کد خبر : ۸۰۱۰۹
تاریخ انتشار : ۰۶ آبان ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۹

چرا حیات اسلام به عاشورا وابسته است؟

اگر واقعه عاشورا و قیام امام حسین(ع) به عنوان طلوعی جدید برای دین اسلام و تضمین کننده اسلام ناب محمّدی تا ابد است به خاطر جوانب بی‌بدیل حماسه حسینی بخصوص در بُعد بصیرت افزایی در یکی از ظلمانی‌ترین بُرهه‌های تاریخ است.
عقیق: بصیرت یعنی این‌که بدانیم امام حسین علیه السلام قبل از این‌که در کربلا دست به قبضه شمشیر ببرد بارها در میدان جنگ نرم، دشمنان را شکست داده‌بود.

روش بصیرت افزایی عاشورایی

عاشورای امام حسین علیه السلام جشنواره درس‌ها و عبرت‌ها، کلیدواژه رهبری اسلام و جوامع اسلامی تا رسیدن جامعه‌ ایده‌آل اسلامی و جهانی است. در این میان یکی از زوایای مهم عاشورایی نگاه به اثر عاشورا برای بعد از خود و تا به امروز است. این‌که چگونه امام حسین علیه السلام به مردم زمان خود و بعد از خود بصیرت و شناختی داد که تا ابد، هر جامعه اسلامی و غیر اسلامی برای انقلاب در مقابل ظلم و بیداد نیازی به تجربه و آزمون و خطا نداشته نباشد، بلکه با درس گرفتن از روش امام حسین علیه السلام به راه خود تا پیروزی نهایی ادامه دهد. در اهمیّت بصیرت، همین بس که امام علی علیه السلام فرمودند:«ذَهَابُ الْبَصَرِ خَيْرٌ مِنْ عَمَى الْبَصِيرَة [1] نابینایی چشم بهتر از نابینایی دل(و نداشتن بصیرت) است». آری امام حسین علیه السلام مردم زمان خود و آیندگان را بیدار کرد و به عبارت بهتر، شب را به روز تبدیل کرد و چشمان خفتگان را بیدار! در این نوشتار به سبک بصیرت آفرینی و بصیرت افزایی با نگاه به واقعه بزرگ عاشورای حسینی می‌پردازیم.

 

الف- بصیرت افزایی قبل از حرکت

امام علیه السلام قبل از حرکت خود از مدینه دو نمونه از سیاست کلان خود را با روشی خاص تبیین کردند. نمونه اول در قبل از مرگ معاویه لعنت الله علیه بود. ایشان همانند روش برادر بزرگوارشان امام مجتبی علیه السلام با مدارا و رعایت صلح‌نامه با معاویه همان سیاست برادر خود را ادامه دادند و برای تبیین این سیاست نیز با استدلال و همان روش امام مجتبی علیهما السلام به ایجاد و افزایش بصیرت در بین مسلمانان و طرفداران خود می‌پرداختند. در اواخر عمر معاویه و با آشکار شدن نقض صلح‌نامه از طرف معاویه به واسطه بیعت گرفتن برای یزید، امام حسین علیه السلام در سرزمین منا این‌چنین با تبیین شخصیّت معاویه دست به روشنگری می‌زنند: «ُ فَإِنَّ هَذَا الطَّاغِيَةَ قَدْ فَعَلَ بِنَا وَ بِشِيعَتِنَا مَا قَدْ رَأَيْتُمْ وَ عَلِمْتُمْ وَ شَهِدْتُم‏ [2] اين طغيان‌گر در باره ما و شيعيانمان آنچه ديديد و مى‌‏دانيد و حاضر بوده‌‏ايد روا داشت!».

در بعد از مرگ معاویه و بر تخت نشستن یزید لعنت الله علیهما رویه امام علیه السلام نیز تغییر کرد که نشان‌دهنده تغییر شرایط اجتماعی و سیاسی است زیرا گرچه یزید هم همانند پدرش همان هدف از بین بردن دین را دنبال می‌کرد امّا علنی کردن مخالفت با شعائر و واضحات و مسلّمات دین اسلام و نیز دست به شمشیر و جنگ بردن او برای گرفتن بیعت از امام حسین علیه السلام باعث شد تا امام حسین علیه السلام نیز مطابق با اوضاع و شرایط جدید روش انقلاب را در پیش گیرند. این قضیه در جایی شکل تازه‌ای به خود می‌گیرد که تعداد بسیاری از مردم کوفه به امام علیه السلام برای انقلاب و همراهی‌شان با امام نامه نوشتند.

 

ب- بصیرت افزایی در حین حرکت امام حسین علیه السلام از مدینه

بعد از آن‌که مقدّمات سیاسی و اجتماعی حرکت امام حسین علیه السلام برای انقلاب آماده شد با روش‌های مختلفی هم از لحاظ محتوایی و هم روشی، ایشان اقدام به ایجاد و افزایش بصیرت در مردم و اطرافیان خود کردند. به تعدادی از این روش‌ها اشاره می‌کنیم:

 

روش برخورد چهره به چهره

در راه حرکت، امام علیه السلام از هر لحظه‌ای که بتواند برای بیدار کردن اشخاصی که با آن‌ها برخورد می‌کرد استفاده می‌کردند. مثلا در برخورد با زهیر یا محمدابن حنفیه و...! باید بدانیم که این روش یکی از بهترین روش‌های بیداری مردم است. برخود چهره به چهره به خصوص با افرادی که ظرفیّت بالایی در فهم حقایق و تأثیرگذاری بر دیگر افراد دارند باعث می‌شود که نه تنها خود و اطرافیان آن‌ها بیدار شوند بلکه آیندگان نیز با مطالعه این برخوردها به فکر بیُفتند و اهداف ارزشی را مرور کنند.

امام حسین علیه السلام در یکی از منازل که به همراه سپاه حُر بودند این‌گونه می‌فرماید:«فَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَدْ قَالَ فِي حَيَاتِهِ مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرُمِ اللَّهِ نَاكِثاً لِعَهْدِ اللَّهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ يَعْمَلُ فِي عِبَادِ اللَّهِ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ ثُمَّ لَمْ يُغَيِّرْ بِقَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ كَانَ حَقِيقاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُدْخِلَهُ مَدْخَلَه‏ [3] شما مى‏‌دانيد كه پيامبر خدا صلوات الله علیه فرموده است:"هر كس پادشاه ستمگرى را بنگرد، كه حرام خدا را حلال كرده، دين خدا را فرو افكنده، با سنّت پيامبر خدا مخالفت مى‏‌كند، و در ميان مردم با گناهكارى و ستم حكم مى‏‌راند، سپس با سخنرانى و اقدام بر او نشورد، سزاوار است كه خداوند آن كس را نيز به سرانجام (خوارى و عذاب) آن پادشاه دچار سازد.»

 

اصل غنی‌سازی بصیرت

به این معنا که کیفیّت انجام کارِ درست و برحق، در بسیاری از اوقات تأثیر عجیبی بر بصیرت‌افزایی در بین اقشار جامعه دارد. به این معنا که مثلاً وقتی امام حسین علیه السلام خانواده و اهل بیت خود را در این سفر مملوّ از خطر همراه خود می‌برد به این معناست که اهمیّت این حرکت به قدری است که باید از تمام دارایی و توان خود هزینه کرد. این خود یک پیام مهم است و منجر به غنای کیفی هر چه بیشتر پیام می‌شود.

ابوحنیفه این‌گونه خدمت برادر بزرگوارشان حسین‌ابن علی (علیهماالسلام) عرضه می‌دارد:« فَمَا مَعْنَى حَمْلِكَ هَؤُلَاءِ النِّسَاءَ مَعَكَ [4] بردن زنان با خود چه معنا دارد؟». ایشان در جواب به نقل از پیامبر اکرم (صلوات الله علیه)می‌فرمایند:« إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاهُنَّ سَبَايَا [5] "پيامبر فرمود:كه خدا مى‏‌خواهد آنان را در كسوت اسارت ببيند».

 

ج- بصیرت‌افزایی در کربلا

بعد از محاصره امام علیه السلام و یارانشان در کربلا میدانی جدید در جنگ نرم را مشاهده می‌کنیم که قبل از شرع جنگ سخت و پیکار با شمشیر تعیین کننده پیروز میدان بود. به این معنا که قبل از این که جنگی شروع شود امام علیه السلام و اهل بیت و یارانشان در تمام گفتگوها تقابل‌های استدلالی و ارزشی به پیروزی کامل دست یافتند. قرآن کریم در این رابطه می‌فرماید:«ادْعُ إِلى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدين‏ [نحل/125]با حكمت و اندرز نيكو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى كه نيكوتر است، استدلال و مناظره كن! پروردگارت، از هر كسى بهتر مى‏‌داند چه كسى از راه او گمراه شده است و او به هدايت‏‌يافتگان داناتر است‏».

 

اصل بصیرت افزایی تا آخرین لحظه

این یکی از اصول کار انقلابی در همه عرصه‌ها به خصوص در جبهه جنگ نرم است زیرا چه بسیار حرکات فرهنگی که درست در آخرین لحظه انسان‌هایی را بیدار می‌کند. لذا امام علیه السلام حتّی در آخرین نفس‌های مقدّسشان که دشمن قصد هجوم به خیام اهل بیت را داشت از بیدارگری و بصیرت افزایی دریغ نداشتند که فرمودند:«وَيلَكُم! إن لَم يَكُن لَكُم دينٌ، وَ كُنتُم لا تَخافُونَ يَومَ المَعادِ فَكُونُوا في أمرِ دُنياكُم أَحراراً ذوي أَحساب! إِمنَعوا رحلي و أهلي من طغامكم و جهالِكُم![6] واى بر شما! اگر دين نداريد، و از روز بازگشت نمى‏‌هراسيد [لاأقل‏] در كار دنيايتان آزادمرد و بزرگ‌زاده باشيد! جلوى مردان پست و افراد جاهل‏تان را از [تجاوز به‏] خانه و كاشانه و اهل بيتم بگيريد».

 

نتیجه این‌که؛ اگر واقعه عاشورا و قیام امام حسین (علیه السلام) به عنوان طلوعی جدید برای دین اسلام و تضمین کننده اسلام ناب محمّدی تا ابد است به خاطر جوانب بی‌بدیل حماسه حسینی به خصوص در بُعد بصیرت افزایی و روشن‌گری در یکی از ظلمانی‌ترین بُرهه‌های تاریخ است. این چنین می‌شود آموخت از کربلا. اگر نتوانیم خورشیدی آن‌چنان باشیم می‌توانیم با بهره‌گیری از درس‌ها و روش‌های عاشورایی شمعی در میان محفل ستارگان عاشورا باشیم. ان‌ شاء الله!

 

پی‌نوشت ها:

[1]. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص41.

[2]. كتاب سليم بن قيس هلالي، ج‏2، ص789.

[3]. وقعة الطف(ابومخنف كوفى‏)، ص172.

[4]و [5]. لهوف(ترجمه فهرى)، ص65.

[6]. وقعة الطف(ابومخنف كوفى‏)، ص252.

منبع:شبستان

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین