کد خبر : ۳۳۲
تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۴:۴۰
ابوالفضل طریقه‌دار؛

استخاره و روش‌های آن

فقیه بزرگوار سیدبن طاووس به استخاره با کاغذ، اهمیت می‌داد. علامۀ مجلسی هم می‌فرماید: « سیدبن طاووس در مورد استخاره به روایت استخاره با کاغذ اعتماد داشت و برای چنین استخاره‌ای آثار عجیب و غریبی ذکر نموده

عقیق: یکی از نعمت های بزرگی که خداوند متعال به بشر ارزانی داشته عقل اوست؛ که با تعقل و تفکر می تواند راه های تاریک زندگی را به سهولت طی کند، چنانچه به هر دلیلی عقل را یارای کمک انسان در تصمیم درست نبود مشورت مورد تاکید قرآن و عترت قرار گرفته است، حال اگر کسی از راه مشورت نیز نتوانست پاسخ مناسب را بگیرد، معارف زلال و نورانی اسلام راه را باز گذاشته و در چنین مواقعی مومنین را به استخاره یعنی طلب خیر کردن از خداوند توصیه نموده‌اند.

1 - استخارۀ مطلق

استخارۀ مطلق، استخاره‌ای است که در آن هیچ شک و شبهه‌ای نیست و در روایات ما از آن بیشتر نام برده شده و اهل دل و عرفان، دائماً با چنین استخاره‌ای در تمامی مراحل کارها - حتی جزئی‌ترین آنها - سر و کار دارند. این استخاره، در واقع نوعی دعا و طلب خیرکردن است و فقط مربوط به مواقع شک و دو دلی و تردید نیست. از همین روست که امام صادق(عليه‌السّلام) فرمود که خدا می‌فرماید: « من شقاء عبدی ان یعمل‌الاعمال ولایستخیربی»؛ از بدبختی بندۀ من آن است که کاری از کارهایش را بدون استخاره(طلب خیر) از من انجام دهد[1]

پیشوایان معصوم ما « علیهم‌السّلام » کیفیت این استخاره را چنین تعلیم داده‌اند: امام باقر(عليه‌السّلام) فرمود: « پدرم امام سجاد(عليه‌السّلام) هرگاه می‌خواست کاری انجام دهد، وضو می‌گرفت و دو رکعت نماز می‌خواند و بعد از نماز، دویست بار از درگاه خدا طلب خیر می‌نمود، سپس دعا می‌کرد و بعد آن کار را انجام می‌داد.[2]

و نیز روایت شده است که امیرمؤمنان علی(عليه‌السّلام) در کیفیت این استخاره فرمود: « ابتدا دو رکعت نماز بخوان، بعد صد بار بگو استخیرالله؛ یعنی از خدا طلب خیر می‌کنم. آنگاه دعا کن و سپس کار خود را انجام بده.[3]

ابو یعفور می‌گوید: از امام صادق(عليه‌السّلام) شنیدم که در کیفیت این استخاره چنین فرمود: « نخست حمد و ثنای الهی را به جا آور و بعد بر محمد(صلی‌الله‌عليه‌وآله) و آلش صلوات بفرست. آنگاه بگو: «اللّهم انّی اسئلك بانّك عالم‌ُالغیب والشهادة الرّحمن ‌الرّحیم و انت علاّم‌الغیوب اَستخیرالله بِرحمته»؛ یعنی «خدایا از درگاه تو مسئلت می‌نمایم، ای خدایی که به آشکار و پنهان آگاه هستی، بخشنده و مهربانی و بر همۀ نهان‌ها آگاهی کامل داری، بر اساس رحمتت از درگاهت طلب خیر و صلاح می‌کنم.»

آنگاه امام صادق(عليه‌السّلام) فرمود: « اگر کار مهم و مشکل بود، دعای فوق را صد بار بخوان و اگر آسان بود، سه بار بخوان».[4]

پس مطابق اکثر روایات، این نوع استخاره فقط برای رفع حیرت و سرگردانی نیست، بلکه در همۀ مراحل یک کار، خوب و پسندیده و راه‌گشاست و اگر این کار بعد از نماز و دعا و با طهارت و حضور قلب باشد، قطعاً بهتر است. چون امام صادق(عليه‌السّلام) در مورد همین استخارۀ مطلق فرمود: « صلّ رکعتین و استخرُالله فوالله مَا استخارالله تعالی مسلم الاّ خارالله له اَلْبتّه؛ دو رکعت نماز بخوان و از خدا طلب خیر کن. سوگند به خدا هیچ مسلمانی از درگاه خدا طلب خیر نکرد مگر اینکه قطعاً خداوند خیر او را فراهم سازد.[5]

2 - استخارۀ مشورتی

یکی دیگر از انواع استخاره، استخارۀ مشورتی است؛ آن هم مشورت با مؤمنان. روش این نوع استخاره را عالمان دینی این‌گونه گفته‌اند: در کتابهای محاسن، معانی‌الاخبار و فتح‌الابواب به سندهای معتبر از حضرت صادق(عليه‌السّلام) آمده است که هرگاه یکی از شما کاری را اراده کند، با کسی مشورت نکند تا آنکه پیش از آن با خدا مشورت کند. راوی پرسید: چگونه با خداوند خود مشورت کند ؟ فرمود: اول از حق تعالی خیر خود را طلب کند، بعد از آن با مؤمنان مشورت کند تا خدا آنچه خیر او در آن است به زبان ایشان جاری گرداند.[6]

و در کتاب مکارم‌الاخلاق از حضرت صادق(عليه‌السّلام) روایت شده است که هرگاه امری را اراده کردی با کسی مشورت مکن تا با خدا مشورت کنی. پرسیدند: چگونه با پروردگار خود مشورت کنیم ؟ فرمود: صدمرتبه بگویید « أستخیرالله »، پس با مردم مشورت کنید تا خدا خیر شما را بر زبان هر که خواهد جاری کند.[7]

سیدبن طاووس [ رحمة‌الله علیه ] به سند معتبر از حضرت امام صادق(عليه‌السّلام) روایت کرده است که چون یکی از شما شیعیان اراده کند که چیزی بخرد یا بفروشد یا کاری را انجام دهد، پس اول خیر خود را از خدای عزوجل بخواهد. آنگاه در آن کاری که اراده کرده است با ده نفر از مؤمنان مشورت کند و اگر ده نفر پیدا نکرد با پنج نفر مشورت کند(با هر یک از این پنج نفر، دوبار مشورت کند) و اگر پنج نفر را هم نیافت با دو نفر از مؤمنان مشورت کند(با هر کدام پنج بار) و اگر دو نفر را هم نیافت با یک نفر مشورت کند(ولی در ده نوبت.[8]

به سند معتبر از حسن‌بن‌الجهم منقول است که حضرت امام رضا(عليه‌السّلام) فرمود: عقل پدرم [ امام موسی کاظم عليه‌السّلام ] به مرتبه­ای بود که کسی نمی‌توانست عقلهای دیگران را با آن بسنجد، ولی با وجود این، غلام سیاهی داشت که در کارها با او مشورت می‌کرد. می‌گفتند: با چنین کسی مشورت می‌کنی ؟ جواب می‌فرمود: ای بسا که خداوند متعال خیر مرا بر زبان او جاری گرداند. پس آنچه آن غلام در مورد مصالح باغ و مزرعه می‌گفت، آن حضرت به آن عمل می‌کرد.[9]

در کتاب مکارم‌الاخلاق از حضرت صادق(عليه‌السّلام) روایت شده است که رسول خدا(صلی‌الله‌عليه‌وآله) فرمود: مشورت کردن با عاقل خیرخواه، موجب میمنت و مبارکی و رشد و صلاح و رسیدن توفیق از حق تعالی است. پس هرگاه خیرخواه دانای عاقل رأیی برای تو اختیار کند، با او مخالفت مکن که باعث هلاکت تو می‌گردد.[10]

خلاصه اینکه: یکی از انواع استخاره، استخارۀ مشورتی است. بدین‌معنی که انسان با مؤمنان آگاه مشورت کند تا با این مشورت، خداوند متعال خیر انسان را به زبان یکی از طرفهای مشورت، جاری نماید. البته باید توجه داشت کسانی را که با آنها مشورت می‌کنیم، صلاحیت مشورت را داشته باشند؛ یعنی به موضوع مشورت آگاهی داشته باشند و همچنین نسبت به انسان، خیرخواه باشند. انسانهای حسود، حریص به دنیا، ترسو، سست ایمان، عجول و بخیل، صلاحیت مشورت را ندارند.

3 - استخارۀ قلبی

شیخ طوسی - قدس‌الله روحه - در کتاب اقتصاد فرموده است: « کسی که ارادۀ انجام کاری را کرده، سنت است که غسل کند و دو رکعت نماز به جا آورد، بعد از آن به سجده رود و صدمرتبه بگوید: «استخیرالله تعالی في جمیع اموری کلّها خیرة في عافیة»، پس از آن، آنچه به دل و قلبش افتاد، عمل کند.[11]

کلینی و شیخ طوسی و سیدبن طاووس و طبرسی - رحمة‌الله علیهم - به سند صحیح، روایت کرده‌اند که: « ابن‌اسباط، تصمیم داشت به مصر سفر کند، اما مردد بود که از راه دریا سفر کند یا صحرا. حضرت امام رضا(عليه‌السّلام) به او فرمود: دو رکعت نماز بگزار و بعد از آن به سجده برو و صد مرتبه خیر خود را از خدا بطلب و آنچه به دلت می‌افتد به آن عمل کن.[12]

سیدبن طاووس [ رحمة‌الله علیه ] به سندهای صحیح و معتبر روایت کرده است که مردی می‌خواست ملک خود را بفروشد. برای این کار به حضرت امام جواد(عليه‌السّلام) نامه نوشت. آن حضرت در جواب به او نوشتند: دو رکعت نماز به جا آور و بعد از آن صد مرتبه خیر خود را از خدا طلب کن و در موقع این کار با کسی حرف نزن تا صد مرتبه تمام شود. پس اگر فروش آن ملک به دلت افتاد، آن را بفروش.[13]

همچنین او به سند صحیح از امام محمدباقر(عليه‌السّلام) روایت کرده است که هر بنده‌ای که صدمرتبه طلب خیر از حق تعالی بکند، البته آنچه خیر اوست در دلش می‌افتد.[14]

دیلمی نیز در کتاب فردوس‌الاخبار روایت کرده است که حضرت رسول(صلی‌الله‌عليه‌وآله) به انس گفت: هرگاه امری را اراده کنی، هفت مرتبه از خداوند متعال طلب خیر بکن. پس آنچه به دلت افتاد عمل نما که خیر تو در آن است.[15]

4 - استخاره با قرآن

شیخ کلینی - رحمة‌الله علیه - از حضرت امام صادق(عليه‌السّلام) روایت کرده است که: « به قرآن، تفأل مکن».[16]

علامۀ مجلسی - رحمة‌الله علیه - می‌فرماید: « مشایخ ما - رحمة‌الله علیهم - این حدیث را تأویل می‌کردند که مراد، نهی از فال گشودن از قرآن است که احوال آینده را از آیات استنباط کنند. چنانچه بعضی از جاهلان، این را وسیلۀ روزی خود کرده و به این نحو مردم را فریب می‌دهند و به خاطر قاصر فقیر می‌رسد که ممکن است مراد، نهی از تفأل و تطیری باشد که اکثر خلق از دیدن و شنیدن بعضی امور می‌کنند و بعضی را بر خود مبارک و بعضی را شوم می‌گیرند؛ مانند صدای کلاغ و جغد و دیدن بعضی از حیوانات و غیر آن در آغاز سفر و احوال دیگر؛ یعنی از شنیدن بعضی از آیات کریمه، فال نیک و فال بد می‌گیرند و شاید یک حکمتش این باشد که باعث کم اعتقادی مردم به قرآن کریم نگردد اگر موافق نیفتاد.»[17]

اما روش استخاره به قرآن این‌گونه است که:

بعد از طلب خیر از خداوند متعال، قرآن را بگشا و آیۀ اول صفحۀ دست راست را ملاحظه نما. اگر آیۀ رحمتی یا امر به خیری باشد خوب است و اگر آیۀ غضب یا نهی از شرّی و یا امر به شرّی یا عقوبتی باشد، بد است و اگر دو پهلو باشد میانه است.

روایت شده است که یسع بن عبدالله قمی به امام صادق(عليه‌السّلام) عرض کرد: گاهی می‌خواهم کاری انجام دهم ولی متحیر هستم که آیا انجام دهم یا نه ؟ امام صادق(عليه‌السّلام) به او فرمود: هنگام نماز - که شیطان از هر وقت دیگر از انسان دورتر است - قرآن را بگشا، اولین آیه‌ای که در آغاز صفحۀ دست راست می‌بینی، عمل کن.[18]

از رسول خدا(صلی‌الله‌عليه‌وآله) روایت شده است که فرمود: هنگام استخاره با قرآن، ابتدا سه بار سورۀ توحید را بخوان، سپس سه بار صلوات بر محمد و آلش بفرست و آنگاه بگو: « اللّهم تفألت بکتابك و توکلت علیك فأرنی من کتابك ما هو مکتوم من سرّك المکنون في غیبك؛ یعنی خدایا به کتاب تو تفأل می‌زنم، و بر تو توکل می‌کنم. پس از کتابت آنچه را در نهان غیب تو، پوشیده شده به من بنمایان. پس از این دعا قرآن را بگشا و از سطر اول صفحۀ سمت راست، مقصود خود را به دست آور.[19]

البته سفارش شده است: قرآنی که با آن استخاره می‌کنید، قرآن کامل باشد، نه قرآنی که یک جزء یا چند جزء دارد و امروزه معمولاً در مجالس فاتحه می‌آورند. تعبیری که در همین روایت پیامبر(صلی‌الله‌عليه‌وآله) در این باره آمده، این است: « ثمّ افتح الجامع »؛ یعنی سپس قرآن جامع را [ که همۀ قرآن در آن است ] بگشا.

5 - استخاره با تسبیح

علامۀ مجلسی - رحمةالله علیه - می‌فرماید: پدرم از شیخ بهایی - رحمة‌الله علیه - نقل می‌فرمود که ما از مشایخ خود شنیده‌ایم که حضرت صاحب‌الامر(عليه‌السّلام) در مورد استخاره با تسبیح روایت می‌کردند که: سه مرتبه بر محمد و آل محمد صلوات بفرست، سپس میانۀ تسبیح را بگیر و دوتا دو تا رد کن. اگر آخری جفت آمد، بد است و اگر فرد آمد، خوب است.[20]

هم او چنین بیان می‌دارد: پدرم ملامحمدتقی مجلسی، اکثر اوقات در اموری که عجله داشتند، اینگونه استخاره می‌کردند.

6 - استخاره با کاغذ(ذات‌الرقاع: رقاع، جمع رقعه به معنی کاغذ است)

سیدبن طاووس و اکثر علمای متأخر - رحمة‌الله علیهم - این نوع را بهترین استخاره می‌دانند. در کتاب احتجاج آمده است که حمیری، عریضه‌ای به خدمت حضرت صاحب(عليه‌السّلام) نوشت و پرسید اگر کسی در انجام یا ترک کاری مردد شود و دو انگشتر برگیرد و پس بر یکی بنویسد « بکن » و بر دیگری « مکن » آنگاه هر دو را پنهان کند و چندین مرتبه، خیر خود را از خداوند طلب نماید، سپس یکی از آنها را بیرون آورد و به آن عمل کند، آیا حکم استخاره دارد؟

حضرت در جواب نوشتند: آنچه عالم اهل بیت(علیهم‌السّلام) در باب استخاره مقرر فرموده نمازکردن و رقعه‌ها(کاغذ) نوشتن است، یعنی چنان باید کرد.[21]

هارون‌بن خارجه می‌گوید: امام صادق(عليه‌السّلام) فرمود: هرگاه ارادۀ کاری نمودی، شش عدد کاغذ بردار، در سه تا از آن کاغذها بنویس: « بسم ‌الله ‌الرّحمن الرّحیم، خیرة من الله العزیز الحکیم لفلان‌بن فلانة(مثلاً لاحمدبن خدیجه) افعله.» و در سه تای دیگر بنویس: « بسم الله الرّحمن الرّحیم، خیره من الله العزیز لحکیم لفلان‌بن فلانه(مثلاً لاحمدبن خدیجه) لاتفعل.» آنگاه این شش کاغذ را زیر سجادۀ خود بگذار. سپس برخیز و دو رکعت نماز بخوان، پس از نماز به سجده برو و در سجده، صد بار بگو: « استخیرالله برحمته في عافیة ». سپس سر از سجده بردار و راست بنشین و بگو: « اللّهم خرلی و اخترلی في جمیع اموری في یسرٍ منك و عافیةٍ ». یعنی: « خدایا برای من خیر گردان و انتخاب کن در همۀ امورم در مورد آسایش و عافیت از جانبت ». سپس با دست خود، آن شش کاغذ را از زیر سجاده بیرون بیاور و مخلوط کن. آنگاه یکی از آنها را بردار، و سپس یکی دیگر را بردار و سپس سومی را بردار. اگر در هر سه، پشت سر هم نوشته بود: « لاتفعل: انجام مده »، پس تو انجام نده و اگر در هر سه نوشته بود: « افعل: انجام بده »، پس تو انجام بده و اگر مخلوط بود، یعنی به این صورت که در اولی نوشته بود افعل(انجام بده) و در دومی نوشته بود لاتفعلْ(انجام نده)، در این صورت تا پنج عدد کاغذ را بیرون بیاور و در میان آن پنج عدد هرگاه در اکثر آنها(یعنی سه عدد از آنها یا بیشتر) هرچه نوشته بود، همان را انجام بده و ششمین کاغذ را ترک کن که نیازی به آن نداری.[22]

فقیه بزرگوار سیدبن طاووس - رحمة‌الله علیه - به استخاره با کاغذ، اهمیت می‌داد. علامۀ مجلسی - رحمة‌الله علیه - هم می‌فرماید: « سیدبن طاووس در مورد استخاره به روایت استخاره با رُقاع(کاغذها) اعتماد داشت و برای چنین استخاره‌ای آثار عجیب و غریبی ذکر نموده که خداوند به بنده‌اش عطا می‌کند. او می‌فرماید: هرگاه در استخاره با کاغذ، چند بار(سه بار) پشت سر هم، افعل(انجام بده) آمد، خیر محض است و اگر پشت سرهم، لاتفعل(انجام مده) آمد، شرّ محض است.[23]

نویسنده: ابوالفضل طریقه‌دار
 


 

[1] - بحارالانوار، ج 91، ص 222.اول صفحه

[2] - علامه محمدباقر مجلسی، مفاتح‌الغیب، تحقیق سیدمهدی رجایی(چاپ دوم: مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1369) ص 16-17، به نقل از: مکارم‌الاخلاق، ص 322.

[3] - مفاتح‌الغیب، ص 17.

[4] - بحارالانوار، ج 91، ص 256.

[5] مکارم‌الاخلاق، ص 373

[6] - علامه مجلسی، مفاتح‌الغیب، ص 41، به نقل از: محاسن برقی، ص 598؛ معانی‌الاخبار، ص 144-145؛ بحارالانوار، ج 91، ص 252، به نقل از فتح‌الابواب.

[7] - مکارم‌الاخلاق، ص 318.

[8] - بحارالانوار، ج 91، ص 252-253، به نقل از فتح‌الابواب سیدبن طاووس.

[9] - بحارالانوار، ج 91، ص 254.

[10] - مکارم‌الاخلاق، ص 319.

[11] - علامه مجلسی، مفاتح‌الغیب، ص 34.

[12] - همان، ص 34، به نقل از: فروع کافی، ج 3، ص 471؛ تهذیب‌الاحکام، ج 3، ص 180؛ بحارالانوار، ج 91، ص 264 و مکارم‌الاخلاق، ص 321.

[13] - بحارالانوار، ج 91، ص 264، به نقل از فتح‌الابواب سیدبن طاووس.

[14] - بحارالانوار، ج 91، ص 278.

[15] - همان، ص 265.

[16] - اصول کافی، ج 2، ص 629.

[17] - علامه مجلسی، مفاتح‌الغیب، ص 42-43.

[18] - بحارالانوار، ج 91، ص 265؛ مسائل‌الفاضل‌المقداد سیوری و اجوبة‌الشهیدالاول، مجلۀ تراثنا، شماره‌های 7 و 8، ص 375.

[19] - بحارالانوار، ج 91، ص 241؛ مفاتح‌الغیب، ص 44-45.

[20] - مفاتح‌الغیب، ص 52؛ بحارالانوار، ج 91، ص 250.

[21] - مفاتح‌الغیب، ص 53 به نقل از: احتجاج طبرسی، ج 2، ص 314.

[22] - محمدتقی عبدوس و محمد محمدی اشتهاردی، فرازهای برجسته از سیرۀ امامان شیعه(علیهم‌السّلام)، (چاپ اول: قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی و حوزۀ علمیۀ قم، 1372)، ج 2، ص 137 به نقل از فروع کافی، ج 3، ص 470-471.

[23] - بحارالانوار، ج 91، ص 288؛ الالفیه والنفلیه، شهید اول(قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، بی‌تا)، ص 146.
منبع: منبع خبرگزاری حوزه

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین