کد خبر : ۸۸۹۵۰
تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۶:۳۱
حجت‌الاسلام علی سرلک معتقد است هیئت‌ها از مهمترین مراکز انسان‌سازی هستند؛

بدون هیئت نمی‌توان کار فرهنگی کرد

طلبه رسالت‌های مذهبی، دینی و اعتقادی مختلفی برعهده دارد که متأسفانه برخی اوقات شأن‌های نابه‌جا برای خودش درست می‌کنند که همان‌ها به موانعی بر سر راهش تبدیل می‌شوند. از ویژگی‌هایی که خداوند به من عنایت کرده این است که اهل رودربایستی نیستم.

عقیق- کافی است با او چند قدمی در خیابان هم‌مسیر باشید تا ببینید بسیاری از مردم با تیپ و قیافه‌های مختلف و گاهی حتی عجیب و غریب سراغش می‌روند. از او سوال می‌پرسند، مشاوره می‌گیرند، با او گپ می‌زنند و گاهی به او متلک می‌اندازند اما حجت‌الاسلام علی سرلک در همه سال‌هایی که لباس تبلیغ دین را پوشیده تلاش کرده با مهربانی و لبخند پاسخ همه مردم و همه سلیقه‌ها را بدهد. او که حضور در هیئت و هیئت‌داری را در سال 70 از زادگاهش الیگودرز آغاز کرده معتقد است هیئت یکی از بهترین و بی‌نظیرترین امکانات رشد دینی است که بروز و ظهور آن کارکرد فوق‌العاده‌ای دارد. حجت‌الاسلام علی سرلک در این گفت‌وگو به سه نکته مهم تأکید دارد؛ اینکه بدون هیئت نمی‌توان کار فرهنگی کرد. هیئت‌ها نیروی انسانی مؤمن و انقلابی می‌سازند و هیئت سکولار، تراز نیست.

*حاج‌آقا! چطور توانستید به یک سخنران جذاب، جوان‌پسند و دقیق در ارائه راهکارهای سبک زندگی تبدیل شوید؟

برای داشتن چنین ویژگی‌هایی یک مبلّغ دینی، واعظ یا کارشناس معارف اسلامی باید شخصیت‌های بزرگی را در زندگی خودش تجربه کند. در طول دوران زندگی، شخصیت‌های برجسته زیادی را دیده‌ام. در جایگاه عرفان با شخصیت‌هایی همچون آیت‌الله بهاء‌الدینی، مرحوم دولابی، آیت‌الله بهجت، مرحوم صفایی و خیلی از رزمندگانی که در دوران دفاع مقدس ویژگی‌های منحصر به فردی داشتند آشنا شدم. وقتی16ساله بودم در فضای جنگ انسان‌های بزرگی را دیدم که یکی از آن‌ها شهید عبدالرحمان حیدری از هم‌کلاسی‌های من بود. با او سه سال تفاوت سنی داشتم اما او بزرگتر از سن خودش می‌فهمید. پیکر او هنوز به میهن بازنگشته. دیدن خود این انسان‌ها کوچکی‌ام را به من یادآوری می‌کند؛ چراکه آدم‌ها هرچه‌قدر خودشان را کوچک‌تر ببینند فرصت جلوه‌کردن‌ بیشتری دارند و این قانون زندگی است. قانونی که خدا آن را در معادلات هستی قرار داده و مثلاً در قالب خصیصه‌ای تحت عنوان "فروتنی" بزرگی به وضوح جلوه‌گر می‌شود. در واقع حقیقت فروتنی به منصه ظهور نمی‌رسد مگر اینکه با بزرگان مجالست کنیم. سرگذشت برخی از این بزرگان را در کتاب‌ها خوانده و در برابر عظمت وجودی‌شان کوچکی خودم را حس کردم. چراکه دیدن آدم‌های بزرگ خیلی از آموزه‌ها را بدون گفت و شنود و طرح خیلی از مسائل، منتقل می‌کند. دومین شاخصه مطالعه است. بدون تردید داشتن چارچوب فکری و داشتن یک صفحه نظام‌مند برای فهم حقایق خیلی کمک می‌کند.

*به عنوان یک مبلغ مذهبی چه اهدافی را دنبال می‌کنید و برای موفقیت بیشتر چه راهکاری دارید؟

مسلماً برای مخاطب‌شناسی موفق باید ابزار ارتباط با مخاطب را در دسترس داشته باشید. مخاطب ما کسی است که در یک فضای پیچیده و تنیده با رسانه و تأثیرگذاری مستقیم سینما، تلویزیون، تئاتر، رمان و طنز قرار دارد. اگر این ابزارها در اختیارتان باشد اصطلاحاً شما را در فضای لسان قوم قرار می‌دهد و منظورتان را می‌توانید عالمانه‌تر و راحت‌تر منتقل کنید.

*این مهارت مخاطب‌شناسی از کجا می‌آید؟

طلبه رسالت‌های مذهبی، دینی و اعتقادی مختلفی برعهده دارد که متأسفانه برخی اوقات شأن‌های نابه‌جا برای خودش درست می‌کنند که همان‌ها به موانعی بر سر راهش تبدیل می‌شوند. از ویژگی‌هایی که خداوند به من عنایت کرده این است که اهل رودربایستی نیستم. چارچوب‌هایی که برای بسیاری خط قرمز محسوب می‌شود. اگر عقل و دین پشتوانه آن‌ها باشد برای من هیچ محدودیتی ایجاد نمی‌کند. به هرحال اهل تکلف نبودن و خود را به زحمت‌های نا به جا انداختن در مخاطب‌شناسی نقطه عطفی به حساب می‌آید. البته به طرف مقابل کمک می‌کند خودش باشد.

*در فضای فرهنگی امروز ناهنجاری‌ها و معضلات اجتماعی دست به دست هم داده‌اند تا مسائل دینی در کشور کمرنگ‌تر شوند چطور می‌توان در بستر هیئت به نهادینه شدن فرهنگ سبک زندگی اسلامی در جامعه دست پیدا کرد؟

همخوانی دین با فطرت فضای دین را دلپذیر کرده. فکر می‌کنم نه تنها در فضایی که آسیب‌های اجتماعی وجود دارد بلکه در دل آدم‌هایی که موضع جدی دارند و ضددین هستند می‌توان نفوذ پیدا کرد. دست و پای حرف‌های دین دست و پایی قوی است و راه را باز می‌کند. ممکن است بعضی‌ها پشت درب سوء تفاهم برخی باورها و حرف‌های دین باقی مانده باشند اما بالاخره آن را باز می‌کنند و وارد می‌شوند. هیچ‌گاه به فکر قانع کردن همدیگر نباشیم اما برای برقراری یک گفتمان و تعامل سازنده تلاش کنیم.

*با توجه به هجوم تبلیغات دشمنان و ایجاد سبک زندگی غربی در جامعه چه به واسطه هنرهای نمایشی و چه از دریچه‌های تبلیغی دیگر، چقدر مسیر شناخت بهتر سبک زندگی اسلامی را طی کرده‌ایم؟

هرچند کم اما پیش رفته‌ایم ولی هجوم تبلیغات دشمنان و مرزهایی را که تصرف کرده‌اند آنقدر دامنه عمیق و گسترده‌ای دارند که تا افق روشن، فرسنگ‌ها فاصله داریم. زیرا تمایلات و بسیاری از رفتارهایمان دستخوش دستبردهای جدی هستند و باید توجه به موضوع سبک زندگی اسلامی را بیش از هر زمان دیگری جدی بگیریم.

*هیئت‌ها در این زمینه چه نقشی دارند؟
معتقدم اگر در هیئت تنها امکان رشد تربیت دینی نباشد یکی از بهترین و بی‌نظیرترین امکانات رشد تربیت دینی را فراهم می‌آورد. چون آنجا عواطف، تمایلات و گرایش‌های در واقع باطنی به صورت ناخودآگاه شکل می‌گیرد. فهم دینی مخصوصاً آنجا که یک روحانی با صفا در منبر حضور دارد. تبیین معارف الهی انجام شود و کارکرد فوق العاده‌ای دارد.

مهمترین خلأ و ضعف موجود در بسیاری از هیئت‌ها، حضور نداشتن یک روحانی با سواد برخوردار از معنویت است که بتواند به لحاظ فکری و مدیریتی، جریان هیئت‌های مذهبی را جلو ببرد. وقتی هیئت‌ها فقط روی جریانات احساسی و شور که آن هم لازم است- متمرکز می‌شوند آسیب‌ها یکی پس از دیگری ایجاد می‌شوند. رفاقت‌های افراطی، روی آوردن بچه‌های هیئتی به بعضی از حاشیه‌ها که گاهی اوقات مضر و اشتباهند مثل روی آوردن به قهوه‌خانه‌ها، تمایل به استفاده از سیگار و... فضای معنوی و تعهدی هیئت را متأسفانه به حاشیه می‌برد و در نتیجه نگاه جوان هیئتی ما را نسبت به برخی موضوعات مهم مثل درس خواندن، خانواده‌دوستی و تعهدات اجتماعی رفته‌رفته کمرنگ می‌کند.

*چه تفاوتی میان سخنرانی علمی در مجامع دانشگاهی و منبر رفتن در حسینیه‌ها و هیئت‌های مذهبی وجود دارد؟

تفاوت در فرم آن است. یادم می‌آید چند وقت پیش در جمع اساتید دانشگاه علوم پزشکی بابلسر جلسه‌ای تحت عنوان دانش‌افزایی راجع به حقیقت انسان سخنرانی کردم و اساتید حاضر که به لحاظ سطح علمی در جایگاه بسیار بالایی قرار داشتند آن‌قدر از این بحث لذت بردند که رزومه علمی بنده را جویا شدند. مهمترین رزومه من این است که طلبه هستم و حرف خدا و پیغمبر را به مخاطبین انتقال می‌دهم. حتی این تعبیر را به کار بردم که من روضه‌خوان امام حسین(ع) هستم.

*به عنوان یک واعظ، کارشناس و استاد دانشگاه در زمینه سبک زندگی اسلامی فکر می‌کنید چقدر تأثیرگذار بوده‌اید؟

در این‌گونه مباحث تأثیرگذاری قابل اندازه‌گیری و سنجش نیست. اما بدانید اگر پیگیری این موضوع و عرصه بی‌فایده بود حتماً از این کار دست می‌کشیدم. خیلی دلم می‌خواست امام خمینی(ره) را از نزدیک ببینم و از وجود ایشان بهره ببرم.  این روزها که خبرهای عجیب و غریب به گوش می‌رسد و مسائل مخاطره‌آمیز در کشور مطرح می‌شوند خیلی دوست دارم دیدگاه رهبر انقلاب و معاشرت و واکنش‌های ایشان را از نزدیک ببینم.

*مهمترین ویژگی شما از نظر خودتان چیست؟

خیلی اهل مدارا هستم و مردم را از صمیم قلب دوست دارم؛ حتی کسانی که گاهی اوقات با طعنه و کنایه به لباس من و خود من توهین می‌کنند. شاید عده‌ای را هم دوست نداشته باشم که تعدادشان به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. عموماً نسبت به مردم احساس خیلی خوبی دارم، تا جایی که برای اشتباهاتشان دنبال توجیه منطقی و اصولی هستم.

*شاخصه‌های هیئت امروزی چیست؟ به تعبیر دیگر اصلاً شما عنواان هیئت‌های امروزی را قبول دارید؟

طبیعتاً به لحاظ فرم هیئت امروزی معنا دارد، چراکه هیئت‌های امروزی به کارکردهای جدیدتری نزدیک شده‌اند. در این میان برخی از هیئت‌ها به تولید فرهنگی می‌پردازند و در فضای مجازی و امور رسانه‌ای فعالیت دارند. در گذشته آنقدر شاهد تأثیرات فرهنگی و اجتماعی هیئت‌ها در جامعه نبودیم. همین تأثیرگذاری‌های فراگیر جزء ویژگی‌های هیئت‌های امروزی است.


*عده‌ای می‌گویند مردم به هیئت می‌آیند تا نیازهای روحی و معنوی خود را ارضا کنند اما ورود به مباحثی چون مسائل سیاسی آن‌ها را از هدف دور می‌کند. از جایگاه یک سخنران و جامعه‌شناس چه نکاتی به این مسئله دارید؟

هیئت به دو بخش اطلاق می‌شود. هیئتی که سکولار باشد و حسین زمان خودش را نشناسد و منیت‌‌های جریان باطل را تشخیص ندهد که در بهترین حالات یک ثواب می‌برد اما انتهای هیئت‌هایی که سکولار نباشند اگر تاریخ تکرار شود در حادثه کربلا به یاری امام حسین می‌آیند و در رکاب آن حضرت به شهادت می‌رسند. به هر حال هیئتی که سکولار باشد و دغدغه دینی ندارد در تراز نیست و دغدغه اجتماعی ندارد این یک هیئت بی‌برکت است.

*در پایان اگر سخنی دارید بفرمایید.

بدون شک سوالات و ابهاماتی وجود دارد که اهل‌فن در هر عرصه‌ای باید به آنها پاسخگو باشند و افراد هم باید با اشراف مسائل را تحلیل کنند و دقیق جواب بدهند. نکته‌ای وجود دارد که مردم جامعه نیازمند آن مفهوم و القای آن اصل مهم هستند. اینکه بدانیم که خیلی چیزها را نمی‌دانیم. تورم اطلاعاتی که در ذهن برخی باعث ایجاد یک پندار غلط شده که همه چیز را تشخیص می‌دهند. یک ادعای عجیب و واهی است.  در جامعه ما متأسفانه به دلیل فراوانی دسترسی‌های اطلاعاتی و توسعه شبکه‌های مجازی بعضی گمان می‌کنند همه چیز را می‌دانند. مخصوصاً در مباحث اسلامی به دلیل اشتراک در مخازن واژگانی گمان می‌کنند از همه این مسائل آگاهی دارند. مهمترین توصیه‌ای که دارم این است که گاهی اعلام اینکه در برخی از موضوعات چیزی را نمی‌دانیم به نفع ماست.

منبع: چهارده

نشريه مشترك موسسه قدس و سايت عقيق


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین