درس تفسیر حجتالاسلام اخوان
تعریف «عاقل» در لسان امام علی(ع)
شخصی از امام علی(ع) سؤال کرد که عاقل را برای من تعریف کن. حضرت(ع) فرمودند: کسی که هر چیزی را در موضع و جایگاه خودش قرار دهد. سپس از امام پرسید که جاهل را برای من تعریف کن.
عقیق:جلسات تفسیر قرآن کریم حوزه علمیه حضرت ابوطالب(ع) با حضور حجتالاسلام والمسلمین عباس اخوان هفتهای یکبار بعد از نماز مغرب و عشا در محل حوزه علمیه (مسجد منیریه) برگزار میشود.
آنچه در ادامه میخوانیم بخشی از تازهترین سخنان حجتالاسلام اخوان در تفسیر سوره مبارکه «الرحمن» است:
«وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ*أَلا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ» خداوند متعال در این آیه میزان را ذکر کرده تا بگوید نباید از میزان الهی طغیان کرد. نمونه طغیان که در این آیه به ان اشاره شده است، این است که سماء در موضع ارض و ارض در موضع سمائیت قرار داده شود.
این آیات درصدد بیان این است که میبایست هر چیزی را در محل و جایگاه خودش قرار داد. خداوند متعال در آیه دیگری میفرماید: «أَرَضیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ قَلیلٌ»؛ آیا شما در قبال آخرت به دنیا راضی شدید؟ زندگی دنیا در مقابل آخرت، متاعی بیش نیست.
این دنیا بر اساس میزان و معیار و سنجش خاصی است. مفهوم آیه پیشین این است که: شما ظرف دنیا را به جای ظرف آخرت قرار دادهاید، در صورتی که دنیا ظرف و میزان و حساب خودش را دارد، جایگاه خودش را دارد و زندگی آخرت هم همین طور، آن هم ظرف خودش را دارد. اما شما در مقام تقابل، زندگی دنیوی را در ظرف زندگی آخرت قرار دادهاید حال آن که زندگی دنیا در برابر زندگی آخرت متاعی ناچیز بیش نیست.
خداوند، آسمان را در مقام رفعت قرار داد و زمین را در مقام دنوّ، لکن از شدت ظهور و بداهت، خداوند از دنوّیت ارض چیزی در این آیات به میان نیاورد و نگفت.
گاهی اوقات مطلب روشن و واضح است و نیاز به بیان آن نیست. شخصی از امام علی(ع) سؤال کرد که عاقل را برای من تعریف کن. حضرت(ع) فرمودند: «کسی که هر چیزی را در موضع و جایگاه خودش قرار دهد.» سپس از امام پرسید که جاهل را برای من تعریف کن. حضرت فرمودند: من که پاسخ تو را گفتم. خب، اینکه حضرت گفتند «من که پاسخت را گفتم» یعنی اینکه وقتی معنای عاقل معلوم شد، در تقابلِ لغویش، معنای جاهل هم معلوم میشود. فلذا وقتی آسمان محل رفعت باشد، زمین نیز محل دنوّ و پستی است.
«أَلا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ» خب، آیه میگوید پس شما هم از میزان طغیان نکنید، کدام طغیان؟ آسمان را در موضع ارض و ارض را در موضع آسمان قرار ندهید و طغیان نکنید. اگر خداوند آسمان را در مقام رفعت و زمین را در مقام دُنوّ و پستی قرار داده و برای آنها میزان و حساب و جایگاهی قائل شده، برای این است که شما به میزان توجه کنید و از آن میزان طغیان نکنید.
« وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ»؛ یکی از موارد طغیان این است که شما سودِ حرام را بر رزق حلال، رجحان و برتری بدهید.
عرب در آن زمان خیلی با کِیل و ترازو کار داشته و آیات مبارکات این سوره، در مکه و مدینه فرود آمدهاند. بر طبق تاریخ، مکه و مدینه بارانداز بودهاند و محل بارگیری کاروانهای بازرگانی بوده است. در آن وقت، عرب از چین پارچه ابریشم میخریده و به روم صادر میکرده و یکی از راههای خرید و فروش آنها کِیل و وزن بوده است. لذا، در آن دوران وزن و کِیل کالا در مکه بسیار رایج بود و یکی از کلکهای رایج، این بود که دو کفه ترازو را دستکاری کنند.
یکی از راههای کسب رزق و سود نامشروع، همین است. یکی از شئونی که مِیل به دنیا را ثابت میکند، دستکاری کردن در ترازو است. از این کار تعبیر میشود به «مُطَفِّف». در قرآن میفرماید: «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ*الَّذِینَ إِذَا اکْتَالُوا عَلَى النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ*وَإِذَا کَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ»؛ واى بر کمفروشان، که چون از مردم پیمانه ستانند تمام ستانند، و چون براى آنان پیمانه یا وزن کنند به ایشان کم دهند.
خودِ عرب از این کار بسیار بدش میآمد، اما خودش این کار را میکرد. مثل این در مَثَل داریم که فلانی میگوید: «طرف دزد است، مال مردم را دزدی میکند» و منظورش هم این است که: «وقتی او از مردم دزدی میکند، خب فرصت به من نمیرسد که از مردم دزدی کنم!» سعدی هم خیلی خوب در این مقام گفته است:
ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند/ بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست
منبع:فارس