۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۶ : ۰۳
با شمایم ای شمایان بشکه دشداشه پوش
با وقاحت روی فرش نفت و خون میایستید
ای شما لات و هبلهای ابوسفیان تراش
سالها در خانه امن الهی زیستید
ننگ بر نیرنگتان با ماست روی جنگتان
ما که می دانیم اینک در هراس از چیستید
سید ما آفتابی از تبار مصطفی ست
ای شیوخ شب زده از دودمان کیستید
نفتتان روزی به پایان میرسد٬ آل سقوط!
بی گمان امروز اگر هستید٬ فردا نیستید
خون بر جگر یوسف زهرا دیدند.
رفتند به حج عارف بالله شوند.
با جامه احرام خدا را دیدند.
با سوز دعای عرفه جان دادند.
یک لحظه به چشم نینوا را دیدند.
با سعی خود از خاک به افلاک شدند.
در قرب خدا عشق و صفا را دیدند.
پروانه صفت دور حرم گردیدند.
بر آل سعود ننگ و جفا را دیدند.
از سوز عطش به روی خاک افتادند.
در لحظه مرگ خون خدا را دیدند.
شعر : سید محمود رضا صالحی خوانساری