عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۷۲۹۶
تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۰
بازخوانی بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مداحان
وقتى شما اين هنر را در خدمت اين معانى قرار دهيد، بالاترين ارزش را پيدا مى‌كند؛ آن وقت يك برنامه‌‌ى مداحى شما به قدر چند ساعت سخنرانى و درس استدلالى ارزش پيدا مى‌كند.

عقیق: شاید بتوان همزمانی آغاز این دیدارها و نشستهای مادحان و ستایشگران اهل بیت علیهم السلام با رهبر معظم انقلاب  اسلامی از اولین سال زعامت ایشان را دلیلی محکم و وثیق از اوج اهمیت و ارزش جایگاه مادحان و ذاکران ائمه هدی علیهم السلام و نقش مهم و اثرگذار آنها بر روی جامعه اسلامی باشد. شاید دقت و تمرکز بر روی بیانات معظم له در طول عمر 23ساله این جلسات و بازخوانی آنها میزان توجه ایشان به این موضوع را نشان دهد.

بیشتر تاکید ایشان در این سالها بر روی حوزه های سختاری و محتوایی در امر ستایشگری و مداحی بوده است. از قبیل پرداختن به شعر و ابعاد مختلف آن، پرداختن به آهنگ و موسیقی و سبکهای مداحی،جایگاه معرفتی و آموزاننده بودن امر مداحی،تلاش در جهت القای مفاهیم عالی دینی و انقلابی،توجه به جایگاه و شأن ستایشگری.

در اینجا به اختصار بعضی از بیانات ایشان در این سالها و دیدارها را به دلیل همزمانی با ولادت با سعادت صدیقه طاهره سلام الله علیها که میعاد دوباره ذاکرین و مادحین اهل بیت علیهم السلام با ایشان می باشد بازخوانی و مرور می نماییم.

 

كار مداح، استفاده‌ى از هنر براى بيان حقيقت است. خود اين ايستادن، با صداى خوش و با آهنگ زيبا شعرى را خواندن - هم شعر هنر است، هم آهنگ هنر است، هم صدا هنر است - با چندين هنر، انسان يك حقيقتى را بيان كند، ميتواند تأثير مضاعفى در ذهن مستمع و حاضر در مجلس و مخاطب شما بگذارد؛ اين خيلى نعمت بزرگى است، خيلى فرصت بزرگى است. اگر وقت اين جلسه به چيز ديگرى گذشت، اگر اين چند هنر - هنر شعر، هنر صدا، هنر آهنگ - در چيزى مصرف شد كه هيچ فايده‌اى براى مستمع شما نداشت، اين ميشود خسران. 1391/02/23

 

در مرثيه‌‌خوانى بايستى به صدق واقعه پايبند بود. درست است كه شما مى‌خواهيد مستمع خودتان را بگريانيد، اما اين گرياندن را به وسيله‌‌ى هنرنمائى‌ در كيفيت بيان واقعه تأمين كنيد، نه در ذكر واقعه‌اى كه اصل ندارد. ما در گذشته‌‌ها سراغ داشتيم- إن شاء اللَّه حالا آن‌جور نيست- كه بعضى‌‌ها فی المجلس يك چيزى را جعل مى‌كردند؛ نكته‌‌اى همان جا به ذهنش مى‌‌آمد، مى‌‌ديد خوب است، موقعيت خوب است، همان جا مى‌گفت و از مردم اشك مى‌گرفت! اين درست نيست. اشك گرفتن از مردم كه هدف نيست؛ هدف، آميختن اين دلِ اشك‌‌آلود- كه اشك را به چشم مى‌‌رساند و چشم را اشك‌بار مى‌كند- به معارف زلال است؛ البته با هنرنمائى.1389/03/13

 

اينكه آقايان مداحها، و سابقها روضه ‌خوانها اصرار ميكنند كه بلند گريه كنيد، لزومى ندارد؛ خوب، آرام گريه كنيد. وقتى ميخواهند سينه بزنند، اصرار بر اينكه «صدا، صداى اين جمعيت نيست»؛ يا وقتى مردم ميخواهند صلوات بفرستند، اصرار بر اينكه «صلوات، صلوات اين جمعيت نيست»! شما بخواهيد مردم صلوات بفرستند، ولو توى دلشان. گرم شدن مجلس به اين شيوه‌ها، اصل نيست؛ كارى كنيد كه دلهاى مستمع را در اختيار بگيريد. دل مستمع وقتى در اختيار شما آمد، مقصود حاصل است؛ اگر آهسته هم گريه كند، باز مقصود حاصل است؛ اگر به شما توجه كرد، باز مقصود حاصل است ۱۳۸۹/۰۳/۱۳

 

آهنگ شادى از آهنگ عزا جداست. الان معمول شده كه براى روزهاى عيد جلساتى تشكيل مى‌دهند. بنده مخالف اين كار نيستم؛ بد هم نيست كه دست مى‌زنند. البته اگر از راديو بشنويم - كه بنده خودم گاهى از راديو شنيده‌ام - و شعر را درست گوش نكنيم، خيال مى‌كنيم دارند سينه مى‌زنند! هم لحن، سينه‌زنى است؛ هم آن دستى كه مى‌زنند، مثل زدن روى سينه است. اين چه شادى‌يى شد؟! اگر براى روزهاى شادى، آهنگ‌هاى مناسب - نه آهنگ‌هاى مبتذل، نه آهنگ‌هاى طاغوتى، نه آهنگ‌هاى حرام - و شيوه‌هاى خوب انتخاب كنند، مؤثرتر و بهتر است. اين‌طور نباشد كه چون به روضه خوانى عادت كرده‌ايم، روز شادى هم كه مى‌خواهيم حرف بزنيم، لحنمان بشود لحن روضه خوانى. ۱۳۸۴/۰۵/۰۵

 

كار مداحى كار بزرگى است، كار مهمى است، حرفه‌‌ى بسيار اثرگذارى است؛ مى‌تواند مصداق درشت و برجسته‌‌اى باشد از مجاهدت فی سبيل الله. در كار شما مداحان، در ميدان بودن و مجاهدت كردن، يعنى ارائه‌‌ى سخن اثرگذار و بيان هدايت‌گر براى دلها؛ البته با شيوه‌هاى هنرمندانه.
هر شعرى، هر تصنيفى، هر ترانه و آهنگى كه خوانده شد، قابل تقليد نيست. چيزهائى هست كه خودش فی نفسه حرام است؛ اگر چنانچه وارد عرصه‌‌ى مداحى و بيان حقيقت و بيان خدا و پيغمبر شد، آن وقت حرمتش دو برابر خواهد شد. بنابراين آهنگ هنرمندانه و خوب و متناسب و شعر خوب و صداى خوش و شايد از همه بالاتر دل پاك و مطهر و بااخلاص مداح محترم، لازم و مهم است.1389/03/13


مداحى را به صورت يك كار صرفاً سطحى، شكلى، ظاهرى در آوردن، آن را عبارةٌ اخراى تقليد از يك كار مبتذل غربى قرار دادن، هيچ جائز نيست. اين را توجه بكنند، بخصوص جوانها كه توى اين صراط وارد مى‌شوند. هيچ اشكالى ندارد كه از شعرى با زبان مردم استفاده شود، ليكن با مضمون درست، با مضمون صحيح. اگر چنانچه مداح و خواننده ما و ستايشگر اهل بيت (عليهم‌‌السّلام) از كسانى كه خودشان غرق در حيرت و بدبختى‌‌اند- وادى هنرى غرب، بخصوص هنر موسيقى‌شان كه به ابتذال كشانده شده- و در وادى حيرت و سردرگمى شيطانى و نه حيرت رحمانى هستند، اين كار شريف و پاكيزه و مقدس را الگوگيرى كرد، اين كار ناسزاوار است؛ كار ناشايستى است.1387/04/04

 

وقتى شما اين هنر را در خدمت اين معانى قرار دهيد كه يا اثبات حقانيت اهل بيت را مى‌كند، يا فضائل و مناقب اهل بيت را مى‌گويد كه دل شنونده را روشن مى‌كند، يا معارف اهل بيت را تفهيم مى‌كند و راه زندگى را براى مخاطب شما روشن مى‌كند، آن‌وقت اين بالاترين ارزش را پيدا مى‌كند؛ آن وقت يك برنامه‌‌ى مداحى شما به قدر چند ساعت سخنرانى و درس استدلالى ارزش پيدا مى‌كند.1387/04/04

 

آنچه شما داريد بيان ميكنيد، بايد آموزنده باشد. فرض كنيد يك واعظى برود بالاى منبر و از اول تا آخر منبر حرفهائى بزند كه يك ذره بر معرفت مردم، بر بصيرت مردم درباره‌ى آن موضوع اضافه نشود. خوب، اين وقت خودش و ديگران را تلف كرده. مداح هم همين‌جور است. شعرى شما بخوانيد؛ ولو لفظ هم لفظ خوبى باشد، راجع به حضرت زهرا (سلام‌اللَّه‌عليها) هم باشد، اما چيزهائى باشد كه مستمع هيچ استفاده‌ى از او نميتواند بكند؛ نه معرفتش نسبت به آن بزرگوار بيشتر ميشود، نه از مقامات توحيدى او چيزى ميفهمد، نه از مجاهدت او چيزى ميفهمد، نه از رفتار و سجيه‌ى آن بزرگوار كه درس است چيزى ميفهمد، اشكال خواهد داشت.1386/04/14

 

من شنيده‌‌ام در مواردى از آهنگ‌‌هاى نامناسب استفاده مى‌شود. مثلًا فلان خواننده‌‌ى طاغوتى يا غير طاغوتى شعر عشقىِ چرندى را با آهنگى خوانده؛ حالا ما بياييم در مجلس امام حسين و براى عشاق امام حسين، آيات والاى معرفت را در اين آهنگ بريزيم و بنا كنيم آن را خواندن؛ اين خيلى بد است. خودتان آهنگ بسازيد. اين همه ذوق و اين همه هنر وجود دارد. يقيناً در جمع علاقه‌‌مندان به اين جريان كسانى هستند كه مى‌‌توانند آهنگ‌هاى خوبِ مخصوص مداحى بسازند؛ آهنگ عزا، آهنگ شادى.1384/05/05

كسى كه مدّاحى مى‌كند، بايد خودش را در روى منبر ببيند و مستمعان را كسانى مشاهده كند كه مى‌خواهند از او چيزى بياموزند. با اين نيّت و انگيزه پشت تريبون يا منبر مدّاحى قرار گيرد.
صداى بعضى از آقايانِ مدّاحان خوب است، ولى با خواندن آن‌ها انسان چيزى ياد نمى‌گيرد؛ اما بعضى نه؛ وقتى شعر مى‌خوانند، معرفتى را به ما مى‌‌آموزند. آنچه كه مى‌‌آموزيم، بهترينش آن چيزى است كه ما به آن نياز داريم. گاهى كلمات مدح‌‌آميزى از ائمّه عليهم‌‌السّلام پشت سر هم مى‌‌آوريم كه نه درست مستمع به عمق اين كلمات مى‌رسد، نه با فهميدن آن كلمات چيزى بر معرفت او اضافه مى‌شود. اين‌ها ارزش چندانى ندارد. اما گاهى مدّاحى كه شعر مى‌خواند، درس فاطمه‌‌ى زهرا سلام‌‌الله‌‌عليها، درس امير المؤمنين و درس امام حسين عليهماالسّلام را به ما منتقل مى‌كند؛ در نتيجه راه ما روشن مى‌شود. اين بسيار ارزش دارد.1380/06/18

 

مدّاحى‌ و ستايشگرى خاندان پيغمبر كه طبعاً ذكر مصائب را هم به همراه دارد شغل خيلى مهم و بزرگى است. شما حامل پيام دينى محسوب مى‌شويد؛ يعنى سِمت معنوى و روحانى داريد. در دنيا خوانندگان خوب زياد هستند و ممكن است شعرهاى خوبى هم بخوانند؛ اما آن‌ها از موضع مدّاح‌ حرف نمى‌زنند؛ ولى شما از موضع مدّاح‌ اهل بيت و از موضع معنوى و روحانى حرف مى‌زنيد.1377/07/19

 
 
مردم زبان شعر را بهتر مى‌خواهند، اما مثل زبان نثر نمى‌فهمند؛ بخصوص اگر شعر، شعر بالايى باشد. شما بايد اين را بفهمانيد. فهماندنش با اين نيست كه آدم با صداى خوب بخواند. خيلى‌ها شعر را با صداى خوب مى‌خوانند؛ ولى مستمع هم نمى‌فهمد كه چه گفت! شما بايد بفهمانيد. اين فهماندن، همان هنر مداحى‌ است. شعر را همراه با هنرِ خواندن كه البته غالباً با صداى خوب هم همراه است براى تفهيم عرضه كنيد. اگر با صداى خوب هم همراه نباشد، همان كيفيتِ خواندن، جبران صداى خوب را مى‌كند. گاهى ممكن است از خيلى از خوش‌صداها هم بهتر و جاافتاده‌تر و شيرينتر تلقى بشود. از اين بايد براى پراكندن بهترين معارف اسلامى در باب اهل بيت و غير آن استفاده كنيد.مردم محبتى دارند كه بايستى بر اثر خواندن و گفتن شما، عميق و ريشه‌دار و تند و آتشين و برافروخته بشود. 1369/10/17





ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین