عقیق: پرسش درباره سرنوشت پیروان ادیان دیگر و دانشمندانی مانند ادیسون در آخرت همواره ذهنها را به خود مشغول کرده است. آموزههای اسلامی نشان میدهد که سرنوشت هر فرد در جهان پس از مرگ بسته به آگاهی، نیت و شرایط زندگیاش متفاوت است و نمیتوان همه را با یک معیار سنجید.
قرآن کریم تصریح میکند که هیچ کس بدون دلیل روشن و حجت (رسول یا پیامبر) عذاب نمیشود: «تا کسی که هلاک شود، با دلیلی روشن، هلاک گردد و کسی که زنده شود، با دلیلی واضح، زنده بماند» (انفال ۴۲). بنابراین، نمیتوان همه را با یک معیار سنجید و «همه جهنمی هستند» حرفی معقول نیست.
بر اساس آموزهها، مردم در برابر پیامبران الهی و اتمام حجت خداوند به چند گروه تقسیم میشوند:
شیعیان دوازده امامی که به پیامبر اسلام و تمامی امامان معتقدند.
فرقههای غیرشیعه دوازده امامی مانند زیدیه و اسماعیلیه که به برخی امامان باور دارند اما به بقیه محروماند.
اهل سنت که به جانشینی امامان دوازدهگانه معتقد نیستند.
پیروان ادیان دیگر مانند یهودیان و مسیحیان که به پیامبر اسلام و قرآن ایمان ندارند.
سؤال اصلی این است: آیا همه گروههای غیرشیعه دوازده امامی، جهنمی هستند؟ آموزههای قرآن و اصول عقلی نشان میدهد که چنین حکم کلی و یکسانی معقول نیست و سرنوشت هر فرد بسته به آگاهی، نیت و دسترسی به حق مشخص میشود.
پاسخ به این سوال این است که انسانها از این لحاظ به سه دسته تقسیم میشوند:
عالمِ عامد: مانند عالمی که میداند دین مسیح تحریف شده و در انجیل، بشارت به کدام دین داده شده است، اما بههر دلیل ــ از جمله ترس از دست دادن مقام، پیروی از هوای نفس یا نگرانیهای بیاساس ــ حق را پنهان میکند. چنین فردی آگاهانه و از روی لجاجت، حقیقت را زیر پا میگذارد و روشن است که سزاوار عذاب الهی است. این حکم، امری کاملاً عقلی است.
جاهلِ مقصر: کسی است که نمیداند و نمیخواهد بداند؛ مثلاً شخصی که واقعاً نمیداند کدام مذهب (شیعه، سنی یا مسیحیت) بر حق است، چون تحقیق نکرده و مطالعهای نداشته است. ممکن است فردی تحصیلکرده یا حتی دکتر باشد، اما وقتی بحث دین پیش میآید، گوش نمیدهد و نمیخواهد از جهل خود بیرون آید.
او نسبت به دین جاهل است، اما در این نادانی، مقصر است؛ زیرا میتواند با مطالعه، حضور در مجالس دینی، گوش دادن به سخنرانیها یا اندیشیدن، حقیقت را بیابد؛ ولی چنین نمیکند.
خداوند میفرماید:
«قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبَابِ» (زمر، ۹)
بگو: آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند یکساناند؟ تنها خردمندانند که پند میپذیرند.
در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز چنین افرادی بودند؛ گروهی که هنگام شنیدن آیات قرآن گوش میدادند اما مسخره میکردند (عالم عامد)، و گروهی که پنبه در گوش میگذاشتند تا نشنوند (جاهل مقصر).
در نتیجه، اگر غیرشیعیان (مانند اهل سنت، مسیحیان، یهودیان و...) نسبت به حق جاهلِ مقصر باشند، در جهنم عذاب میشوند. زیرا کسی که در جهل خود مقصر است، قابل مؤاخذه خواهد بود.
جاهلِ قاصر: مانند پیرمردها و پیرزنهایی که در روستاهای دورافتاده زندگی میکنند؛ نه سواد دارند و نه وسایل ارتباطی مانند برق و رادیو و تلویزیون. اگر چنین فردی به جهنم برود، عقل میگوید این ظلم است، چون او نه عناد داشته و نه کوتاهی کرده است. برعکس، ممکن است به دلیل صفای باطن و عمل بر اساس فطرت، مشمول لطف الهی شود و حتی به بهشت رود. بسیاری از مسیحیان، یهودیان و اهل سنت در این گروه قرار دارند.
بنابراین، نباید همه را با یک چشم نگریست. هنگام دعا نیز، برای همه انسانها دعا کنید. برخی وقتی میشنوند در آمریکا سیل آمده، میگویند «الهی شکر!» در حالی که آنها هم بنده خدا هستند و چهبسا از جاهلان قاصر باشند.
یهودیان و مسیحیانِ غیرحربی، احترام دارند؛ اما کافران حربی، مانند صهیونیستهای غاصب، هیچ احترامی ندارند.
اگر ادیسون نسبت به دین جاهل قاصر بوده، انشاءالله بهشتی است.
از نظر عقل، هرکس برای خدا کاری انجام دهد، مزدش را از خدا میگیرد، و اگر برای غیر خدا کاری کند، مزدش را نیز از همان غیر خدا میگیرد.
ادیسون اگر نیت الهی داشته، خداوند پاداشش را خواهد داد؛ اما اگر هدفش خودنمایی بوده، همان تحسین مردم مزد اوست. اگر نیتش خدمت به خلق بوده، مزدش را در دنیا از محبت و احترام مردم گرفته است. البته اگر کارش رنگ خدایی داشته باشد، خداوند به او پاداش خواهد داد.
در روایات آمده است که خداوند نسبت به غیرمسلمانانی که خدمتی به بندگان او کردهاند، در حسابرسی و عذاب آخرت تخفیف میدهد:
«وَ قالَ الَّذینَ فِی النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّکُمْ یُخَفِّفْ عَنَّا یَوْماً مِنَ الْعَذابِ» (غافر، ۴۹)
این تخفیف، جلوهای از لطف الهی است، نه پاداش استحقاقی. حتی کسانی که عمداً حق را انکار کردهاند ولی در زندگی دنیوی به مردم خدمت کردهاند، ممکن است تخفیف در عذاب بیابند؛ زیرا جهنم نیز دارای مراتب است و شدت عذاب بر اساس اعمال و نیت افراد متفاوت خواهد بود.
مؤمنان حقپذیر:
ایمان آورده و اهل بهشتاند؛ البته با درجات متفاوت، از جمله «سابقون» و «اصحاب یمین».
۲. کافران حقستیز:
کسانی که حق را شناختهاند اما از روی لجاجت انکار کردهاند؛ جایگاهشان جهنم است و شدت عذابشان بر حسب میزان ستیزهجویی تفاوت دارد.
۳. مستضعفان عذرپذیر:
افرادی که به دلیل شرایط خارج از اختیار، به حق دست نیافتهاند. مرجع داوری درباره آنان خداوند است و او بر پایهی رحمت و حکمتش با آنان رفتار خواهد کرد.
مراد از مستضعف در اینجا فقر مادی نیست، بلکه ناتوانی در دسترسی به منابع هدایت است. خداوند دربارهی این گروه میفرماید:
«لَا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَ لَا یَهْتَدُونَ سَبِیلًا» (نساء، ۹۸)
به گفتهی علامه طباطبایی (ره)، مستضعف کسی است که اندیشهاش هنوز به حق نرسیده و با آن دشمنی ندارد؛ یعنی اگر حقیقت برایش آشکار شود، از آن پیروی خواهد کرد، اما به دلایلی بیرونی، حق برایش پنهان مانده است. چنین فردی در شمار مستضعفان است.
پی نوشت:
موسسه تحقیقات و معارف اهلبیت علیهم السلام
منبع:حوزه