عقیق معرفی می کند

زبرجد اولین اثر میلاد حسنی

مجموعه شعر زبرجد اولین اثر آیینی میلاد حسنی است که گزیده غزل هایی از پاییز۱۳۸۷ تا پاییز ۱۳۹۴ که به همت انتشارات آرام دل چاپ شده است.
سرویس شعر آیینی عقیق:مجموعه  شعر زبرجد اولین اثر آیینی میلاد حسنی است که  گزیده غزل هایی از پاییز۱۳۸۷ تا پاییز ۱۳۹۴ که به همت انتشارات آرام دل چاپ شده است.





تعداد چهل غزل اهل بیتی که تعدادی از آن عاشورایی است.


دو غرل از این کتاب را می خوانید:


جایی رسید قصه که ناگه پرید تیر
خنجر به دست سمت گلو می‌دوید تیر

زه را چنان کشید که چون خواهش امام
انداخت پشت گوش و هراسان جهید تیر

قلب امام، یا دل بیچاره‌ی رباب
بین مسیر خود به دو راهی رسید تیر

رویت سیاه حرمله زیر سر تو بود
در امتحان خویش نشد روسفید تیر

ساحر! به تیر غیب دچارت کند خدا
چندان شتاب داشت که شد ناپدید تیر

از بار غصه بود، و یا شدت اثر؟
وقتی رسید بر هدف خود خمید تیر

یک کشته هم به خیل شهیدان اضافه شد
تا کرد حرف خون خدا را شهید تیر

در این‌ شهود چشم خداوند بسته شد
تا از گلوی نازک طفلش کشید تیر

این ماجرا تمام نشد تا به قتلگاه
جایی رسید قصه که ناگه پرید تیر

جایی رسید قصه که ناگه پرید تیر
خنجر به دست سمت گلو می‌دوید تیر

زه را چنان کشید که چون خواهش امام
انداخت پشت گوش و هراسان جهید تیر

قلب امام، یا دل بیچاره‌ی رباب
بین مسیر خود به دو راهی رسید تیر

رویت سیاه حرمله زیر سر تو بود
در امتحان خویش نشد روسفید تیر

ساحر! به تیر غیب دچارت کند خدا
چندان شتاب داشت که شد ناپدید تیر

از بار غصه بود، و یا شدت اثر؟
وقتی رسید بر هدف خود خمید تیر

یک کشته هم به خیل شهیدان اضافه شد
تا کرد حرف خون خدا را شهید تیر

در این‌ شهود چشم خداوند بسته شد
تا از گلوی نازک طفلش کشید تیر

این ماجرا تمام نشد تا به قتلگاه
جایی رسید قصه که ناگه پرید تیر
 

******

به نام آنکه تو را داده است نام حسن
درود احسن الارباب من سلام حسن

سلام بر برکات سپید سایه‌ی تو
که نور داده به خورشید مستدام حسن

سلام بر درجات زبرجدت که از او
عقیق دست سلیمان گرفته وام حسن

عجیب نیست اگر خال هاشمی‌ات را
شبانه روز کند کعبه استلام حسن

فدای قامت بنده نواز تو که نماز
به احترام قدت می‌کند قیام حسن

قبول نیست سجودی که پاش مُهر تو نیست
رکوع بی تو رکوعی‌ست نا تمام حسن

به خشت خشت ستون های عرش رب کریم
نوشته با قلم حسن، یا امام حسن

شکست شیشه‌ی خون دل شما روزی
به دست سوده‌ی الماس های شام حسن

صلات ظهر، چه تشییع بی نظیری شد
به لطف بدرقه‌ی تیرها ز بام حسن


من قلمی هستم از تبار زبرجد     چشم به راه تراش عترت طوبی




ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین