گفتاری از علامه حسنزاده آملی
اگر منِ پیرمرد شکسته باشم تکلیف معلوم است، تو چرا شاداب نیستی؟
[جوان] عزیز من! اگر منِ پیرمرد شکسته باشم تکلیف معلوم است. تو چرا اینگونه شکستهای؟ چرا شاداب نیستی؟ چرا افسرده هستی؟ چرا رنگ و رویات اینگونه است؟ چه کردهای؟ چه میخوری؟
عقیق:علامه حسن حسنزاده آملی متولد اسفندماه سال 1307 در روستای «ایرا» واقع در 80 کیلومتری جنوب آمل و از بزرگترین حکما و عرفای معاصر است.
در ادامه، برخی از آموزههای اخلاقی این استاد مبرز حوزه علمیه را مرور میکنیم که برای نخستین بار در مجله پاسدار اسلام (شماره ۱۱۰) منتشر شده است.
شما عزیزان! برادران! خواهران! حجت خدا باشید. پشتوانه دین و بندگان خدا باشید و بیادبها را ادب کنید. حجت خدا برای آنها باشید. قرآن در سوره ملک میفرماید که در روز قیامت، بین شما و دنیازدهها و کسانی که خود را ارزان فروختند دیواری است و اینها از پشت دیوار فریاد میزنند و دست نیاز به سوی شما دراز میکنند که ما را دریابید که سوختیم. ما که در دنیا با شما بودیم. چرا به صدای ما جواب نمیدهید؟ شما پاسخ میدهید: کجا در دنیا با ما بودید؟ در دنیا هم بین ما و شما دیوار بود. در آنجا دیوار را به چشم خود نمیدیدید، حالا میبینید.
بله، این سمع مبارکی را که شما دارید و کلام حق را میشنوید، آنها ندارند. همان طور که قرآن فرمود چشم دارند، اما نمیبینند. گوش دارند، اما نمیشنوند. قلب و دل دارند، اما قلب و دل حیوانی است. انسانی نیست که بفهمند. به صورت مثل شما هستند، اما در معنا فرسنگها که هیچ، سالهای نوری بین شما فاصله است. شما پاسخ میدهید که این دیوار در دنیا هم بین ما بود، اما شما نمیدیدید. اگر نبود، چرا شما را در مسجد، حسینیه، کربلا، مکه معظمه و نشیب و فرازهای زندگی و در هنگامی که داشتیم در فتنهها با اراذل و اوباش و خاکیها میجنگیدیم ندیدیم؟ شما کجا بودید؟ آنجا هم دیوار بین ما بود و شما پشت دیوار بودید. الان هم همان دیوار هست. حالا زوزه بکشید. و چه زوزه کشیدنی! شهیق و نهیق حمار! میبینید کسانی که در اینجا در کنار سفره قرآن ننشستند و خود را ارزان فروختند و به خیالات و افکار واهی و شیطانی مشغول شدند، در آنجا مثل حمار نعره میزنند و شهیق و نهیقشان بلند است. خدا درست آفریده است. این ماییم که خود را بد میسازیم. او درست آفریده است، این ماییم که حرام میخوریم. بدی از آن سو نیست، از این سوست. این ما هستیم که مراعات نمیکنیم.
عزیز من! اگر منِ پیرمرد شکسته باشم تکلیف معلوم است. تو چرا اینگونه شکستهای؟ چرا شاداب نیستی؟ چرا افسرده هستی؟ چرا رنگ و رویات اینگونه است؟ چه کردهای؟ چه میخوری؟ انسان بیچاره و دگرگون میشود. «الخیرُ فى یدَیک و الشَّرُ لَیسَ إلَیک» او که بد نیافریده است. آیا شما این ساعتی را که به دست بستهای هر جور که بخواهی میتوانی کوک کنی؟ قاعده و آداب ندارد؟ ماشین تو، هواپیمایی که پرواز میکند، قاعده و ترتیب و قانون ندارد؟ هر جوری میشود او را راند؟ یک چرخ خیاطی میخواهید بخرید به شما دفترچه میدهند که چگونه با آن کار و از آن مراقبت کنید. این دفترچه، دین این چرخ است. آن ماشین، هواپیما و ... دین دارند. صنایع همه دین دارند. اینها که همه ساختههای شما هستند، دین دارند؛ آن وقت تویِ انسان، بیدین و دفترچه راهنما و دستورالعمل هستی؟ آن کسی که شما را آفریده این دستورالعمل را به شما نداده است؟ چه میکنیم که کار به جایی میرسد که همه چیزمان را از دست میدهیم؟
بنده همواره به جوانان گفتهام آنچه را که خدا وضع کرده با گناه خراب نکنید. «الخیرُ فى یدَیک و الشَّرُ لَیسَ إلَیک» علم و عمل انسانسازند و کسانی که در جهنم خواهند بود، جهنم را از اینجا با اعمال خود میبرند و خودشان جهنم را میسازند. خدا گواه است که دلمان به حال اینها میسوزد. چرخ نظام هستی و کار الهی که با رفتن چند تن از کار نمیافتد. امیرالمؤمنین«ع» میفرمود فقط سه نفر مسلمان بودیم، اما دین خدا پابرجاست و میماند و گسترش مییابد. با رفتن انسانها که دین خدا از بین نمیرود.
شب پرهگر وصل آفتاب نخواهد / رونق بازار آفتاب نکاهد
بزرگان دین ما فرمودند اگر علی«ع» امیرالمؤمنین نبود، پیغمبر ابتر میماند. چرا؟ چون حضرت فاطمه«س» بنت رسولالله«ص» صاحب عصمت بود و لذا نمیتوان در ازدواج، او را به غیر صاحب عصمت داد. به اتفاق شیعه و سنی، در بین صحابه پیامبر اکرم«ص» فقط علی«ع» صاحب عصمت بود.
منبع:فارس