۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۳ : ۰۰
عقیق: مهدی ملک پور/ جوان است ولی کم تجربه نیست. محمد حسین پویانفر علاوه بر مداحی اهل بیت افتخار شاگردی حاج حجت کسری را دارد که توفیق بزرگی است برایش. او حق شاگردی را هم خوب ادا می کند و هم به این پیرغلام اهل بیت سر می زند و برایش روضه میخواند و هم از او فراوان یاد می کند. چند سالی هست که هیئت ریحانه النبی را تاسیس کرده و منبری های سرشناس و محبوبی هم در این هیئت سخنرانی می کنند.
گفتگویمان قبل از محرم انجام شد و به دلایلی به اینجا کشید. بخش اول گپ و گفتمان با محمد حسین پویانفر را بخوانید تا با زبان خودش از ماجرای مداح شدن و خیلی چیزهای دیگر مطلع شوید.
-برای شروع بحث این سوال همیشگی را می پرسیم که چه شد مداح شدید؟ سلوک خانوادگی تان بود، استادی داشتید؟
متولد 1363 هستم و لیسانس روانشناسی دارم. به لطف خدا و سیدالشهداء علیه السلام، در خانواده ای متولد و تربیت شدم که هر دو پدر بزرگم هیئت دار بودند. جد مادری ام، حاج میزرا حسن عسگریان مداح بودند که هنوز هم حسینیه ایشان برقرار است. مرحوم پدرم و خانواده شان هم هیئت متوسلین به خانم حضرت سکینه سلام الله علیها را داشتند که آن هم هنوز برقرار است، در زمان کودکی ما مرحوم آیت الله مروی آنجا منبر می رفتند و حاج محمد آقای علامه و حاج سید محمد موسوی مداحی می کردند. مثل خانواده مادری مان خانواده پدری مان هم در مسجد فاطمیه تجریش حسینیه دارند. به همین منوال، ما هم از زمانی که چشم باز کردیم خودمان را در دستگاه سیدالشهدا، علیه السلام دیدیم. مادر بزرگم یک روضه هجدهم ماه دارند که فکر کنم قدمت 100 ساله دارد و از مادرشان به ارث رسیده، روضه ای با همان شکل و شمایل سنتی است که روضه خوان ها یکی یکی می آیند و می خوانند.
اما این که چطور مداح شدم باید بگویم، که اولا و صددرصدش عنایت خود آقا سیدالشهدا بوده است. امام سجاد علیه السلام فرمودند که روز عاشورا دیدم که پدرم بعضی از دشمنان را به هلاکت می رسانند ولی بعضی را کاری ندارند، دلیل این کار امام را نمی دانستم تا این که بعد از شهادت پدرم علم امامت به من رسید و دیدم آن افرادی را که پدرم نمی کشت، کسانی بودند که در نسل شان محب اهل بیت علیهم السلام خواهد آمد. پس این منصب منصبی است که گرفتنی است و نه دادنی، تمامش لطف آقا سیدالشهداست.
من سال 1372 پدرم را از دست دادم. همان دوران بود که شروع به قرائت قرآن کردم و چند سال به طور حرفه ای قرائت می کردم. اما جرقه مداحی در یک اتفاق برایم خورد. سال 1377 به یک جلسه سمنو پزان که در محلات شمیران خیلی رسم است رفته بودم و آنجا حاج آقا حجت کسری را دیدم. خب از کودکی به همراه پدرم به مجالس ایشان می رفتم. خاطره بادام هایی که ایشان به بچه ها می دادند در ذهنم مانده بود. آقا حجت قرآن خواندن من را دیده بود و آن شب به من گفتند که چرا مداحی نمی کنی؟ گفتم که حاج آقا من اهل مداحی نیستم، گفت خدا پدرت را بیامرزد که آن موقع به من می گفت که این باید مداح شود. همانجا یکی از رفقا را صدا زد و گفت محمد حسین را فردا صبح بیاور خانه ما. (در ماه صفر جمعه ها صبح کلاس داشتند) من هم صبح زود رفتم منزل ایشان. تا نزدیکی فاطمیه به این کلاس می رفتم و تقریبا دو ماهی شد که فقط می رفتم و نگاه می کردم. استاد کسری به شعر حفظ کردن خیلی تأکید داشتند و در کلاس اشعاری را تایپ شده به بچه ها می دادند که حفظ کنند و جلسه بعد بخوانند. یک بار که یکی از این اشعار را حفظ کرده بودیم، حاج آقا به من گفتند که بلند شو بخوان، گفتم حاج آقا بلد نیستم بخوانم که ایشان چند بار تأکید کردند بخوان، خیلی اضطراب داشتم چون بار اول بود. شروع کردم به خواندن و به بیت سوم یا چهارم که رسیدم گفتند بس است. من در عالم نوجوانی پیش خودم گفتم چقدر بد خواندم که ایشان با این همه صبوری گفتند نخوان. اما بعد از آن، ایشان به دوستانی که دور نشسته بودند گفتند که سینه بزنند و به من گفتند همین شعر را واحد بخوان. جرقه مداحی زمانی زده شد که ایشان بعد از خواندن واحد و فرستادن صلوات به من گفتند که اگر شش ماه به حرف من گوش بدهی می توانی محرم نرسیده یک جلسه بزرگ را اداره کنی. من هم با این حرف خیلی تشویق شدم و به برکت ایشان خیلی شعر حفظ کردم.
استاد حاج حجت کسری، پیرغلام اهل بیت
-در مدتی که با حاج حجت کسری بودید، بارزترین خصوصیاتش چه بود، روی چه مسائلی بیشتر تاکید داشت؟
حاج آقا خیلی خوب مداحی را می شناخت .یعنی در کنار این که خواننده خوبی بود داننده خوبی هم بود. لذا فکر می کنم که شاگردان ایشان علاوه بر اینکه اداره کننده های خوبی در جلسات هستند به غیر از خوننده بودن دوننده خوبی هم هستن البته به غیر خودم. آقا کسری روی شعر حفظ کردن خصوصا قصیده حفظ کردن و مقتل خواندن تأکید زیادی داشت. گمان می کنم کمتر کسی به اندازه ایشان قصیده حفظ باشد. بخاطر حضور در دسته های عزاداری شمیران، در زبان حال و نوحه و واحد هم بسیار متبحر بودند. من هم آن مدت شعر حفظ می کردم و کمتر پیش می آمد که بخوانم . تا این که رسیدیم به روز شهادت آقا امام رضا علیه السلام که در تجریش دسته های سینه زن راه می افتد. آن سال حاج اقا من را از انتهای دسته صدا کردند و گفتند باید در امامزاده صالح بخوانی، من رفتم بالای چهارپایه و دیدم که جمعیت منتظر است. حاج آقا زد به پایم و گفت برگه ات کو؟ گفتم حاج آقا حفظ هستم، اما ایشان گفتند که برگه ات را نگاه کن، که این هم از خبره بودن ایشان بود. خلاصه آن روز خواندم و به خاطر سن کمم جلسه خوبی هم شد، ایشان بعنوان صله یک طاق شال به من دادند که هنوز آن را دارم.
چند وقت بعد ایشان، در جلسه ای در امامزاده قاسم، من را گوشه ای کشاند یک حرفی به من زد که هیچ وقت از یادم نمی رود. حاج آقا گفت محمد حسین روز شهادت امام رضا (ع) خواندی، اتفاقی افتاد؟ گفتم نخیر، گفتند اگر بهترین جلسه های ایران هم خواندی و سه روز بعد از تو پرسیدند که چه شد؟ می گویی هیچی نشد. چیزی که می ماند فقط نوکری سیدالشهدا علیه السلام است. آنقدر مداحان خوب و جمعیت دار خوانده اند و الان زیر خاکند، اما چیزی که می ماند اخلاص است.
-هنوز هم به ایشان سر می زنید؟
بله، توفیق دارم که اکثر سالها لباس مشکی ام را شب اول محرم در منزل ایشان می پوشیم. هر ماه هم میروم و چند دقیقه ای برایشان روضه می خوانم. هر وقت احساس می کنم که باتری ام ضعیف شده خدمت ایشان می روم، با اینکه نمی توانند صحبت کنند ولی همین که کنارشان می نشینم و روضه می خوانیم و حاج آقا گریه می کنند آدم را شارژ می کند.
-علاوه بر مباحث تربیتی اخلاقی و معنوی که ایشان داشتند. در مسائل فنی و تکنیکی مداحی چه توصیه هایی داشتند؟
ابتدای کار که رفتیم پیششان بیشتر تاکیدشان بر حفظ کردن غزل بود. سال آخر کلاس هم بیشتر مقتل می گفتند. روی مقتل مسلط بودند و خیلی کتاب مقتل دارند، مقاتلی دارند که اصلاً پیدا نمی شود. ایشان درباره ظواهر مداح، این که مداح کجا برود، چه بپوشد و... هم هر هفته صحبت می کردند و یک چیزی که خیلی تلاش می کردند جا بیاندازند، بالا بردن باور روضه خوان بود. اتفاقا یک بار هم که بنده از حاج آقای انسانی خواستم توصیه ای به من بکنند ایشان هم گفتند که مداحی فقط چهار حرف است، مداحی یعنی باور. یعنی باور داشته باشی که هر لحظه خدمت سیدالشهدا هستی.
حاج آقا کسری برای روضه های خانگی خیلی ارزش قائل بودند، چون خیلی برکت دارد. حاج حسن آقای خلج هم می گفت یک روز به نام روضه در خانه داشته باشید، حتی اگر شده نوار روضه بگذارید این روضه را بگیرید.خانه ای که در آن روضه برقرار باشد هرچیزی داخلش نمیشود. باید روضه های خانگی احیا شود. در روضه های خانگی معرفت و اخلاص خیلی بالاتر است.
-کمی بیایم جلوتر تا برسیم به زمانی که آقای پویانفر با چهره های سرشناس حوزه ذاکری اهل بیت علیهم السلام همنشین و همراه می شود و رفته رفته خودش در این فضا شناخته می شود و اسم و رسمی پیدا می کند. چه شد که این روند طی شد و به اینجا رسید؟
علامه طباطبایی به روضه سیدالشهدا علیه السلام زیاد می رفتند، از ایشان پرسیدند که آقا چرا شما اینقدر روضه مشرف می شوید، فرمودند که ما سیاهی لشکر سیدالشهدا هستیم. اگر این سیاهی لشگر را از ما قبول کنند عالی است. نقل دیگری هم هست که می گویند علامه جایی نشسته بود و یک نفر بی اعتنا از کنار ایشان رد می شود و سلام نمیکند، به آن فرد می گویند که ایشان علامه طباطبایی هستند، طرف عذرخواهی می کند و می گوید من فکر کردم شما یک روضه خوان ساده اید، علامه شروع به گریه می کند و می گوید کاش همه این درس ها و کلاس هایی که رفته بودم نبود و من یک روضه خوان ساده بودم.
بنده از همان اول در اکثر جلسات تهران حضور پیدا میکردم. روضه رفتن خیلی به من کمک کرد البته در کنار نفس حاج اقا کسری. درخصوص ارتباطم هم با بزرگان این عرصه باید بگویم همه این ها لطف سیدالشهدا علیه السلام بوده است، وگرنه که ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم. خوبی دستگاه امام حسین علیه السلام این است که می شود با بزرگان هم کاسه شد. حاج آقا انسانی یک مثال قشنگی دارند می گویند "اگر خودت را بگیری نمی گیرندت ولی اگر بیفتی می گیرندت". همه اینها عنایتی بوده که حضرت زهرا به پرچم ریحانة النبی(س) کرده اند.
-در این جلسات که می رفتید با خواندن کدام یک از مداحان بیشتر ارتباط برقرار می کردید و تاثیر می گرفتید؟
استادم حاج آقا کسری است، اما حاج علی قربانی برایم الگو است. ایشان را همه جوره دوست دارم و هیچ وقت هم به گرد پایشان نمی رسم، چه از لحاظ علمی و چه از لحاظ مداحی و خواندن. اگر یک درصد ایشان هم باشم، احساس می کنم نوکری ما را پذیرفتند.
-هیات ریحانه النبی الان یکی از هیات های پرجمعیت و شناخته شده تهران در شمیران است. چه شد که این هیات شکل گرفت؟
بزرگترین نعمتی که به این منطقه شده وجود امامزاده هاست. امامزاده علی اکبرچیذر، امامزاده اسماعیل، امامزاده صالح، امامزاده ابراهیم دربند. من با امامزاده قاسم قلباً مانوسیت خاصی دارم. خیلی درباره ایشان شنیده بودم و زیاد به حرمشان مشرف می شدم. سال اول دغدغه این را داشتم که کجا بخوانم، رفتم امامزاده قاسم و نذر ایشان کردم که یک جایی برای نوکری روزی ما کنید. همان روزها به یک ختمی در محلمان رفته بودم، آقای کسری هم بودند، ایشان به من که رسید گفت امسال بیا امامزاده قاسم با هم بخوانیم. این اولین سالی بود که وسط خواندن ایشان واحد و شور می خواندم.
سال 80 به این نتیجه رسیدم که یک جلسه ای برای بچه های شمیران باید داشته باشیم. با اخوی و رفقا و با حاج آقا کسری مشورت کردیم و یک جلسه ای راه انداختیم، از حاج آقا هم خواستم یک اسمی هم برای هیئت ما بگذارند. ایشان سه تا اسم انتخاب کرد و گفت اسم ها را بین قرآن بگذارید و قرآن باز کنید ببنید کدام در می آید وقتی قرآن را باز کردیم نام خانم حضرت زهرا سلام الله علیها بیرون آمد و ما هم اسم ریحانة النبی(س) را برای هیات انتخاب کردیم.
سال 84 به بعد جلسات هفتگی را برقرار کردیم و تعداد جلسات بالا رفت و خدا را شکر هدفی که سال 80 داشتیم به ثمر نشست. هیئت های شمیران معمولاً سر شب تمام می شود، ما هم جلسه ها را معمولا دیر وقت می گیریم که به جلسات محلی ضربه نخورد. در اینجا لازم هست از همه کسانی که از ابتدای تأسیس هیأت کمک کردن تشکر کنم و این که امروز داریم حاصل تلاش همه اون عزیزانه.
-جلسات شما به عنایت حضرت زهرا سلام الله علیها رونق پیدا کرده، چطور توانستید که آن نگاه سنتی که در هیئت های شمیران است را در جلسه خودتان نگه دارید؟
ما اصول را نگاه داشتیم. همه شور و واحد و چیزهای جدیدی که وجود دارد در هیئت ما هست ولی نوحه و دودمه شناسنامه جلسه است و هیچ وقت هم حذف نمی شود. به نظر من اصول ثابت است و فضا باید به روز باشد. به نظر من تقسیم سنتی و نو درست نیست. نوحه های حاج اکبر ناظم ممکن است الان سنتی محسوب شود اما در زمان خودش نوآوری بوده است. خیلی از کارهایی که الان مانده است همین طور بوده، نوحه ی "حسین سردار ره دین بود" مرحوم شاه حسین، "همه جا کربلا" ی حاج احمد دلجو، نوحه های دهه هفتاد آقا حیدر توکل یا همین زمینه سال گذشته "ای کشته دور از وطن" حاج محمود کریمی، در همه این ها ساختار یکی است و فضاها تغییر کرده است.
هر سال در یکی از شب های محرم، من گریزی به نوحه های قدیمی میزنم و خیلی هم گیرا می شود. معتقدم دستگاه امام حسین علیه السلام در کالبد زمان جلو میرود، هیچ مکتبی زنده تر و پویاتر از مکتب سیدالشهدا علیه السلام نیست. روضه همان روضه است ولی شیوه های بیان آن در بستر تاریخ جلو میرود و باید نوآوری باشد.
-شما با عنوان آسیب شناسی مجالس عزای سیدالشهدا علیه السلام که گاهی مطرح می شود، موافق هستید؟ اگر نیستید چرا و اگر هستید چه چیزهایی را باید آسیب شناسی کنیم؟
1400 سال است که حافظ این دستگاه خود سیدالشهدا علیه السلام است. اگر کسی بخواهد آسیب بزند به خودش آسیب می زند. آسیب شناسی را بزرگتر ها باید انجام دهند، ما نباید حرفی بزنیم. از آن طرف در مباحث تربیتی می گویند که اگر می خواهی پسرت کتاب خوان شود نباید مدام به او بگویی که کتاب بخوان، اگر خودت کتاب دست بگیری و بخوانی، بچه ات هم کتاب خوان می شود. منظورم این است که تاثیر دیدن بسیار بیشتر از شنیدن است. کسانی که زیر ذره بینند باید راه را درست بروند، وگرنه با حرف زدن چیزی درست نمی شود. من جوان اگر از بزرگترم عمل خوب ببینم شیفته می شوم . صحبت کردن با تندی هم تأثیری ندارد. الگو سازی درست بهتر از آسیب شناسی است. یک مثال بزنم، سیدعباس شوفر کسی بوده که اولیای خدا را این طرف و آن طرف می برده. این فرد در خاطراتش تعریف می کند که یک بار نظام رشتی را در خیابان دیدم که قدم می زند و صلوات می فرستد، گفتم که آقا نظام برسانمتان، نظام رشتی قبول نمیکند، بعد از کلی اصرار می گوید که آسید عباس هر یک قدمی که به طرف روضه برمی دارم ثواب هزاران حج برای من نوشته می شود. این الگو سازی است. حاج منصور اقای ارضی می گفتند من اگر با بنز بیایم به جلسه، کسی نمیگوید حاجی امد میگویند حاجی با بنز آمد. الگو سازی خیلی مهم است.
حضرت آقا چهارچوبی را برای بحث مداحی معین کرده اند و محدوده را مشخص کرده اند، اگر انتقادی هم میشود باید در آن چهارچوب قرار بگیرد.
ادامه دارد...
بخش دوم گفت و گو با محمد حسین پویانفر را اینجا بخوانبد
فقط اهل بیت
نفسشون گرم
من خدایی صدایی از ایشون در باب مداحی ندیدم..اصلا..هرکسی را بهر کاری ساختند.
سلطان صدای مداحی ایران فقط فقط فقط حاج حسین سیب سرخی و لاغیر.
انشالله که تجدید نظر کنند
موفق و موید باشند
یا علی مدد
ثانیا چرا محمدحسینو با سیب سرخی مقایسه میکنی به نظرم شما این همه نقاط قوت محمدحسینو ندیدی
ثالثا از صحبتهای شما بوی حسادت به مشام میاد.
چندتاسوال دارم ازشون
چراهرجادعوتشون ميكنن نميرن
چرافقطشمالتهران نيخونن
شعراشون براكيه؟
شغل ایشون چیه؟آیا فقط مداحی میکند؟
خدا هر روز به سوز و معرفت و اخلاص آقا محمد حسین بیافزاید انشاءالله...
وقتی حاج علی قربانی تو مصاحبه تسنیم همه مداحیش رو مدیون حاج منصور میدونه این نسل تازه کار بهتره دیگه حد خودشون رو بدونن
نسل جدید مداحی مگه بی حاج منصور معنایی داره؟
نظرات را خوندم نمی دونم چرا بعضی ها هنوز با وجوداین همه علم معنوی حضور علما ءوسخنرانیها بدنبال مسائل دنیوی وبازی هستند . آیا اهلبیت مهمه یا شخص ، دوستان وسروران هریک از مداحان قابل احترام هستند اینکه یک مداح فوق تخصص داره یا دیپلم داره یا سیکل به نظرم مهم نیست اون چیزی که مهم هست خالص بودن برای اربابه
کسانیکه بدنبال صدای مداح یا تیپ مداح ویا با کی قبلا می خونده و.. هستند در اشتباه می باشند . ببینید این جوان مداح بدنبال چیست آیا دنبال امام حسین هست یانه . بابا بخدا این شیطان است که افتاده دور وبرما که همش دنبال بازی هستیم یا بگوییم کدووم مداح قشنگ میخونه این بهتره یا اوون بهتره وای برما نمیدونم
دوستان ،خدا به این حقیر توفیق داده چند سال پا منبر محمد حسین جان باشم ، حاج منصور ارضی را سالیان سال در مجالسشون حضور داشته ودارم، حسین آقا سیب سرخی را خدا توفیق داد در مجلسشون باشم و.... بخدا همشون نوکر امام حسین (ع) هستند ووظیفه ما هم احترام به نوکران امام حسین است نه اینکه انها را مقایسه کنیم مقایسه باید فقط ملاکش تقوا باشد وبس و تا زمانی که تووی خط ارباب هستند ملاک میباشد خدا همه ی مارا به امام حسین ببخشد یا علی
يك نكته هم بگم:در كامنت ها يك مورد ديدم كه صحبت تحصيلات آقايون ذاكر آل الله شد هر بچه هيئتى متوجه ميشه كه آقاى مطيعى يك فرد شناخته شده و پخته در خونه امام حسين هستن ولى وقتى اسمى از يك آدم ناشناخته برده ميشه نشانگر اينه كه اين آقا خودش اين تكست ها رو مينويسه تا بالآخره عقيق عزيز هم باهاش مصاحبه كنه
خدا هممونو كمك كنه كه با دستگاه سيدالشهدا بازى نكنيم
التماس دعا ياعلى
با این حساب ما که مداح نشدیم در نسلمان محبت اهل بیت نیست و این همه عزاداری که برای ائمه می گیریم و به لطف خدا درعزاداری ها و تولدهایشان شرکت میکنیم بی جهت است ؟؟؟؟؟
لطفا اگر به موضوعی علم ندارید آن را رسانه ای نکنید یعنی چه که اگر کسی مثلا مداحل شد در نسلش محبت به اهل بیت است مگر در دل دیگر شیعیانی که مداحل نیستند محبت به ال بیت نیست
منظور آقا محمدحسین این بود اگر تو این مسیر افتاده خواست ولطف اهل بیت بوده نه اینکه فقط به مداح ها عنایت میشه
از اونجا كه بنده ايشون رو از بچه گي ميشناسم! ايشون هچ نامي از حاج حسن ميرزايي نبرده! انگار نه انگار كه 30 سال پاي منبر ايشون بوده!
از آقای پویانفر