به بهانه سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص)
شعر محمدی(ص) نفخه و دمی الهی است
شعر محمدی(ص) نفخه و دمی است الهی که با قالبی نگارین و دل انگیز، خاموشان دشت طلب را به جنب و جوش وامی دارد.
عقیق:یکی از کتابهای خوب در زمینه شعر نبوی کتاب سیری در قلمرو شعر نبوی است. این کتاب به همت محمدعلی مجاهدی نوشته و گردآوردی شده است.
این کتاب مقدمه جالبی درباره شعر نبوی به قلم آیة الله محسن اراکی دبیر مجمع تقریب مذاهب دارد که در ادامه با هم میخوانیم:
شعر، نگارگری هنرمندانهٔ معانی است که با کمک واژه و آهنگ و خامهٔ تخیلی و تصویر، پندارها را به گونهای دل انگیز و سحرآمیز به نگار میکشد، و از این روی زبان شعر یکی از رساترین و دلپذیرترین ابزارهای نقل معانی است که از دیرباز در فرهنگ تفاهم آدمیان به منظور نقل شورانگیز و مهیج معانی به کار میرفته است.
معانی از آن روی که میتوانند دریای عواطف و احساسات آدمیان را به تلاطم در آورده و امواج شور و هیجان عواطف را بدین سوی یا بدان سوی، برانگیزانند بر سه دستهاند:
معانی برخوردار از بار عاطفی مثبت؛
معانی برخوردار از بار عاطفی منفی؛
معانی غیر عاطفی.
معانی غیر عاطفی از هرگونه بار عاطفی مثبت یا منفی بی بهرهاند. معانی ریاضی محض، و بسیاری دیگر از معانی علمی محض، در ذات خود و بدون ملاحظهٔ ارتباط آنها با مفاهیم و معانی عاطفی دیگر از هرگونه شور آفرینی و توان برانگیختن عاطفی بی نصیباند در حالی که معانی عاطفی در ذات خود از نیروی نهفتهای برخوردارند که در صورت فراهم آمدن شرایط برانگیختگی، درون آدمی را به تلاطم درآورده و نیروی عاطفی و احساس او را در مسیر جذب یا دفع به جنب و جوش وا میدارند. معانی وابسته به مفاهیمی چون زیبائی، پاکی، کمال، فضیلت و... معانی برخوردار از بار عاطفی مثبتاند. این دسته از معانی؛ توان برانگیختن آدمی به سوی خویشتن دارند. توانی که چون به فعلیت درآید در آدمی جنب و جوشی پدید آید که او را به سوی تحصیلی این معانی و دست یابی به مراتبی از اتحاد و اتصال با مصادیق و حقایق آنها میکشاند.
**شعر و نیروی عشق به محبوب
از سوی دیگر معانی وابسته به مفاهیمی چون، پلیدی، پستی، زشتی، که و ... دارای بار عاطفی منفیاند، بدان سان که آدمی با سرشت نخستین خود از مصادیق و جلوههای این دسته از معانی میرمد، و در اندرون خویش نسبت به آنها احساس نفرت و بیزاری میکند.
سرشت آدمی چونان پرندهای است که آسمان پروازش افق بی کران حقائق و معانی به مقصد پروازش گوهر معشوق بالذات و کمال هستی و زیبایی برتر است و بال پروازش نیروی پایان عشق است که سرچشمهٔ و خاستگاه نخستین دو جریان موج آفرین عاطفی منفی و مثبتی است که با سرشت بسیاری از معانی درهم آمیخته و آنها را به دو دستهٔ معانی جاذب، و معانی دافع تقسیم کرده است.
هر آنچه نیروی عشق به محبوب در آدمی بر افروختهتر شود توان پرواز بیشتر یافته و در آسمان و اصل اوج بیشتر گرفته، و پیشتر میتازد، و هرآنچه آتش نیازش تیزتر گردد، بلند پروازتر و تیز روتر خواهد شد. کمال آدمی در گرو اوجی است که با پرواز خویش به سوی زیبایی برتر میگیرد. تا کجایش ببرد، و به کدام پایه از مراتب قریش برساند.
**سیمای آن زیبایی برتر نادیده
در میان همهٔ معانی شور آفرین جاذب، آن معنی که دمندهٔ جان و سرچشمه روان همه معانی است، معنای پاک ذات اقدس حق است. این معناست که هر معنای زیبای دیگری از او زیبا و زینت گرفته، و هر پندار پویا و اندیشهٔ رؤیائی از او رویش و بویش یافته و از دامن او برخاسته است. لکن از آن روی که دست پندار آدمی کوتاهتر از آن است تا به دامان آن معنی بیاویزد و با آن در آمیزد، باید آن معنای آسمانی برتر را جلوهای از معانی مخلوقی و پرتوی از پندارهای زمینی باشد. جلوه و پرتوی از جنس آفریدگان از تبار همین پرندگان خوش پروازی که در آسمان عشق و وجد به سوی معشوق در پروازند، تا که آدمی بتواند با دست آویختن به این جلوههای درخشنده به سوی آن معنای برتر راه یافته و به وصل او دست یابد.
در اینجاست که نام و نشان محمد و آل محمد و صلوات الله علیهم اجمعین جلوه میکند. محمد و آل محمد یعنی همان زیباترین مخلوقی که نشان از آن معنای برتر دارد و سیمای آن زیبایی برتر نادیدنی در آینهٔ آن درخشیده و جلوه گری میکند.
محمد و آل محمّد(ص) برترین و زیباترین معانی هم تبار ما آدمیان و دل انگیزترین پندارها در عرصهٔ تکاپوی عاشقانه به سوی معشوقی برترند.
شعر محمّدی(ص) یعنی آمیزهای خوش اندام از آهنگ و معنا که آینهٔ تمام نمای معشوقی برتر، و درخشندهترین جلوه زیبای نادیدنی نخستین است.
**شعر فارسی و رفیع ترین قلههای ادبیات انسانی
شعر محمدی(ص) نفخه و دمی است الهی که با قالبی نگارین و دل انگیز، خاموشان دشت طلب را به جنب و جوش وامی دارد و در فراموش کاران دشت یاد، جان هوشیاری و یاد میدمد و به دل فرسودگان عرصهٔ عشق، گرمی عشق و محبت میبخشد.
در این میان بی گمان شعر فارسی از پیشتازترین گونههای ادبیات انسانی در عرصهٔ این جلوه گری هنرمندانه است. جلوه گری هنرمندانهایی که در زیباترین قالبهای شعری، برترین و زیباترین معنای انسانی را به نمایش گذاشته و به دلهای تشنه و مشتاق رسانده است.
شعر فارسی بی گزاف در زمینهٔ هنر نگارگری معانی برتر انسانی، و جلوه گری اندیشههای ناب متعالی، رفیعترین قلههای ادبیات انسانی را به خود اختصاص داده و در این میدان جایگاهی بی رقیب دارد.
خداوند بزرگ به ادیب دانشمند و استاد فرزانه جناب آقای محمّد علی مجاهدی (پروانه) که از افتخارات ادبیات ایرانی و اسلامی معاصر است این توفیقی را عنایت فرمود تا با تهیه این اثر گران سنگ یکی از زیباترین جلوههای ادبیات فارسی را در عرصهٔ نگارگری معانی برتر به نمایش گذارد و گوشهای از درخشش ادبی بزرگان ادب فارسی را در نگارگری هنرمندانه و نمایشی ادیبانهٔ برترین جلوههای زیبائی و کمال یعنی وجود پاک اشرف کائنات محمد مصطفی میان، به بررسی و تحلیل بنشیند...
منبع:فارس