کد خبر : ۹۸۰۹۱
تاریخ انتشار : ۰۹ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۵۲

شهیدی که سردار سلیمانی را با انقلابیون علیه شاه پیوند داد

نماینده، ولی فقیه در سپاه قدس می‌گوید: حاج قاسم سلیمانی دو سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با شهید کامیاب که در ماه‌های رمضان برای تبلیغ به کرمان می‌آمد، آشنا شد و پای منبر‌های این شهید به انقلابیون پیوست.
عقیق: تابستان سال ۱۳۶۰ را اگر داغ‌ترین تابستان بعد از انقلاب بنامیم، بیراه نگفته‌ایم، تابستانی که با عزل بنی‌صدر از مقام ریاست جمهوری آغاز شد، با سناریوی ترور‌های متوالی گروهک منافقین ادامه یافت و هر روز داغی تازه بر دل‌های مردم ایران به‌جا گذاشت.

تقویم را ورق می‌زنم، ۶ تیرماه ترور نافرجام مقام معظم رهبری، ۷ تیر انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری به دست منافقین و شهادت مظلومانه آیت‌الله بهشتی و یارانش، ۸ مرداد ترور شهید حجت‌الاسلام کامیاب نماینده مردم مشهد، جلوتر نمی‌روم، دستانم گویی یارای ورق زدن تاریخ تلخ را ندارد.

نسل جوان مشهد از شهید کامیاب چه می‌داند؟

نام شهید کامیاب برای خیلی از هم نسل‌های من در مشهد شاید فقط یادآور بلواری طولانی در دل مشهد باشد، البته اگر کمی دقیق‌تر باشیم و گذرمان به آنجا افتاده باشد، ممکن است یادواره سنگی وی را در کنار ایستگاه اتوبوس ابتدای بلوار کامیاب، مقابل دیوار گمرک هم دیده باشیم، همزمانی این دغدغه‌ها با سالروز شهادت این شهید بزرگوار، انگیزه‌ای می‌شود برای تهیه این گزارش.

شهید کامیاب کیست؟

سید محمدرضا کامیاب در مرداد ۱۳۲۹ در روستای نوده گناباد در خانواده‌ای کشاورز و روحانی متولد شد، وی در ۱۳ سالگی وارد حوزه علمیه گناباد و پس از گذشت ۲ سال برای ادامه تحصیل به مشهد مهاجرت کرد.

شهیدی که سردار سلیمانی را با انقلابیون علیه شاه پیوند داد

نقطه عطف مسیر کامیابی

زلزله سال ۱۳۴۷ در منطقه فردوس و کاخک طلبه‌ها و روحانیون زیادی را برای کمک به این منطقه می‌کشاند و همین موضوع فتح باب آشنایی سید محمدرضای ۱۸ ساله با مقام معظم رهبری و آغاز مبارزات سیاسی وی می‌شود.

آشنایی با رهبر معظم انقلاب زمینه آشنایی و همکاری وی با شهید عبدالکریم هاشمی‌نژاد و آیت‌الله واعظ طبسی را هم فراهم می‌کند و به این ترتیب، هسته ۴ نفری روحانیان انقلابی مشهد در آن زمان تکمیل و شروعی برای فعالیت‌ها و سخنرانی‌های روشنگر شهید کامیاب می‌شود.

فرزند ارشد شهید کامیاب از منبر‌ها و سخنرانی‌های انقلابی پرشور پدر این طور برایمان حکایت می‌کند: یکی از ویژگی‌های بارز و مشهور شهید کامیاب، منبر‌های پرشور و حرارت وی بود، شهید در فضای امنیتیِ پراختناقی که ساواک در آن زمان ایجاد کرده بود، بدون هیچ ترس و واهمه‌ای بر منبر می‌رفت و از مظلومیت اسلام و تشیع صحبت می‌کرد، وی در این منبر‌ها به افشاگری درباره رژیم پهلوی و ظلمی که در آن زمان به مردم می‌شد نیز می‌پرداخت، این ویژگی سبب شده بود که وی شناسایی شود و در کانون توجه قرار بگیرد، شهید کامیاب علاوه بر مشهد در شهر‌های مختلف ایران مانند فریمان، تربت جام، بیرجند، آزادشهر، گنبد، بوشهر، یزد و کرمان، قزوین و بندرعباس نیز سخنرانی می‌کرد.

زلزله سال ۱۳۴۷ در منطقه فردوس و کاخک طلبه‌ها و روحانیون زیادی را برای کمک به این منطقه می‌کشاند و همین موضوع فتح باب آشنایی سید محمدرضای ۱۸ ساله با مقام معظم رهبری و آغاز مبارزات سیاسی وی می‌شود

شهیدی که سردار سلیمانی را با انقلابیون علیه شاه پیوند داد

سخنرانی‌های شهید کامیاب در همه شهر‌ها سبب روشنگری و پیوستن توده‌های مردم به‌کاروان مبارزه ضدرژیم می‌شود، حسین کامیاب اعتقاد دارد، این اثر در دو شهر آزادشهر و کرمان پررنگ‌تر و شاخص‌تر است.

تغییر نام یک شهر

سید حسین کامیاب در بین صحبت‌هایش به نکته جالبی اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: دو سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، پدرم برای ۱۰ شب سخنرانی، به شهر آزادشهر که آن موقع «شاه‌پسند» نام داشت، رفت، پس از گذشت هشت شب، نیرو‌های ارتش وی را بازداشت کردند، خبر این دستگیری که به مردم می‌رسد، به دلیل انس و الفتی که میان آن‌ها و پدرم شکل گرفته بود، تعداد بسیاری از آن‌ها (که طبق گفته شاهدان، چند هزار نفر بوده‌اند) در میدان اصلی شهر و مقابل پاسگاه، جمع و خواستار آزادی شهید کامیاب می‌شوند، از طرفی مأموران ارتش وقتی می‌بینند، اوضاع شهر از دست‌شان خارج شده، وی را آزاد می‌کنند، شهید کامیاب بلافاصله پس از آزاد شدن درست در مقابل همان پاسگاه، سخنرانی مفصلی می‌کنند و در حین سخنرانی می‌گویند، چون این شهر از یوغ رژیم ستم‌شاهی آزاد شده است، نام آن را از «شاه‌پسند» به «آزادشهر» تغییر می‌دهیم، آن‌هایی که در آن زمان حضور داشتند، تعریف می‌کنند که پس از این سخنرانی، پارچه‌نوشته‌هایی در ابتدا و انتهای شهر نصب شد تا این تغییر نام به اطلاع همگان برسد.

مسجد کرمان را؛ کتاب قرآن را؛ شاه به آتش کشید

فرزند شهید کامیاب در ادامه برایمان از سفر شهید به‌کرمان این طور روایت می‌کند: شهید کامیاب در سال ۱۳۵۶ برای روشنگری اذهان مردم به شهر کرمان رفت، با سخنان آتشین و سراسر مستدل و محکم خود، کرمان را به کانون هیجان و مبارزه تبدیل کرد، او توانست هزاران تن را در مسجد کرمان گرد آورد و برای آن‌ها سخنرانی کند و سبب رعب و وحشت رژیم سفاک پهلوی شود.

وی اضافه می‌کند: از این رو ساواک کرمان که دچار رعب و وحشت شده بود، در‌های مسجد را می‌بندد و مسجد را به آتش می‌کشد و به سوی مردم تیر‌اندازی می‌کند (که در آنجا مردم شعار «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی» سر داده و شعار می‌دهند: «مسجد کرمان را؛ کتاب قرآن را؛ شاه به آتش کشید» از سوی دیگر مأموران ساواک درصدد دستگیری شهید کامیاب برمی‌آیند، اما شهید کامیاب با هوشیاری، خود را به‌شهر یزد می‌رساند، با استقبال شهید بزرگوار آیت‌الله صدوقی مواجه می‌شود.

آشنایی حاج قاسم سلیمانی با شهید کامیاب

تأثیر منبر‌های روشنگر شهید کامیاب در کرمان، اما به اینجا ختم نمی‌شود، همین سه سال پیش در مراسم سی و چهارمین سالگرد شهید کامیاب در مشهد بود که حجت‌الاسلام شیرازی، نماینده، ولی فقیه در سپاه قدس گفت: حاج قاسم سلیمانی دو سال قبل از پیروزی انقلاب با شهید کامیاب که در ماه‌های رمضان برای تبلیغ به‌کرمان می‌آمد، آشنا شد و پای منبر‌های این شهید به انقلابیون پیوست.

مواضع شهید کامیاب بعد از پیروزی انقلاب اسلامی

با پیروزی انقلاب، شهید کامیاب همچنان به فعالیت‌های روشنگر خود ادامه می‌دهد و در محافل و سخنرانی‌ها به‌افشای جریان‌های انحرافی مانند منافقین می‌پردازد.

وی شدیدترین و سرسخت‌ترین موضع را در برابر گروهک‌ها و منافقین دارد و به صراحت می‌گوید: «بزرگ‌ترین دشمن انقلاب، منافقین است و شاید شهادت ما به دست این افراد باشد.»

نماینده، ولی فقیه در سپاه قدس می‌گوید: حاج قاسم سلیمانی دو سال قبل از پیروزی انقلاب با شهید کامیاب که در ماه‌های رمضان برای تبلیغ به‌کرمان می‌آمد، آشنا شد و پای منبر‌های این شهید به انقلابیون پیوست

پیشگویی‌های شهید کامیاب از مسائل امروز جامعه

سید حسین کامیاب می‌گوید: پدرم در یکی از سخنرانی‌های بعد از انقلاب اسلامی به صراحت می‌گوید: «اکنون که به پیروزی رسیدیم، تازه ابتدای کار است و باید انقلاب خود را مکتبی کنیم.»، نکته جالب این است که شهید در صحبت‌های خود بسیاری از مسائل فعلی را پیش‌بینی کرده بود.

وقتی در این باره از فرزند شهید کامیاب توضیح بیشتری می‌خواهم، مطرح می‌کند: پدرم یک پیشگو نبود، بلکه به دلیل انس زیادی که با نهج‌البلاغه داشت با تأسی از حکمت‌ها و کلام امیرالمومنین (ع)، استدلال می‌کرد که اگر زمانی مسؤولان جمهوری اسلامی، آرمان‌های انقلاب را فراموش کنند و به‌عنوان مثال به‌سمت زندگی اشرافی‌گری کشیده شوند، آفات زیادی متوجه جامعه می‌شود، مانند شرایطی که اکنون هم شاهدیم و مقام معظم رهبری هم روی این موضوع دوری از اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی در بین مسؤولان تأکید فراوان دارند.

مسؤولیت‌های شهید کامیاب بعد از انقلاب

شهید کامیاب بعد از پیروزی انقلاب مدتی در دایره عقیدتی ـ. سیاسی لشکر ۷۷ خراسان به امور مختلف رسیدگی می‌کند، وی همچنین در قسمت تحصیلات و ارزشیابی کمیته هم به‌فعالیت می‌پردازد، اما به‌یقین می‌توان ادعا کرد، مهم‌ترین مسؤولیت وی همکاری در تأسیس حزب جمهوری اسلامی در مشهد است، چراکه در آن زمان، گروه‌های انحرافی زیادی وجود داشتند که در صدد تغییر مسیر انقلاب بودند و شهید «کامیاب» و شهید «هاشمی‌نژاد» سعی می‌کنند با فعالیت در این حزب جلوی این انحرافات را بگیرند.

برای پیدا کردن پاسخ بعضی سؤالاتم درباره ترور شهید کامیاب به دفتر بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور) در مشهد می‌روم.

شهیدی که سردار سلیمانی را با انقلابیون علیه شاه پیوند داد

دبیرکل بنیاد هابیلیان برایمان اینطور توضیح می‌دهد: شهید کامیاب از روحانیانی است که زندگی و جوانی خود را وقف انقلاب کرد و در مقطعی که هر کسی تلاش می‌کند برای آینده خود بنای رفیع و اهداف بلندی بچیند، در مسیر پر خطر مبارزه قدم گذاشت و از علاقه‌های خودشان دست شست و همه این‌ها به خاطر تبیین مسائل دینی و در واقع جهت درست دادن به اعتقادات دینی مردم بود.

سید محمد جواد هاشمی‌نژاد برای تبیین بیشتر مطلب می‌افزاید: اگر بخواهیم تاریخچه انقلاب اسلامی را برای نسل جوان که زمان پیروزی انقلاب نبودند و اطلاعات خیلی کمی از آن روز‌ها دارند، مختصر مرور کنیم، باید بگوییم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نخبگان فکری و نظریه‌پردازان انقلاب مانند شهید کامیاب تمام هم و غم‌شان این بود که کاری کنند تا این نهضتی که به‌قیمت بسیار گران به پیروزی رسیده از مسیر خودش منحرف نشود، چراکه یکی از کار‌هایی که دشمن همیشه در نهضت‌ها و جنبش‌ها می‌کند، همین است که از هر راه ممکن اعم از کودتا، ترور یا نفوذ در بین سران آن نهضت، به‌تدریج مسیر را منحرف می‌کند.

شهید کامیاب در سال ۱۳۵۶ برای روشنگری اذهان مردم به شهر کرمان رفت، با سخنان آتشین و سراسر مستدل و محکم خود، کرمان را به کانون هیجان و مبارزه تبدیل کرد

بصیرت و دشمن‌شناسی

دبیرکل بنیاد هابیلیان ادامه می‌دهد: شهید کامیاب و یارانش به‌تاسی از اساتیدی مانند مقام معظم رهبری این خطر را خوب شناختند، بنابراین تلاش کردند تا سدی در مقابل این جریان انحرافی بسازند و به‌این ترتیب بود که «حزب جمهوری اسلامی» را تشکیل می‌دهند تا بتوانند برای انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و خبرگان رهبری افراد مطمئن به مردم معرفی کنند و در واقع اجازه ندادند، جمهوریت و دموکراسی نظام، زمینه سوءاستفاده و نفوذ جریان‌های منحرف و منافقین شود.

بعد از این بود که گروهک‌هایی مانند منافقین وقتی راه نفوذ را بر خود بسته دیدند، دست به‌سلاح بردند و ترور‌های مسلحانه را به طور جدی پیگیری کردند، در واقع یکی از بزرگ‌ترین اقدامات و خدمات شهید کامیاب و یارانش همین بود که همه انرژی و وقت خود را برای تشکیل حزب جمهوری گذاشتند، این شهید بزرگوار، در حزب جمهوری با پدر من (شهید هاشمی‌نژاد) همکار و هم‌سنگر بودند.

گروهک تروریستی فرقان نطفه حرام نفاق

وقتی ترور‌های نخبگان سیاسی و فکری سال‌های آغازین انقلاب را بررسی می‌کنیم، نام «گروهک فرقان» در همه این ترور‌ها مشهود است و از طرفی هم گفته می‌شود، «گروهک منافقین» این جنایات را مرتکب شده است، پاسخ این سؤال را از دبیرکل بنیاد هابیلیان جویا می‌شوم که وی می‌گوید: در شکل کلی، بین گروهک فرقان و منافقین هیچ تفاوتی نیست و اگر اقدامات منافقین را بررسی کنید، متوجه می‌شوید که به‌محض پیروزی انقلاب سرکردگان این جریان از همان داخل زندان به تکاپو افتادند، برای اینکه بتوانند سکان انقلاب را به دست بگیرند و برای خود، موقعیتی در حکومت فراهم کنند.

هاشمی‌نژاد اضافه می‌کند: این افراد بعد از آزادی از زندان هم سعی کردند، مسیر انقلاب اسلامی را منحرف کنند و یکی از راه‌های رسیدن به‌این نیت شوم، هدف قرار دادن نخبگان فکری و مذهبی انقلاب بود، چراکه تا وقتی مردم از آن‌ها تبعیت می‌کردند، منافقین نمی‌توانستند به اهداف‌شان برسند.

وی ادامه می‌دهد: از آنجا که نفاق و دورویی مشخص‌ترین خصوصیت منافقین است، بنابراین نمی‌خواستند همان اول خیلی مستقیم در مقابل انقلاب و امام راحل قرار بگیرند و رودررو با آن‌ها مقابله کنند، پس حیله‌ای به کار بردند با تشکیل گروهک فرقان سعی کردند، به صورت پنهان با حذف نخبگان فکری و سیاسی انقلاب به این نظام ضربه بزنند و به هدف شومشان که تغییر مسیر انقلاب اسلامی بود، برسند.

هاشمی‌نژاد می‌گوید: مستندات و مصادیق زیادی برای این ادعا وجود دارد، به‌عنوان نمونه تصاویر زیادی از حضور سرکرده گروهک فرقان جلوی پرچم منافقین در جریان راهپیمایی‌های قبل انقلاب وجود دارد و البته موارد بسیار دیگر که اثبات می‌کند، این شخص از دل جریان نفاق است و این دو گروهک، دو روی یک سکه‌اند، بنابراین گروهک فرقان توسط سرکردگان منافقین ایجاد می‌شود تا شرایط را برای نفوذ منافقین در پیکره نظام فراهم کند.

نماینده‌ای با بیشترین رأی

شهید کامیاب معتقد بود که اگر در مجلس شورای اسلامی افرادی مکتبی، سازش‌ناپذیر، متقی، فداکار، متفکر، مبارز و آگاه به مسائل سیاسی روز و در یک کلام در خط امام باشند، تحقق آرمان‌ها و اهداف شایسته یک نظام انقلابی و اسلامی امکان‌پذیر است، بنا بر همین اعتقاد و پس از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت چند تن از نمایندگان مشهد مانند شهید دیالمه، شهید صادقی و شهید اسدالله‌زاده در هفتم تیرماه ۱۳۶۰، با پیشنهاد شهید هاشمی‌نژاد، در انتخابات میان‌دوره مجلس شورای اسلامی از حوزه مشهد شرکت می‌کند، حضوری که با استقبال گرم مردم مشهد روبه‌رو می‌شود و از میان ۳۸۸ هزار رای ماخوذه صحیح، با کسب قریب به ۲۹۴ هزار رای، یعنی حدود ۷۶ درصد آرا، به‌عنوان نماینده مردم مشهد انتخاب می‌شود که این درصد بالا، از ابتدای انقلاب تاکنون در خراسان رضوی بی‌نظیر بوده است.

از آنجا که نفاق و دورویی مشخص‌ترین خصوصیت منافقین است، بنابراین نمی‌خواستند همان اول خیلی مستقیم در مقابل انقلاب و امام راحل قرار بگیرند و رودررو با آن‌ها مقابله کنند، پس حیله‌ای به کار بردند با تشکیل گروهک فرقان سعی کردند، به صورت پنهان با حذف نخبگان فکری و سیاسی انقلاب به این نظام ضربه بزنند و به هدف شومشان که تغییر مسیر انقلاب اسلامی بود، برسند

شهید «کامیاب» می‌شود

روز ۸ مرداد، یعنی ۶ روز بعد از انتخابات مجلس شورای اسلامی، مصادف با ۲۷ رمضان ۱۴۰۲ قمری، ساعت ۱۱ ظهر شهید کامیاب که قرار است، ساعت ۱۲ خود را به‌فرودگاه برساند، از دفتر حزب جمهوری به‌سمت منزل حرکت می‌کند، همزمان با حرکت خودرو موتورسواری با دو سرنشین وی را تعقیب و در تقاطع خیابان راه‌آهن و خواجه ربیع (تقاطع راه آهن) زمانی که سرعت ماشین کم می‌شود، دو گلوله به‌کتف و جمجمه وی شلیک می‌کنند.

فرزند ارشد شهید کامیاب در این باره برایمان این طور توضیح می‌دهد: ورود شهید کامیاب به مجلس همزمان با ترور‌های فراوان گروهک منافقین بود که عموم مردم را تا افراد برجسته و صاحب منصب ترور می‌کردند، ترور شهید کامیاب در حالی رخ داد که از مدتی قبل تهدید‌هایی در مورد به شهادت رساندن وی به صورت اعلامیه و شب‌نامه منتشر می‌شد و حتی حدود یک هفته قبل هم یک ترور نافرجام انجام شد.

وی ادامه می‌دهد: برای شهادت وی یک راه‌بندان سوری و نمادین در بلوار شهید کامیاب فعلی ایجاد کرده بودند و ضارب گلوله‌ای به سمت شهید روانه کرده که تا رساندن پدرم به بیمارستان به دلیل اصابت گلوله به نخاع به شهادت رسید و بیمارستان امدادی نیز به اسم وی نامگذاری شد.

اگرچه منافقین کوردل با ترور شهید کامیاب و حذف این نیروی مؤثر از پیکره جوان انقلاب به خیال خام خودشان خواستند به اصل نظام مقدس جمهوری اسلامی ضربه بزنند، اما این تیرشان نیز مانند همیشه به سنگ خورد، چراکه شهید کامیاب در همان عمر کوتاه ۳۱ ساله خویش توانست پیمانکار ساده شرکت آب را جذب کند و در منبر‌های انقلابی خود حاج قاسم‌ها را پرورش و تحویل انقلاب دهد تا امروز پشت قدرت‌های بزرگ جهانی که اربابان منافقین هستند، از شنیدن نام ژنرال قاسم سلیمانی بلرزد.

اگر شهید کامیاب صرف نظر از همه خدماتی که به ایران و انقلاب کرد، فقط پرورش همین یک شاگرد وفادار و مخلص را در کارنامه خود داشته باشد برای به خاک مالیدن دماغ نفاق کافی است.



منبع:فارس

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین