ نه تنها مجلسی را نشناختند، خود ائمه اطهار
علیهم السلام را هم نشناختند. (پایان اظهارات آیت الله مرعشی)
وی در پایان گفت: از خداوند متعال علو درجات را برای همه
علمای ربانی آرزو میکنم و امیدوارم بتوانم به زودی متن کامل و مفصل این مصاحبه را
منتشر کنم.
منبع:فارس