کد خبر : ۴۲۲۲۶
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۷
هادی جانفدا در گفت‌و‌گوی تفصیلی با تسنیم:

رسالت شعر هیئتی گریه است؛ گریه با عزت

هادی جانفدا، شاعر آیینی معتقد است: در گریه برای امام حسین(ع) حریت و آزادگی‌ای وجود دارد که صدها سال از اسیر شدن شیعه به دست دشمنان جلوگیری کرده است.
عقیق:هادی جان‌فدا از شاعران آئینی جوانی است که در این چند ساله گذشته توانسته است جایگاه خوبی را پیدا کرده است. شعرخوانی وی در سال 90 مقابل مقام معظم رهبری در جلسه شعرخوانی ماه‌های رمضان جلوه‌ دیگری از توانایی‌های سرایش شعر او را نمایش داد. او در کنار شاعرانی چون شیخ رضا جعفری، محمد سهرابی، وحید قاسمی و مهدی رحیمی و احمد بابایی و دیگران جریان چدید در شعر مذهبی ایجاد کرده‌اند که امروز بیشتر آن را به عنوان شعر هیئتی می‌شناسند؛ اشعاری که بیشترین کارکرد آنها در هیئت‌های عزاداری برای اهل بیت بویژه امام حسین(ع) است.

اخیرا از او کتاب جدیدی به نام «کفشداری یازده» منتشر شده است.

هادی جان‌فدا در شعری در رسای اباعبدالله آورده است:

لباسی باید از جنس تجلی بر تنت باشد
که عریانی گواه اشتیاق رفتنت باشد
نجیبی مثل اسرار خدا جای شگفتی نیست
اگر جسمت فدای حرمت پیراهنت باشد
اگر کوهی به این سرهای بی تن هم نظر داری
تو زانو می زنی تا کل صحرا دامنت باشد
ازین آتش که در سر داری ای وارسته از هستی
سری باقی نمی ماند که محتاج تنت باشد
تو حق بر گردن توحید داری باز سر دادی
مبادا دینی از حتی سرت بر گردنت باشد
اگر چه وسعت داغ تو در عالم نمی گنجد
خدا می خواست قلب شیعیانت مدفنت باشد

در گفتگویی با وی به سراغ مسائلی مانند لزوم توجه شاعران به محتوا شعرها و وضعیت عمومی شعر آیینی پرداخته‌ایم که بخش اول این گفت‌و‌گو در ذیل منتشر می‌شود.

آقای جانفدا؛ گفته شده است که برخی از علما این تاکید را دارند که روضه‌خوانان و شعرخوانان هیئت نباید فقط به دنبال گریاندن مستع‌های خودشان در هیئت‌ها باشند، بلکه باید از طریق شعرهای خود به دنبال بیان حقایق باشند. قطعا بخشی از این وظیفه هم بر دوش شاعران است که پیش از هیئت‌ها شعرهایی را در این عرصه تولید می‌کنند. به نظر شما تاکنون تا چه میزان از شعرهایی که در برای هیئت سروده شده است و اکنون می‌شود به گفته این علما توجه دارد؟ این شعر‌ها چه میزان بر پایه احساسات است و چه میزان برپایه گفته علما است؟

جانفدا: شعر اساسا دریافت شاعر است از یک واقعیت؛ اگر شعری گفته شود که فقط برای گریاندن مخاطب باشد، قطعا اشکال ندارد، آن شعر گفته می‌شود و مردم با آن گریه می‌کنند. اما بحث بر سر این است که نقطه مطلوب و آن اوج آمال و آرزوهای ما از شعر چیست؟ این یک مطلب دیگری است که آیا توقع ما از شعر این است که آن را بگوییم برای اینکه مردم گریه کنند؟ قطعا این یک بخش از رسالت شعر است اما رسالت اصلی شعر، یک چیزی بالا‌تر از این‌ها است.

زمانی که شما به زمان خود حضرات معصومین و حضرات آل الله برمی‌گردید، شاهد هستید که اشعاری که در آن زمان‌ها خوانده می‌شده و حضرات به آن‌ها توجه و عنایت داشته‌اند، اشعاری بوده است که مردم را به گریه می‌انداخته است. یعنی شعرهای آن زمان شعرهایی بوده است که هم مردم را به گریه بیندازد و هم حاوی پیام باشد؛ در اصل یکی از وظایف شعرهای آن زمان این بوده است که مظلومیت اهل بیت را به گوش جهانیان برساند. قطعا شعر در جایگاه رسانه قرار داشته و خب این یکی از رسالت‌های رسانه اهل‌بیت است. شعر در اصل رسانه اهل بیت است که یکی از بخش‌های این رسالت رسانه‌ای است و در آن زمان مهم‌ترین رسانه شعر بوده است.

این رسانه که در زمان حضرات اهل بیت (ع) رسانه شیعی بوده است، وظایفی داشته است، یکی از وظایف آن رساندن مظلومیت اهل بیت به گوش مردم بوده است. همچنین این رسانه تلاش می‌کرده است که مفاهیمی مانند جهاد، شهادت، ایثار، ظلم‌ستیزی و اینچنین مفاهیمی را در شعر حفظ کند و قطعا این مسائل ارتباطی با گریستن مردم ندارد.زمانی شما می‌توانید مردم را با عزت بگریانید و زمانی هم با ذلت؛ پس اینکه شعری برای گریه‌کردن مردم گفته شود، اشکالی ندارد و حتما هم شاعر آن هم ماُجور است.

البته نقطه آمال ما و آنجایی که ما می‌خواهیم به آن برسیم و اوج و هدف ما در اصل آنجا قرار دارد آن است که شعر باید همراه خود پیامی را هم داشته باشد؛ اگر شاعری توانست که شعری بگوید که مردم هم با آن گریه کنند و هم پیام این واقعه عاشورا به مردم برسد، این نقطه متعالی است. اما اینکه گفته شود صرف گفتن شعر برای گریه کردن مردم اشکال دارد و خوب نیست، حرف درستی نیست چرا که ما روایت ناظر از حضرات آل الله و حضرت امام صادق (ع) داریم که می‌فرمایند: «ما من احد قال فی الحسین شعرا فبکی و ابکی به الا اوجب الله له الجنة و غفر له.

امام صادق علیه السلام به جعفر بن عفان فرمود: هیچ کس نیست که درباره حسین علیه السلام شعری بسراید و بگرید و با آن بگریاند مگر آنکه خداوند، بهشت را بر او واجب می‌کند و او را می‌آمرزد. رجال شیخ طوسی، ص. 289»

 بسیار خوب، برخی سوالی را در اینجا مطرح می‌کنند که ممکن است در پس هدف قرار گرفتن گریاندن مردم، مفاهیمی مانند جهاد، ایثار، شهادت و دیگر مثال‌هایی که شما زدید، حذف شود! برای این مسئله چه پاسخی دارید؟

جانفدا: این طور نیست؛ چرا که خود گریه بر سیدالشهدا (ع) یک فضیلت است؛ آن کسی که برای سیدالشهدا (ع) می‌گرید اگر که برای ایثار و شهادت گریه نمی‌کند، پس به چه علتی گریه می‌کند؟ او دارد برای بلند‌ترین مفاهیم گریه می‌کند. این بدین معنی است که او این معرفت حداقلی را دارد که دارم برای کسی گریه می‌کنم که در راه خدا کشته است. پس در بطن آن گریه، یک بیداری و یک حرکت است؛ اینگونه نیست که ما فقط برای امام حسین (ع) گریه می‌کنیم بلکه اتفاقا در بطن آن گریه یک ظلم‌ستیزی است که لازم نیست آن را به زبان بیاورد.

در بطن آن گریه، بیداری، جهاد و شهادت قرار گرفته است و اگر گریه هم هدف کسی قرار گرفته باشد، اشکالی نخواهد داشت. این‌ها ذومراتب هستند و اینگونه نیست که ما یک مرتبه‌ای را بگوییم که ایراد دارد و مرتبه‌ دیگری را بگوییم نه؛ بلکه این‌ها مراتبی دارد. گاهی شعری فقط به بحث احساسی بودن شعر پرداخته است و مردم به گریه می‌اندازد، مردم در اینجا در حال گریه برای چه کسی هستند؟ آن‌ها وقتی برای سیدالشهدا گریه می‌کنند یعنی اینکه دارند برای بزرگ‌مردی، آزادگی، شهادت و ایثار گریه می‌کنند.

اتفاقا باید گفت که در گریه برای امام حسین(ع) حریت و آزادگی‌ای وجود دارد که صدها سال از اسیر شدن شیعه به دست دشمنان جلوگیری کرده است. حالا شما می‌گویید شعر مطلوب چیست؟ ما می‌گوییم که شعر مطلوب و آن نقطه‌ای که ما می‌خواهیم در ‌‌نهایت به آن برسیم باید شعر باشد که هم عناصر حماسی را داشته باشد و هم پیامی را انتقال بدهد؛ آن نقطه مطلوب ما است اما ما نمی‌توانیم به همین شعری که مردم را می‌گریاند، چیزی بگوییم.

البته ممکن است برخی بگویند که خواندن یک شعر با یک محتوای خاص برای فضایی خاص مانند هیئت‌ها مناسب نیست و نباید خوانده شد و می‌گویند که رعایت این مسئله لازم است.

جانفدا: نه کسی نمی‌تواند این حرف را بزند آن علما هم می‌گویند که دیدگاه عالی ما این است که شعر ارائه شده در هیئت باید اینگونه باشد، هیچ عالمی نمی‌آید و بگوید که برای سیدالشهدا شعر گریه‌دار نگویید. اگر کسی هم این را گفت معلوم می‌شود که بی‌سواد است. عالم این حرف را نمی‌زند، اتفاقا عالم می‌گوید بروید برای سیدالشهدا (ع) باشکوه گریه و عزاداری کنید چون عالم می‌داند که گریه برای سیدالشهدا(ع) گریه بر همه آن فضائل انسانی است و آن آدمی که برای امام حسین (ع) گریه می‌کند، نجات پیدا می‌کند، به این دلیل که این رگه در او بیدار است که وقتی بین انتخاب ذلت و عزت قرار گرفت، می‌رود و عزت را انتخاب می‌کند. یا مثلا اگر بخواهد بین ظالم و مظلوم کسی را انتخاب کند، برای کمک به سمت مظلوم می‌رود، این خاصیت گریه بر اباعبدالله الحسین(ع) است.

مقام معظم رهبری پیش از این بارها تاکید کرده‌اند که شعرا شعرهای ضعیف خودشان را منتشر نکنند و سعی‌ کنند که شعرهای خوب و قوی خود را به دست مخاطب برسانند، به نظر شما با این تاکید و صحبت‌هایی که صورت گرفته است، ارزیابی شما از وضعیت کلی اشعاری که امروز چه در جمع‌های شاعرانه آیینی و چه در روضه‌ها خوانده می‌شود، چگونه است؟

جان فدا: آن چیزی که در هیئت‌ها خوانده می‌شود، شاید بازتاب و آینه تمام نمای شعر اهل بیت امروز ما نباشد، دلیل هم دارد؛ شما نمی‌توانید از رصد کردن هیئت‌ها به فضای شعر امروز شعر اهل بیت پی ببرید به خاطر اینکه اصلا شعری که در هیئت خوانده می‌شود باید حائز شرایط و ویژگی‌هایی باشد. شاید همه شعرهایی که در مورد ائمه تولید می‌شود آن ویژگی‌ها را نداشته باشد و شاید ذاکران محترم آل الله نتوانند همه جنبه‌های شعر اهل بیت امروز را درک کنند و آن‌ها را در هیئت‌ها بازتاب دهند.

ولی ما از یک زاویه دیگر می‌توانیم به این مسئله نگاه کنیم؛ وضعیت امروز‌‌ همان وضعیتی است که رهبر معظم انقلاب فرموند. ایشان گفتند که شعر اهل بیتی امروز به سمت اوج خیز برداشته است. ایشان نمی‌گویند که شعر اهل‌بیتی در اوج قرار دارد بلکه می‌گویند که امروز با وجود یکسری از جوانان در کل کشور خیز برداشته‌ایم. حالا خیز به چه معنی است؟ به این معنی است که حرکتی انجام شده است اما ما هنوز به آن مطلوب نرسیده‌ایم.

کسی نمی‌تواند بگوید که شعر اهل بیت در روزگار ما شعری راکد، ایستا و پیشرفت‌ نکرده است چرا حرکت رو به اوج واقعا مشهود است. حتی کسانی که این جریان شعری را قبول ندارند این را قبول دارند که از نظر کمی و تعداد آدم‌های زیادی  در ایران هستند در حال سرودن شعر برای حضرات اهل‌بیت هستند؛ البته ممکن است برخی کیفیت اینگونه شعرها را قبول نکنند.

یک استاد کوزه‌گری به شاگردانش گفت تا آنجا که می‌توانید کوزه بسازید به یکی دیگر از شاگردانش گفت تو وقتت را روی کیفیت کار کوزه‌گری بگذار و به کمیت توجه نکن. سعی کن کوزه‌ای که می‌سازی بهترین کوزه‌ای باشد که ساخته شده است. به دو گروه یک ماه وقت دادند، وقت مقرر که تمام شد دیدند آن که می‌خواست یک کوزه بسازد، هنوز موفق به تولید نشده است اما آنکه کوزه‌های زیادی ساخته به خاطر استمرار در ساختن کوزه توانسته یک کوزه زیبا بسازد. یعنی به دنبال آزمون و خطا بوده و هیچگاه ننشسته است.

پس نتیجه می‌گیریم که ما نباید منتظر ساخت آن یک کوزه باشیم، چرا که ممکن است هیچگاه آن یک کوزه ساخته نشود. وضعیت شعر اهل بیتی این روزگار و با کیفیتی که در این روزگار دارد، در این مملکت دیرپا است و شاید سابقه هزار ساله دارد. اما مدلی که امروز در ایران هست با این زبان جدید و با رویکرد جدید یک شعر نوپا است که شاید 20 سال و یا ‌‌نهایتا 30 سال عمر دارد. پس این بدین معنی است که ما نمی‌توانیم تحلیل دقیقی در رابطه با اینگونه شعر ارائه دهیم. شعری که تازه 20-30 سال از آن گذشته است در دوره تجربه قرار دارد. ما در دوره تجربه نمی‌توانیم تشخیص درستی داشته باشیم. می‌توانیم این تحلیل را داشته باشیم که شعر این دوران نسبت به 5 سال گذشته خود پیشرفت کرده است، اما اینکه این شعر به حد شعرهای حافظ، سعدی و محتشم رسیده باشد، درست نیست.

البته می‌توانیم اینگونه تحلیل کنیم که این شعر نسبت به گذشته خود رشد داشته است اما با اوج خود خیلی فاصله دارد و زمان زیاری برای رسیدن به آن اوج لازم است. حرکت‌های خوبی در این کشور انجام شده است،‌ جوانان خوبی در این کشور واقعا بدون چشم داشت و با تنها انگیزه محبت اهل بیت (ع) شروع به کار کرده‌اند. برخی می‌گویند که این‌ها پول می‌گیرند؛ این واقعا بی‌انصافی است، اینها چه پولی می‌گیرند؟ یک نفر اگر برای یک جلسه برود، آیا نباید به او 200 تومان داد، در این زمانه 200 تومان پول است؟ من چند روز پیش از کرج به تهران برای یک جلسه آمدم که در آن به من 100 تومان دادند. کرایه ماشین من چقدر می‌شود؟ اگر من بروم و مسافرکشی کنم بیشتر پول در می‌آورم.

بعضی از افراد هستند که زندگی آنها از این راه می‌گذرد، این ناجوانمردانه و بی‌انصافی است که بگوییم یکسری جوان‌ها به خاطر پول این کار را می‌کنند. واقعا بی‌انصافی است من آدم‌هایی را می‌شناسم تنها محرک آنها محبت به اهل‌بیت(ع) است. آنها آنقدر آدم‌های با استعدادی هستند که اگر از شعر خارج شوند و در حرفه دیگری بروند می‌توانند درآمد بیشتری داشته باشند به این دلیل که نخبه هستند و استعداد دارند.

این جوانان در حال کار کردن در کشور هستند، آیا به اوج رسیدند؟ خیر! اما تجربه‌های خوبی داشته‌اند. آنها اصلا فضای شعر اهل بیت را عوض کردند، زاویه دیدهای خیلی قشنگی را باز کردند، حرف‌های نو و هوای تازه وارد شعر اهل بیت (ع) کرده‌اند. حالا این جریان همه چیزش کامل است؟ خیر! ناقص است. حرف بد زده نشده؟ چرا حرف بد هم زده شده! مگر می‌شود هزار نفر در کشور بلند شوند و بیت‌های مختلفی در مورد اهل بیت بگویند همه این بیت‌ها بدون اشکال باشد؟ قطعا در آن ها ایراد هم وجود دارد و آن هم یک چیز طبیعی است. در آن شعرها احتمالا کج فهمی، کج تابی و اشتباه تاریخی هم صد درصد وجود دارد. ما نمی‌توانیم این اشتباهات را به پای اینکه غرض دارند و می‌خواهند اهل بیت را تخریب کنند بگذاریم. واقعا این طور نیست. وقتی در یک کشور در سال 10 هزار بیت در مورد اهل بیت تولید می‌شود ممکن است هزارعدد از آنها هم اشکال داشته باشد. اما آیا ما می‌توانیم چشم خودمان را به جریان مبارکی که واقعا جوانان بدون چشم داشت شروع کردند و در آن در حال کار کردن هستند، ببندیم؟

واقعا شعر مظلوم‌ترین هنر است شما می‌بینید سینما هم هنر است شما دستمزد یک شاعر را با یک بازیگر مقایسه کنید. آنها یک فیلم بازی می‌کنند 50 میلیون تومان پول می‌گیرد بعد  در مورد شاعران می‌گوید که آنها دارند کشور را می‌چاپند. شاعری که عمر و وقتش را در این کار می‌گذارد و با این شرایط کار می‌کند، در موردش این حرف‌ها هم زده می‌شود.

ممنون از حرف‌هایتان، احساس می‌شود که در حوزه شعر آیینی کنونی ما دو دسته شکل گرفته است. برخی را شاعر آیینی می‌شناسند و برخی را نیز شاعر هیئتی معرفی می‌کنند. آیا شما این تقسیم‌بندی را قبول دارید؟ اصلا در دستگاه امام حسین(ع) اینچنین چیزی وجود دارد یا نه؟

جانفدا: اولا که اگر همچنین دسته‌بندی وجود داشته باشد همه در زیر سایه سیدالشهدا است. در این جایگاه یکی چای می‌ریزد، یکی پرچم می‌زند یک کفش جفت می‌کند و بالاخره یکی می‌خواند، یکی منبر می‌رود، یکی اکو را درست می‌کند. این‌ها همه زیر پرچم سیدالشهدا است. این بدین معنی نیست که اگر شعر کسی در هیئت خوانده نشود در جای دیگری است و کسانی که شعرشان خوانده می‌شود زیر پرچم سیدالشهدا هستند. قسمت زیادی از مردم ما با شعر هیئتی سر و کار دارند. یک قسمت کمی هم با یک گونه‌ای دیگر از شعر اهل بیت سروکار دارند که شاید آن گونه‌ای از ادبیات مکتوب اهل بیتی است که وارد هیئت نمی‌شوند.

هیئت فرصت بسیار بی‌نظیری است چرا که شعر شاعر در آن خوانده می‌شود و مردم آن را می‌شنوند و مردم آن را به حافظه می‌سپارند و تکرار می‌کنند. این شعرها وارد ذهن مردم می‌شود و در حوزه شفاهی با مردم ارتباط مستقیم دارد. یکسری دیگر هم در حوزه مکتوب است یعنی یکسری از شعر‌هایی که در کتاب‌ها چاپ می‌شود، آن‌ها هم زیر پرچم سیدالشهدا هستند. اساسا ما باید به این شکل از تقسیم بندی که اشاره شد قائل باشیم. به نظر شخص بنده نقطه مطلوب ما این است که این فاصله شعری که ادیبان قبول دارند و شعری که در هیئت خوانده می‌شود باید کم شود. باید شعری سروده شود که وقتی در هیئت خوانده می‌شود هم مردم از آن لذت ببرند و هم اینکه اگر ادیبی در آن جلسه باشد آن شعر را قبول کند.

یک اتفاق خوبی که چند سالی است در هیئت‌ها رواج پیدا کرده است این است که از شعرا برای شعرخوانی در هیئت‌ها دعوت می‌کنند. شعری که آن شاعر می‌خواند با آنچیزی که مداح می‌خواند تفاوت‌های زیادی هم دارد، شاید همان مداح نتواند که آن شعر را به شکلی که شاعر برای مردم خوانده و آنها استفاده کرده‌اند بخواند. بنظر شما اینکه مداح نمی‌توان با شعر شاعر آنگونه ارتباط برقرار کند بخاطر ضعیف بودن شعرهایی است که مداح‌ها استفاده می‌کنند یا مسئله شکل دیگری دارد؟

جانفدا: اینکه همه چیز را یک نفر بداند درست نیست. کم پیش می‌آید که یکی شاعر خوبی با فهم شعری خوبی وجود داشته باشد که مداح خوبی نیز باشد. البته نمونه‌هایی وجود دارند اما تعداد اینها بسیار کم است. ما وقتی که در مورد ذاکرین آل الله (ع) در سراسر کشور صحبت می‌کنیم ناخودآگاه ذهن ما به سمت برخی از آدم‌های خاص این عرصه می‌رود. این اولین اشتباه ما است. آن افراد محدودی که به ذهن ما می‌آیند واقعا فنی هستند و کارشان را خوب بلدند و جامعه هم این مسئله را قبول کرده است. اما در شهری مانند تهران با وجود مداح‌های بسیار خوب زیاد باز هم مردم به همان تعداد محدود توجه دارند.

خب این یک ظرفیتی است،‌ تمام آن آدم‌هایی که اکنون دارند مداحی می‌کنند که آنقدر فنی نیستند که هم شعر را متوجه شوند هم انتخاب شعر خوبی داشته باشند و هم حق شعر را آن طور که باید باشد ادا کنند. الان بسیاری از این ذاکران اهل بیت که می‌بینید گل می‌کنند شاید شاعرانی کنارشان است که با آن‌ها هم فکری می‌کنند. این نقیصه را ذاکران باید حل کنند باید بدانند اصل جنس چیست و با آن‌ها در ارتباط باشند که بتوانند این نقیصه را پر کند درست است که شما خوب می‌خوانید اما قرار نیست که شعر خوب هم بتوانید انتخاب کنید قرار نیست همه چیز را بدانیم، این مشورت کردن می‌تواند آن نقصیه‌ای که شما گفتید را برطرف کند.

با این تفاسیری که گفتید یعنی آن شعرهایی که اکثریت مداحان ما می‌خوانند،‌ ضعیف است؟

جان فدا: نه ضعیف نیست، می‌توانیم بگوییم که متوسط است. باز هم اینجا توقع‌ها فرق می‌کند من اگر به عنوان شاعر در یک جلسه می‌نشینم توقع من با دیگران تفاوت دارد چرا که سلیقه‌ها با هم فرق می‌کند. اصلا شاید مداح شعری هم بخوانند و بروند و در جلسه متوجه نشوند که این شعر، شعر ضعیفی است. نکته اینجاست مداح باید سلیقه‌اش را با شعر‌شناسان تنظیم کند نه با آن کسی که از شعر سر در نمی‌آورد. یعنی باید بیاید شعر را به سطحی نزدیک کنند که کسانی که شعر می‌شناسند بگویند این شعرهای خوبی می‌خواند.

این هم یک چیز مطلق نیست که در موردش حکم دهیم. بسیاری از ذاکران اهل بیت کسانی هستند که شعرهای خوبی درجلساتشان می‌خوانند. برخی هم هستند که شعرهای ضعیف می‌خوانند. این نیست که من حکم مطلق بدهم که همه شعر‌ها ضعیف است نه این طور نیست شعرهای خوب هم خوانده می‌شود.

نکته خوبی بود؛ برخی حتی به ضعیف و قوی بودن شعرهای مناطق مختلف کشور و حتی بالا و پایین شهر هم نظر دارند و می‌گویند که شعرهای فلان منطقه خوب است و منطقه دیگر بسیار بد است.

جان فدا: نه این طور نیست، بسیاری از کسانی که در شهرستان‌ها هستند شعرهای خوب بسیاری می‌دهند. اما در یک برآیند ما عادت داریم که به سراغ ذاکرین معروف می‌رویم که شعرهای خوبی را دارند اما آن غیرمعروف‌ها در این برآیند با جایگاه اصلی فاصله دارند و شعر آنها خیلی قوی نیست و متوسط است.

ادامه دارد...


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین