۱۸ مهر ۱۴۰۳ ۶ ربیع الثانی ۱۴۴۶ - ۲۷ : ۱۶
با کاروان نور|
اصحاب امام حسین(ع) هر اندازه به کربلا نزدیکتر میشدند، این فراز از فرمایش حضرت را در خویش نمایان میکردند؛ آنجا که در ابتدای قیام فرمود: «هرکس قصد دارد نفس خویش را در راه ما قربانی کند و آماده ملاقات با خداست، با ما حرکت کند.»
عقیق:کاروان امام حسین(ع) هر اندازه به کربلا نزدیکتر میشود، از تعلقات دنیایی جدا و گامی به سوی لقاءالله بر میدارد گامی که همراه با رشد فراوان در درجات فضل و آسمانی از معنویت و نورانیت است. جملاتی که از یاران امام حسین(ع) در اسناد تاریخی ثبت شده، گویای این رشد معنوی است.
این کاروان در یکی از منزلگاههای منتهی به کوفه توسط حرّ بن زیاد متوقف میشود. سپس امام حسین(ع) رو به جمعیت کرده و فرمودند: «همانا آنچه را بر ما وارد شده است شما مشاهده مىکنید، دنیا تغییر چهره داده و ناشناخته و نیکویی از آن رویگردان شده است و این روند با سرعت ادامه دارد و چیزى از آن جز تهماندهاى همانند تهمانده آب در میان ظرف و جز یک زندگى پست مانند چراگاه بد (مانند شورهزار) نمانده است. آیا نمىنگرید که به حق عمل نمیشود و از باطل جلوگیرى نمىشود؟ با این وضع مؤمن باید به لقاى پروردگارش (شهادت) اشتیاق یابد، همانا من مرگ را جز سعادت، و زندگى با ستمگران را جز ملامت و ناراحتى نمىنگرم؛ إِنَّ هَذِهِ الدُّنْیَا قَدْ تَغَیَّرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا فَلَمْ یَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَةٌ کَصُبَابَةِ الْإِنَاءِ وَ خَسِیسُ عَیْشٍ کَالْمَرْعَى الْوَبِیلِ أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَا یُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا یُتَنَاهَى عَنْهُ؛ لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ اللَّهِ مُحِقّاً، فَإِنِّی لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا الْحَیَاةَ وَ لَا الْحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَماً...»»
در این حال زهیر بن قین بپا خواست و عرض کرد: خداوند تو را رهبر و راهنما باشد یا بن رسولاللّه؛ فرمایشاتت را شنیدیم اگر دنیا را براى ما بقائى بود و ما در آن زندگى جاوید داشتیم ما پایدارى در یارى تو را بر زندگانى جاوید دنیا مقدّم میداشتیم.» راوى گفت: هلال بن نافع بجلّى بپا خواست و ضمن سخنانی، عرض کرد: به خدا قسم ما ملاقات پروردگار خود را ناخوش نداریم و در نیّتهاى خویش با روشن بینى پایداریم با دوست شما دوستیم و با دشمنت دشمن؛ فَوَاللهِ ما أشفَقْنا مِن قَدَرِ الله ولا کَرِهْنا لقاءَ ربّنا، وإنّا على نیّاتِنا وبَصائرنا، نُوالی مَن والاک، ونُعادی مَن عاداک».
راوى گفت: برین بن خضیر برخاست عرض کرد: به خدا قسم یا ابن رسول اللَّه براستى که این منّتى است از خداوند بر ما که افتخار جنگ در رکاب تو نصیب ما شده است که در یارى تو اعضاى ما قطعه قطعه شود و سپس جدّ تو روز قیامت از ما شفاعت کند.
نکته قابل توجه در بیانات یاران امام حسین(ع) ــ همان طور که ابتدا بیان شد ــ دوری از تعلقات دنیایی، شوق شهادت و از جانگذشتگی و نیز شوق به دیدار خداوند است آنجا که زهیر خطاب به امام(ع) فرمود: «به خدا قسم ما ملاقات پروردگار خود را ناخوش نداریم» و نیز برین بن خضیر آنجا که آرزو کرد در مسیر امام حسین(ع) قطعه قطعه شود. بنابراین اصحاب امام حسین(ع) این فراز از فرمایش حضرت را محقق کردند که در ابتدای قیام خویش فرمودند: «هرکس قصد دارد نفس خویش را در راه ما قربانی کند و آماده ملاقات با خداست، با ما حرکت کند؛ مَنْ کَانَ فِینَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا».
این کاروان در یکی از منزلگاههای منتهی به کوفه توسط حرّ بن زیاد متوقف میشود. سپس امام حسین(ع) رو به جمعیت کرده و فرمودند: «همانا آنچه را بر ما وارد شده است شما مشاهده مىکنید، دنیا تغییر چهره داده و ناشناخته و نیکویی از آن رویگردان شده است و این روند با سرعت ادامه دارد و چیزى از آن جز تهماندهاى همانند تهمانده آب در میان ظرف و جز یک زندگى پست مانند چراگاه بد (مانند شورهزار) نمانده است. آیا نمىنگرید که به حق عمل نمیشود و از باطل جلوگیرى نمىشود؟ با این وضع مؤمن باید به لقاى پروردگارش (شهادت) اشتیاق یابد، همانا من مرگ را جز سعادت، و زندگى با ستمگران را جز ملامت و ناراحتى نمىنگرم؛ إِنَّ هَذِهِ الدُّنْیَا قَدْ تَغَیَّرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا فَلَمْ یَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَةٌ کَصُبَابَةِ الْإِنَاءِ وَ خَسِیسُ عَیْشٍ کَالْمَرْعَى الْوَبِیلِ أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَا یُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا یُتَنَاهَى عَنْهُ؛ لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ اللَّهِ مُحِقّاً، فَإِنِّی لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا الْحَیَاةَ وَ لَا الْحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَماً...»»
در این حال زهیر بن قین بپا خواست و عرض کرد: خداوند تو را رهبر و راهنما باشد یا بن رسولاللّه؛ فرمایشاتت را شنیدیم اگر دنیا را براى ما بقائى بود و ما در آن زندگى جاوید داشتیم ما پایدارى در یارى تو را بر زندگانى جاوید دنیا مقدّم میداشتیم.» راوى گفت: هلال بن نافع بجلّى بپا خواست و ضمن سخنانی، عرض کرد: به خدا قسم ما ملاقات پروردگار خود را ناخوش نداریم و در نیّتهاى خویش با روشن بینى پایداریم با دوست شما دوستیم و با دشمنت دشمن؛ فَوَاللهِ ما أشفَقْنا مِن قَدَرِ الله ولا کَرِهْنا لقاءَ ربّنا، وإنّا على نیّاتِنا وبَصائرنا، نُوالی مَن والاک، ونُعادی مَن عاداک».
راوى گفت: برین بن خضیر برخاست عرض کرد: به خدا قسم یا ابن رسول اللَّه براستى که این منّتى است از خداوند بر ما که افتخار جنگ در رکاب تو نصیب ما شده است که در یارى تو اعضاى ما قطعه قطعه شود و سپس جدّ تو روز قیامت از ما شفاعت کند.
نکته قابل توجه در بیانات یاران امام حسین(ع) ــ همان طور که ابتدا بیان شد ــ دوری از تعلقات دنیایی، شوق شهادت و از جانگذشتگی و نیز شوق به دیدار خداوند است آنجا که زهیر خطاب به امام(ع) فرمود: «به خدا قسم ما ملاقات پروردگار خود را ناخوش نداریم» و نیز برین بن خضیر آنجا که آرزو کرد در مسیر امام حسین(ع) قطعه قطعه شود. بنابراین اصحاب امام حسین(ع) این فراز از فرمایش حضرت را محقق کردند که در ابتدای قیام خویش فرمودند: «هرکس قصد دارد نفس خویش را در راه ما قربانی کند و آماده ملاقات با خداست، با ما حرکت کند؛ مَنْ کَانَ فِینَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا».
منبع:تسنیم