۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۸ : ۱۰
باز این چه شیون است و چه زاری است در جهان
کز دیــــــده سپهر بود جــوی خون، روان
باز این چه ماتم اسـت که اندر ظـهور او
در گــریه چشم پیر و به نـالــه دل جــوان
باز این چه شورش است و چه ماتم که صبح و شام
از مهر و ماه اشک فرو ریزد آسمان
باز این چه نوحه و چه فغان و چه ماتم است
کز آب چشم چرخ روان رود کهکشان
بهر عزای آل رسول خدا حسین
شاه عرب، امام عجم، نور مشرقین
*******
چو نخل قامت شه دین بر زمین فتاد
افغان و گریه در فلک هفتمین فتاد
از توسن سپهر مهر شد سرنگون
آن ساعتی که شاه شهیدان ز زین فتاد
از وحش و طیر و آتش صدای فغان و آه
برخاست از زمین و به عرش برین فتاد
ایام بیسکون شد و افلاک بیقرار
چون چشم اهلبیت به سلطان دین فتاد
مهر و مه و ستاره، همه گشته غرق خون
از ذوالنجاح گشت چون آن شاه سرنگون
منبع:تسنیم