۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۶ : ۱۰
دیوانی از او با عنوان «کلیات دیوان طرزی» به یادگار مانده است. وی در شعر طرزی تخلص میکرد و اشعاری را در قالبهای گوناگون در وصف و منقبت پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) سروده است. در دیوان طرزی یک ترجیحبند، چند قصیده و یک ترکیببند متأثر از محتشم کاشانی در منقبت امام حسین(ع) و شهدای کربلا دیده میشود.
بخشهایی از ترجیحبند طرزی در ستایش و قیام عاشورا از سردار غلام محمدخان را در ادامه بخوانید:
روزی که شد به نیزه سر اَنور حسین
گردید اسیر ظلم و ستم خواهر حسین
گشتند بیکجاوه به پشت شترسوار
ذریه مطهر نامآور حسین
بردند آن ستمزادگان را به قتلگاه
تا بنگرند پیکر در خون تر حسین
افتاد چشم زینب غمدیده ناگهان
بر جسم چاک چاک و تن بی سر حسین
بیخود شد و فتاد ز پشت شتر به خاک
آمد به خود گرفت به برِ پیکر حسین
رو کرد سوی مرقد حیدر که یا اَبا
بنگر به حال زینب خود در برِ حسین
دست یداللهی ات کجا بود ای پدر
خنجر کشید شمر چو بر حنجر حسین
پیوسته بود خوابگهش دوش مصطفی
گردید ریگ گرم کنون بستر حسین
یک جا به خاک خفته دو دست از بدن جدا
عباس آن برادر نامآور حسین
یک سو فتاده قاسم و بسته ز خون خضاب
یک سو به خون تپیده علی اکبر حسین
افسوس و صد دریغ که طرزی در آن زمان
میبود و مینهاد سر خود بر حسین
چون عرض حال کرد به آن باب نامدار
رو کرد سوی فاطمه با چشم اشکبار