۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۴ : ۱۵
بی تردید خداوند بزرگ براى استفاده انسان ها، طبيعت زيبا و تمام حيوانات و ميوه ها و سبزيجات را در اختيار آنها قرار داده است، تا از آن براى خوردن و آشاميدن و پوشاك و مسكن و ساير نيازهاى خود بهره گيرند،[1] لیکن مواهب الهی در کره خاکی نامحدود نیست و به فرموده قرآن مجید «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»؛ خزائن همه چیز نزد ماست، ولی جز به مقدار معینی آن را نازل نمی کنیم. بنابرین هرگونه زیاده روی و تخریب در این مواهب الهی سبب محرومیت گروهی از مردم جهان یا محرومیت خود ما می شود.[2]
متأسفانه در يك نظر ابتدائى قرائن گواهى مى دهد كه دنيا به سوى «فاجعه» پيش مى رود؛ فاجعه اى كه زاييده «فراورده هاى نامطلوب و پيش بينى نشده زندگى ماشينى» و مانند آن است. فاجعه اى كه مقايسه وضع موجود با گذشته نزديك، چهرۀ آن را مشخص مى سازد؛ و عامل مؤثرى براى نمو جوانه هاى بدبينى در اعماق فكر خوشبين ترين افراد محسوب مى گردد.[3]
زیرا دنیای امروز ارزش خاصی برای حفظ محيط زيست و حمايت از حيوانات[4] قایل نیست و این نوع برخورد نسبت به محیط زیست که از گذشته در تاریخ وجود داشته هم چنان ادامه دارد.:[5] متأسفانه در جامعه امروز برخی به صورت بی رحمانه و بدون توجه به منافع ملی، جنگل ها و مراتع را از بین می برند و هوا را آلوده می کنند و هرگز به فکر خود و آیندگان نیستند. [6]
بنابراين، پيش بينى مى توان كرد كه در آينده اى نه چندان دور «فاجعه بزرگ» روى دهد و احتمالاً بشريت با غير قابل زيست شدن محيط زيست، از ميان برود!.[7]
* ضرورت صیانت از محیط زیست
بدیهی است با توجه به پيوندهاى اجتماعى و اينكه هيچ كار بدى در اجتماع انسانى در نقطه خاصى محدود نمى شود، بلكه هر چه باشد همانند آتشى ممكن است به نقاط ديگر سرايت كند، لذا در اجتماع چيزى به عنوان «ضرر فردى» وجود ندارد، و هر زيان فردى امكان اين را دارد كه به صورت يك "زيان اجتماعى" درآيد، و به همين دليل منطق و عقل به افراد اجتماع اجازه مى دهد كه در پاك نگه داشتن محيط زيست خود از هر گونه تلاش و كوششى فروگذار نكنند.[8]
از پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چنين نقل شده كه فرمود: «يك فرد گنهكار، در ميان مردم همانند كسى است كه با جمعى سوار كشتى شود، و به هنگامى كه در وسط دريا قرار گيرد تبرى برداشته و به سوراخ كردن موضعى كه در آن نشسته است بپردازد، و هر گاه به او اعتراض كنند، در جواب بگويد من در سهم خود تصرف مى كنم!، اگر ديگران او را از اين عمل خطرناك باز ندارند، طولى نمى كشد كه آب دريا به داخل كشتى نفوذ كرده و يكباره همگى در دريا غرق مى شوند».[9]
از این رو اسلام به هيچ وجه به ضرر ديگران رضايت نمى دهد، حديث مشهور «لا ضرر» كه در كتب اهل سنت و شيعه از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده[10]، وجود هر نوع توليد زيان آور را ممنوع مىكند، خصوصاً آنجا كه توليد فرآورده اى به زيان هاى عظيم اجتماعى منجر شود و يا حقوق گسترده ديگران را پايمال كند؛ مانند توليداتى كه به تخريب محيط زيست، به خطر افتادن زندگى آبزيان و حيوانات، نابودى جنگل ها و آلودگى درياها، و يا توليد سلاح هاى كشتار جمعى منجر گردد.[11] که ضرورت تحقق این مهم منبعث از احكام فقهى چیستی رابطه انسان با طبيعت و محيط زيست است.[12]
* صیانت از محیط زیست در اسلام
باید اذعان نمود اسلام نسبت به محیط زیست نگاه ویژه ای دارد و روایات فراوانی در این زمینه وارد شده است و این نگاه اهمیت و نقش محیط زیست را نشان می دهد.[13]
بدين جهت حضرت على عليه السلام در بخشی از عهدنامه مالك اشتر خطاب به آن فرمانده شجاع خويش مى فرمايد:[14] «وَ لَا تَقْطَعُوا شَجَراً إِلَّا أَنْ تُضْطَرُّوا إِلَيْهَا»؛ و درختان را جز در حال ناچارى قطع نكنيد».[15]
پيامبر رحمۀ للعالمين نیز به سربازان خويش دستور مى دهند كه هيچ درختى را در هنگام جنگ و نبرد قطع نكنند، و به محيط زيست احترام بگذارند؛ مگر اين كه درخت يا درختانى مانع پيشروى سربازان اسلام و لشكريان قرآن باشد، كه در اين صورت قطع آن از باب ضرورت -و البته به مقدارى كه ضرورت اقتضا مى كند- مانعى ندارد.[16]
هم چنین می توان به اعمال عبادی حج و عمره اشاره نمود كه یکی از ابعاد تحريم صيد در حال احرام نيز به همين منظور است، زیرا با توجه به اين همه رفت و آمدى كه هر سال در اين سرزمين هاى مقدس مى شود، نسل بسيارى از حيوانات در آن منطقه كه به حكم خشكى و كم آبى، حيواناتش نيز كم است، برچيده خواهد شد، مخصوصاً با توجه به اين كه در غير حال احرام نيز صيد حرام است،[17] همچنين از حرمت كندن درختان و گياهان، روشن مى شود كه اين دستور ارتباط نزديكى با مسأله حفظ محيط زيست و نگهدارى گياهان و حيوانات آن منطقه از فنا و نابودى دارد.[18]
گفتنی است صنايع كنونى با تمام فوايد و بركاتى كه براى نوع بشر دارد، محيط زيست را به شدت آلوده و تخريب مى كند و به دنبال تخريب محيط زيست، انواع جان داران در خطر نابودى قرار مى گيرند لذا دنياى كنونى به اين فكر افتاده است كه براى حفظ محيط زيست و نسل حيوانات به پا خيزد و پيش از آن كه فاجعه اى در كره خاكى ما رخ دهد، چاره اى بينديشد.[19] ولى پيشوايان اسلام از هزار سال پيش و بيشتر بر اين موضوع تأكيد كرده اند كه يك نمونه آن سخنان صريح مولا أمير المؤمنين (عليه السلام) است كه با صراحت مى فرمايد: «برابر سرزمين ها و حيوانات مسئوليد».[20]
درباره حفاظت از محيط زيست مؤلفه های فراوانى ديده مى شود؛ از جمله اين كه دستور داده شده است: «كنار نهرها ،زير درختان ميوه دار و مقابل درهاى خانه ها و محل نزول كاروان ها و اطراف مساجد را آلوده نسازيد؛ ».[21] در دستورات جنگى اسلام نيز نقل شده؛ «درختان سرزمين دشمن را قطع نكنيد؛ نسوزانيد و با جريان سيل آساى آب، آن ها را از ميان نبريد. آب آشاميدنى دشمن را آلوده نسازيد».[22] و در یک جمله «محيط زيست را آلوده نكنيد»،[23] لیکن آمریکا كه صداى دفاع از حقوق حيوانات و محيط زيست آنها گوش فلك را كر كرده، در جنگ ويتنام هنگامى كه سربازان ويتنامى به جنگل ها پناه مى بردند، جنگل را با سربازان درون آن به آتش مى كشيدند. اما اسلام اجازه اين كار را نمى دهد و مى گويد: «شما با سربازان و دشمن نبرد مى كنيد، محيط زيست كه گناهى ندارد».[24]
* پیامدهای نابودی محیط زیست در آموزه های قرآنی
در تبیین این مسأله باید گفت در قرآن مجيد مى خوانيم: «هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فيها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ»؛ اوست كه شما را از زمين آفريد و آبادى آن را به شما واگذاشت؛ پس از او آمرزش بطلبيد سپس به سوى او باز گرديد (و به عمران و آبادى زمين بپردازيد)»[25] تعبير به عمران و آبادسازى به وسيله حضرت آدم(علیه السلام) و نسل او نشان مى دهد كه بايد هدف همه انسان ها عمران و آبادى زمين باشد، نه تخريب آن به وسيله نابودی محيط زيست!.[26]
هم چنین خداوند متعال دليل نفاق و دشمنى یکی از منافقان به نام «اخنس» را چنين بيان مى كند؛[27] «وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ» نشانه نفاق و دورويى اخنس و ساير منافقين اين است كه هنگامى كه روى برمى گردانند و از نزد تو خارج مى شوند، در راه فساد در زمين كوشش مى كنند و زراعت ها و چهارپايان را نابود مى سازند؛ با اين كه مى دانند خداوند فساد را دوست ندارد.[28] یعنی، چنين افرادى وقتى به حكومت و قدرت دست يابند، مفسد فى الارض مى شوند و در همه جا تخم فساد مى پاشند؛ زراعت ها را ويران نموده و چهارپايان را نابود مى نمايند. «اخنس» منافق وارد منطقه اى از مناطق مسلمانان شد، در آنجا شروع به إفساد و خرابكارى كرد؛ زراعت هاى مسلمانان آن منطقه را از بين برد و حيواناتشان را نابود ساخت.[29]
اين آيه شريفه نشان مى دهد كه اسلام در هزار و چهار صد سال پيش اهميت خاصى براى حفظ محيط زيست قائل بوده است، بدين جهت ضربه به محيط زيست را در رديف «افساد فى الارض» شمرده است و آن را از نشانه ها و علامت هاى نفاق و دشمنى با اسلام بيان نموده است. در ساير آيات قرآن و روايات اسلامى، نمونه هاى فراوانى در مورد محيط زيست يافت مى شود.[30]
* «الزام اجتماعی»؛ شاخصه ارتقای صیانت از محیط زیست
در تبیین «الزام اجتماعى» می توان گفت كه وضع زندگى اجتماعى انسانها به چنان مرحله اى برسد كه احساس نياز به مطلبى كند و آن را به عنوان يك «ضرورت» و در قالب «قانون» بپذيرد.[31] لذا مشاهده می شود داد و فريادها در زمينه آلودگى محيط زيست به جايى نمى رسد، و كسى گوشش بدهكار اين نيست كه مقررات مربوط به پاكسازى محيط را بپذيرد؛ اما هنگامى كه كه يك «نياز واقعى» و ضرورت آن و ظهور نتايج نامطلوب وضع موجود جامعه و عدم امكان ادامه آن مسیر نادرست آشکار گردد، الزام اجتماعی قابل تصور خواهد بود؛ به عنوان نمونه مردم ببينند شهرى همانند تهران آنچنان گرفتار آلودگى هوا شده كه بيماري هاى پى درپى مردمش را تهديد مى كند؛ تنفس كردن مشكل شده؛ چشم ها مى سوزد؛ ... آثار بيماري هاى پوستى و كم كم بيمارى دستگاه تنفس و ناراحتى قلب و كبد و مسموميت آشكار گشته، اينجاست كه به عنوان يك ضرورت تن به مقررات شاق و كمرشكنى مى دهد، و از امورى مانند از كار انداختن كارخانه هايى كه با قيمت گزاف ساخته شده، كنار گذاشتن هزاران وسيله نقليه دودزا، و خوددارى كردن از بسيارى از فعاليت هاى پرسود اقتصادى كه موجب آلودگى هوا مى گردد، استقبال مى كند.[32]
* «فرهنگ سازی»؛ شاخصۀ بنیادین در صیانت از محیط زیست
باید اذعان نمود فرهنگ سازی در حفاظت از محیط زیست و ضرورت بالا بردن سطح آگاهی های مردم نسبت به محیط زیست امری حیاتی است، لذا قبل از مجازات افراد متخلّف باید به فکر تحول فرهنگی در محیط زیست بود تا همه مردم بدون نظارت دیگران از محیط زیست به خوبی حفاظت کنند.[33] بی شک مسائل مربوط به محیط زیست را باید از دبستان و پیش دبستانی شروع کرد و در کتاب های درسی آنها گنجاند.[34]
مردم نیز باید آگاه باشند که آب، زمین و هوا محدود است و هر کسی حق دارد مقداری از آن استفاده کند. هر نسلی به مقدار خودش حفظ کند و همان گونه که نسل های گذشته برای ما سهم گذاشتند ما هم برای آیندگان بگذاریم. [35] لذا حتی یک قطره آب هم مهم است. بی دلیل نباید مصرف شود. هوا را نباید آلوده کرد. [36] باید به طور جدی فرهنگ سازی کرد و مردم را نسبت به محدود بودن اینها و نیاز امروز و آیندگان به آن آگاه کرد [37]
هم چنین باید رسانه های گروهی در بخش محیط زیست فراوان کار کنند و الا در آینده مشکلات فراوانی خواهیم داشت و خدای نکرده افراد فراوانی مبتلا به بیماری های پوستی، تنفسی و قلبی خواهیم داشت. [38] باید کاری کنیم که این امر تبدیل به یک فرهنگ عمومی شود و مسلمانان جهان در این مسئله پیشرو باشند.[39]
* اجتناب از «مصرف گرایی»؛ مهمترین اصل در صیانت از محیط زیست
بدیهی است ترغيب به مصرف گرايىِ جنون آميز در بخش انرژى، آب، استفاده از ذخائر ارضى و منابع طبيعى از يك سو و تلاش براى افزايش قيمت ها به انگيزه سودجويى از سوى ديگر، سبب شده است كه در كشورهاى پيشرفته و ثروتمند به مصرف بيش از نياز روى آورند.[40] روشن است كه تاوان اين نوع مصرف گرايى لجام گسيخته و افراطى در جهان پيشرفته و صنعتى در قالب آثار سوء مصرف گرايى اشرافى، به دامان طبيعت نيز سرايت كرده است، منابع تجديد ناپذير به سرعت رو به زوال رفته، محيط زيست موجودات خشكى و دريايى آلوده گشته، نسل بسيارى از آنها در معرض نابودى قرار گرفته است، آلودگى هاى حاصل از مصرف بى رويه انرژى (بنزين و غيره)، دود كارخانه هاى صنعتى به گرم تر شدن دماى زمين انجاميده است، و به طور كلى كره زمين با خطرات جدى مواجه شده است.[41]
لذا نباید فراموش کنیم آن چه امروز دراختیار ما در این محیط زیست قرار دارد، صرفاً متعلق به نسل امروز نیست، بلکه به یقین نسل های آینده نیز در آن سهم دارند و تخریب آنها سبب محرومیت فرزندان و نسل های آینده می شود و این نهایت خودخواهی است که ما همه آنها را فراموش کرده و فقط به فکر خویش باشیم. لذا دانشمندان دلسوز پیوسته هشدار می دهند که در استفاده از این مواهب بسیار دقیق باشید و از هرگونه اسراف و خرابکاری بپرهیزید.[42]
* «تبیین فقهی» محیط زیست؛ رسالت فقهای اسلامی
لازم به ذکر است در فقه اسلامى بايدها و نبايدهاى فراوانى در زمينه مسائل مربوط به زندگى طبيعى انسان وجود دارد، كه او را از امور زيانبار و خطرات حفظ مى كند. شاهد اين سخن وجود آموزه های فقهی در تحريم بعضى از تصرف هاى زيان بار در طبيعت است كه محيط زيست را ويران مى كند و به طور كلى تحريم اضرار به نفس و آنچه براى سلامت جسم و جان انسان ها خطرآفرين است (و ممكن است خود انسان خطر آنها را هنوز درنيافته باشد).[43]
به بيان ديگر؛ از آنجا كه اسلام پاسخگوى همه احتياجات انسان است، شكل پاسخگويى به نيازهاى انسان در زمان هاى مختلف فرق مى كند كه اين با دخالت زمان و مكان در اجتهاد قابل تحقق است که امروزه به عنوان «مسائل مستحدثه» مطرح است. لذا اصل ضرورت صیانت از محيط زيست از جمله مسائلى است که با مؤثر دانستن دو عنصر زمان و مكان در اجتهاد مى توان پاسخ درست شرعى اين مسائل را از نصوص دينى استنباط كرد.[44]
لذا تبیین فقهی محیط زیست از جمله ابعاد گسترده فرهنگ و دانش بلند اسلامی است که نسبت و رابطه فقه و محیط زیست را تبیین می کند زیرا در دنیایی که شرم آورترین تخریب محیط زیست از سوی کشورهای صنعتی صورت می گیرد دستورات فقهی اسلامی درخشندگی خاصی در این عرصه داشته و عامل مهمی برای معرفی مکتب اسلام خواهد بود.[45]
بنابراین فقه اسلامی نه تنها نسبت به مسائل مربوط به محیط زیست بی تفاوت نیست، بلکه دستورهای مؤکدی در زمینه حفظ و نگهداری و گسترش و آفت زدایی آنها صادر کرده است. لذا پیوند ناگسستنی مباحث فقهی با مسائل محیط زیست را باید طلیعه مبارک در حفظ و حراست و پاسداری از منابع محیط زیست دانست، آن هم در حالی که در پرتو حکومت اسلامی فقه و فقاهت عزیز است و نفوذ زیادی در افکار عمومی دارد.[46]
* سخن آخر
در خاتمه باید گفت اسلام به محیط زیست به عنوان برنامه ای مقدس نگاه می کند، از این رو دولت و همه نهادها و سازمان های مرتبط با مسألۀ محیط زیست باید سازمان محیط زیست را در انجام فعالیت هایش یاری کنند و هرگز نباید خود را از این مسئولیت جدا بدانند. اینجانب هر زمانی که خبر تخریب مراتع، جنگل ها و محیط زیست به من می رسد از این وضعیت رنج می برم.[47]در حالی که باید آینده را دریابیم و درختکاری فراوانی داشته باشیم.[48]
متأسفانه مشاهده می شود که برخی بدون توجه به منافع ملی، آلودگی های زیستی را در شهرها ایجاد می کنند و این نوع برخورد، همگان را نگران کرده است.[49] لذا این خودخواهی است که همه منافع عصر حاضر را از آن خود بدانیم و آیندگان را از منافع ملی محروم کنیم.[50] در حالی که هرگز نباید در حفظ منافع ملی، منافع بلند مدت را فدای منافع کوتاه مدت کرد، زیرا تنها توجه به منافع کوتاه مدت ضررهای فراوانی به آیندگان وارد می کند.[51]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظلّه)makarem.ir
پاورقی:
[1] رساله احكام جوانان (پسران) ؛ ص151.
[2] پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به نخستین همایش فقه و محیط زیست؛«پژوهه ؛ فروردین و اردیبهشت 1385؛ شماره 17؛ گزارشهای توصیفی از همایش های علمی».
[3] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص14.
[4] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج6 ؛ ص11.
[5] بیانات حضرت آیت اللّه العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست «افق حوزه؛ 16 بهمن 1387؛ شماره 218؛ اخبار حوزه».
[6] همان.
[7] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص16.
[8] تفسير نمونه ؛ ج3 ؛ ص37.
[9] تفسير نمونه، ج3، ص: 38.
[10] ر. ك: كافى، ج 5، ص 280؛ مسند احمد، ج 1، ص 313.
[11] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج2 ؛ ص334.
[12] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج1 ؛ ص452.
[13] بیانات حضرت آیت اللّه العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست «افق حوزه؛ 16 بهمن 1387؛ شماره 218؛ اخبار حوزه».
[14] آيين رحمت ؛ ص35.
[15] آيين رحمت ؛ ص36.
[16] همان.
[17] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج1 ؛ ص559.
[18] تفسير نمونه، ج5، ص: 88.
[19] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج6 ؛ ص437.
[20] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج6، ص: 438.
[21] به كتاب« وسايل الشيعه»، احكام الخلوة، باب 15 مراجعه كنيد.
[22] وسايل الشيعه، كتاب الجهاد، باب 16 و 15 از باب جهاد العدو.
[23] وسايل الشيعه، ج 11، ابواب جهاد العدو، باب 15، ح 2 و 3.
[24] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله)، ص: 289.
[25] سوره هود، آيه 61.
[26] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج4 ؛ ص167.
[27] آيات ولايت در قرآن، ص: 280.
[28] همان.
[29] تفسير نمونه، جلد 2، صفحه 44.
[30] آيات ولايت در قرآن ؛ ص280.
[31] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص33.
[32] حكومت جهانى مهدى (عج)، ص 35.
[33] بیانات حضرت آیت اللّه العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست «افق حوزه؛ 16 بهمن 1387؛ شماره 218؛ اخبار حوزه».
[34] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رییس سازمان محیط زیست استان قم؛1/11/1390.
[35] همان.
[36] همان.
[37] همان.
[38] همان.
[39] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛«پگاه حوزه؛26 فروردین 1385؛ شماره 180؛ فقه زیست و سیاست انرژی».
[40] امپرياليسم و عقبماندگى، ص 52.
[41] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج2 ؛ ص401.
[42] پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به نخستین همایش فقه و محیط زیست؛«پژوهه - فروردین و اردیبهشت 1385؛ شماره 17؛ گزارشهای توصیفی از همایش های علمی».
[43] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج1 ؛ ص68.
[44] دائرة المعارف فقه مقارن، ج1، ص: 290.
[45] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛«پگاه حوزه؛26 فروردین 1385؛ شماره 180؛ فقه زیست و سیاست انرژی».
[46] پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به نخستین همایش فقه و محیط زیست؛«پژوهه - فروردین و اردیبهشت 1385؛ شماره 17؛ گزارشهای توصیفی از همایش های علمی».
[47] بیانات حضرت آیت اللّه العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست «افق حوزه؛ 16 بهمن 1387؛ شماره 218؛ اخبار حوزه».
[48] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رییس سازمان محیط زیست استان قم؛1/11/1390.
[49] بیانات حضرت آیت اللّه العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست «افق حوزه؛ 16 بهمن 1387؛ شماره 218؛ اخبار حوزه».
[50] همان.
[51] همان.