عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۷۳۰۴۲
تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۰:۳۹
یادداشت؛
چشم و گوش در تحت ولایت قلب زنده و پاینده اند. قلب دستگاه معدل و تنظیم کننده قوا و حیات بخشنده اعضای انسان است. امام به منزله قلب در پیکر انسان است.
عقیق: «بزرگان شيعه ضرورت وجود امام را از روى قاعده‌ى لطف(۱) به صورت گسترده تشريع نموده، اثبات كرده‌اند كه وجود تكليف و ادامه‌ آن در طول قرون و اعصار، ضرورت وجود امام را در هر عصر و زمانى ضرورى مى‌نمايد.»(۲)

اما علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی تعبیر زیبایی دارد: «در بدن انسان دستگاه های مختلف و متنوعی وجود دارد که هر یک در انجام وظیفه ای مختص به خود مشغول فعالیت است. چشم برای دیدن و گوش برای شنیدن و بینی برای تنفس و بوئیدن و زبان برای چشیدن و دست و پا برای اخذ نمودن و راه رفتن است هر یک از این اعضاء در انجام وظیفه خود ساعی و کوشاست ولی نیروی خود را از نقطه نظر حیات مادی از قلب می گیرد.

قلب خون را به تمام اعضاء و جوارح می رساند و در هر لحظه بدانها حیات نوینی می دهد و خون تازه به وسیله ارسال قلب آنها را زنده و با نشاط نگاه می دارد ، به طوریکه اگر در یک لحظه قلب متوقف گردد و از سرکشی و سرپرستی خود باز ایستد این اعضاء زنده و شاداب به صورت مرده و کدر درآمده ، تمام خواص خود را از دست می دهند.

چشم نمی بیند، گوش نمی شنود، دست حرکت ندارد، پا نیز مرده و بی حس می گردد. بنابراین کسی نمی تواند بگوید ما به قلب نیاز نداریم زیرا از قلب کاری ساخته نیست، نه می بیند و نه می شنود و نه سخن می گوید و نه می نویسد و نه و نه....

لذا چشم و گوش در تحت ولایت قلب زنده و پاینده اند. قلب دستگاه معدل و تنظیم کننده قوا و حیات بخشنده اعضای انسان است.

امام به منزله قلب در پیکر انسان است.»(۳)

«حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که: ستارگان امانند برای اهل آسمان از آنکه ایشان از جاهای خود به در روند، و اهل بیت من امانند برای اهل زمین، پس چون ستارگان برطرف شوند بیاید به سوی اهل آسمان آنچه نخواهند، و چون اهل بیت من از زمینه برطرف شوند بیاید به سوی اهل زمین آنچه نخواهند.(۴)

ابن بابویه گفته : مراد از اهل بیت امامانند که خدا اطاعت ایشان را به اطاعت خود مقرون گردانیده است که فرموده است اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم(۵) و ایشان از گناهان معصومند و از عیبها مطهرند و گناه نمی کنند .به برکت ایشان خدا بندگانش را روزی می دهد و به ایشان شهرهای خود را آبادان می گرداند و به ایشان باران از آسمان می فرستد و به ایشان برکتهای زمین را می رویاند و به ایشان گناهکاران را مهلت می دهد و تعجیل در عقوبت ایشان نمی کند و عذاب بر ایشان نمی فرستد و از ایشان روح القدس مفارقه نمی کند و ایشان از او مفارقت نمی کنند و ایشان از قرآن جدا نمی شوند و قرآن از ایشان جدا نمی شود.(۶)

حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود : من و يازده نفر از اولادم و تو اى على!لنگر(و كوه‌هاى شامخ تنظيم كنندۀ)زمينيم و خداوند به‌وسيله ما زمين را ميخكوب نموده است تا(تعادلش را حفظ و)اهلش را فرونبرد.(۷)

امام سجّاد عليه السّلام فرمود: اگر زمين بدون امام بماند، اهلش را فرو مى‌برد. خداى تبارك و تعالى ما را در زمين بر اهل زمين حجّت و امان قرار داده است.(۸)

ابی هراسه از امام باقر علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمودند: اگر یک ساعت امام از زمین برداشته شود، زمین اهلش را فرو خواهد برد و اهلش را متلاطم (زیر و رو) می کند؛ همچنان که دریا اهلش را متلاطم و (زیر و رو ) می نماید.(۹)

امام صادق(ع): اگر زمین بی‌امام باشد از هم می‌پاشد.(۱۰)

وشاء می گوید: از محضر مبارک امام رضا علیه السلام پرسیدم: آیا زمین بدون امام باقی می ماند؟ حضرت فرمودند: نه. عرضه داشتم: ما از اهل بیت علیه السلام روایت می کنیم که زمین (بدون امام) باقی نمی ماند. در غیر این صورت خداوند متعال بر بندگانش خشمگین خواهد شد (وبه آنها غضب می کند) حضرت فرمودند: باقی نمی ماند.(و در غیر این صورت) حتما" فرو می رود(معنای خشم خداوند این است که زمین اهلش را فرو می برد.)(۱۱)

«ابوحمزه ثمالی می گوید: از وجود مبارک امام صادق علیه السلام پرسیدم:آیا زمین بدون وجود امام باقی می ماند؟ حضرت فرمودند: اگر زمین بدون امام باقی می شد،حتما فرو می ریخت.»

منظور امام از فرو ریختن زمین،هلاکت و عدم است.چه اینکه زمین بدون حجت ، یعنی عالم بدون واسطه فیض. [و به همین معنی در دعای ندبه اشاره شده که : « اَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْاَرْضِ وَ السَّماء » ؛ کجاست آن وسیله ای که فیوضات آسمان را به اهل زمین می رساند.]

از جمله فیوضاتی که امام علیه السلام واسطه آن است،فیض وجود و دوام عالم است و نبود امام، مساوی با نبود این دوام است که اگر نباشد، دیگر حیاتی برای عالَم متصور نیست.(۱۲)

منابع:

۱- متکلمان امامیه، بالاتفاق، بر این عقیده اند که امامت، از مصادیق لطف خداوند است، و چون لطف، به مقتضای حکمت الهی، واجب است، امامت نیز واجب است . از طرفی، لطف امامت، از آن گونه الطافی است که فعل مباشری و مستقیم خداوند است. و از این نظر، وجوب امامت، همچون وجوب نبوت است.

امامت لطفی است که فعل مستقیم خداوند است، و تعیین امام باید از جانب خداوند انجام گیرد.


پی نوشت:
پایگاه حوزه ، انتظار - پاییز ۱۳۸۱، شماره ۵ - قاعده لطف و وجوب امامت
۲-پژوهه مهدوی، علی اکبر مهدی پورص۱۳ به نقل از تمهيد الاصول شيخ مفيد،ص ۴۴۵-۴۶٣؛ الشّافى فى الامامة، علم الهدى،ج ١،ص ۴٧-١٠٢
۳-امام شناسی ج۱ سید محمدحسین حسینی طهرانی،ص۹-۷ 
۴-حیات القلوب ، علامه مجلسی ج۵ ص۲۹ به نقل از کمال الدین ۲۳۴- ۲۴۰ عیون الاخبار الرضا ۵۷/۱۱
۵- سوره نسا آیه ۵۹
۶- تفسیر قمی ۳/۱
۷- سیمای جهان در عصر امام زمان (عج) ، محمد امینی گلستانی ، ۹۴ به نقل از اصول كافى:١ ص ۴٣۵؛منتخب الأثر:ص ٣٣؛ينابيع المودة:٣ ص ١۴٨ بعضى از آن؛غيبت طوسى:٩٢؛ بحار الأنوار:٢٣ باب الإضطرار الى الحجّة روايات در اين مورد فراوان است.
۸- همان ، به نقل از الزام النّاصب:ص ۴ و ٢۴۵؛غيبت نعمانى:ص ۶٩؛ينابيع المودة:١۴٨/٣؛عيون أخبار الرّضاء: ٢١٢/١؛غيبت طوسى:ص ١٣٢؛اصول كافى:٧٩/١ با تغيير؛يوم الخلاص:ص ٣٧
۹- غیبت نعمانی ترجمه عزیزی، باب هشتم  ص۲۷۹
۱۰-. اصول کافى، ج ۱، (علمیه اسلامیه)، کتاب الحجه، ص۳۷۸
۱۱-غیبت نعمانی ، ترجمه عزیزی ،باب هشتم ص۲۷۹
۱۲- همان ص۲۷۸

منبع:مهر

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین