۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۹ : ۰۷
ورود سلیقههای شخصی به دین ممنوع
حجتالاسلام قرائتی طی سخنانی با بیان تذکراتی درخصوص ممنوعیت اعمال سلایق در دین گفت: ما عبد هستیم، عبد به معنای تسلیم است. چیزی را که میخواهیم القاء کنیم باید در اسلام آمده باشد. در خیلی از اعمال و رفتارها ما سلیقهای عمل میکنیم. به مسجدی در یکی از شهرستانها رفتم، دیدم مؤذن بعد از «اشهد ان علیاً ولی الله» میگوید: «اشهد انًّ فاطمة ولیة الله» گفتم: این را از کجا آوردهای؟ همه میدانیم که حضرت زهرا(س) ولی خدا و مادر یازده امام است. میدانیم حضرت زهرا(س) معصوم است، اما این دلیل نمیشود که به خاطر محبت چیزی به دین و دستورات اضافه کنیم. شخصی نزد امام دعا میخواند: «یا مقلب القلوب و الابصار...» امام گفت: «والابصار» که در دعا نبود، چرا اضافه کردی؟ سند اصلی ما قرآن است. امام رضا(ع) فرمود: مطلبی را که از من شنیدید، بپرسید که این مطلب از کجای قرآن است؟
نیاز به ازدواج مانند تشنگی است/ نباید برای رفع تشنگی منتظر لیسانس ماند
وی با توصیه دانشجویان به ازدواج گفت: اینجا دانشگاهی است که الحمدلله حجاب دانشجویانش مناسب است و آنطور که مسئولان دانشگاه میگفتند این دانشگاه از نظر علمی و مدت زمان تحصیل شرایط بهتری بر سایر دانشگاهها دارد. اولین توصیه من این است که به فکر ازدواج باشید و به بهانههای مختلف ازدواجتان را به تأخیر نیندازید. نیاز به ازدواج مثل نیاز به آب است. اگر کسی تشنه است، نباید بگوییم: صبر کن تا لیسانس بگیری و بعد به تو آب میدهیم. قرآن میگوید: «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ» حدود پنجاه نکته در این آیه هست. زن و شوهر لباس یکدیگر هستند. یعنی همانطور که لباس، غنی و فقیر ندارد و همه نیاز به لباس دارند، فقیر هم باید ازدواج کند. لباس تابستان و زمستان ندارد. همین که هوا گرم است، لباس نازک میپوشیم. شوهر امروز عصبانی است؟ خانم کوتاه بیاید. زن عصبانی است، آقا کوتاه بیاید.
نماز و ازدواج دو راه برای رفع آسیبهای اجتماعی است
قرائتی ادامه داد: اکثر گناهان از دو راه غفلت و شهوت است. دوای غفلت نماز است. به دلیل این آیه: «أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْرى» (طه/ 14) نماز ذکر خداست. نماز یاد خداست. یاد خدا که آمد، همه غفلتها کنار مىرود. دوای شهوت هم ازدواج است. اگر ما غفلت و شهوت را حل کنیم، یعنی ازدواج آسان شود و نماز برپا شود، بسیاری از آسیبهای اجتماعی حل میشود.
علوم دنیا قلیل است
این استاد قرآن با بیان آیهای از سوره مبارکه اسرا علوم دنیا را قلیل دانست و گفت: فکر نکنید که با این درسی که میخوانید خیلی از دیگران بالاتر هستید. غرور شما را نگیرد. فکر میکنید در این چهار سال چه مدت در حال تحصیل و مطالعه هستید؟ دانشجویان ما در این چهار سال که در دانشگاه درس میخوانند، چند ماهی بیشتر مطالعه ندارند. بگذارید محاسبه کنم: در این چهار سال، چهار تابستان تعطیل است، هر تابستان هم سه ماه. هر سالی پنجاه و دو جمعه دارد که تعطیل است. پنجاه و دوتا پنجشنبه هم تعطیل است. یعنی یکسال از این چهار سال، تابستان است، بیش از یک سال هم، پنجشنبه و جمعه دارد. هر سالی بیست روز بین ترم دارد، بیست روز هم عید نوروز دارد. سی و پنج روز هم مثل عید غدیر و بیست و دوم بهمن و عاشورا و شب قدر و مبعث تعطیل است. با کم و زیادش تقریباً دو سال و نیم از چهار سال کلاس و درس تعطیل است. «وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلیلًا» (اسراء/ 85) یعنى همه دانش حوزه و دانشگاه، روى هم اندکى بیش نیست.
در اسلام فارغ التحصیل نداریم
وی افزود: خدا به پیغمبرش موسی مىگوید: «وَ قُلْ رَبِّ زِدْنى عِلْماً» (طه/ 114) تو هم فارغالتحصیل نیستى. برو و خضر را پیدا کن و از او بیاموز. از فرصت عمرتان استفاده کنید، اگر سال پنجاه و دو هفته است، هر هفته یکی از کتابهای شهید مطهری را مطالعه کنید. نگذارید عمرتان هدر برود. قرآن در همه موضوعات حرف برای گفتن دارد. حقوق در قرآن، سیمای انسان در قرآن، سیاست در قرآن، مهندسی در قرآن، مسکن در قرآن و... در کنار درسی که میخوانید مبانی دینیاش را بخوانید. شما که فارغ التحصیل قم هستید، امتیازاتی نسبت به دیگران دارید و آن اینکه در جوار حضرت معصومه(س) هستید و دسترسی به کتابخانهها و علما دارید.
حمایت از یک فرد و حزب خاص محبوبیت انسان را خدشهدار میکند
قرائتی با یادآوری ماجرای اقامت پیامبر(ص) در مدینه گفت: روزى که حضرت رسول اکرم(ص) وارد مدینه شد، هر قبیله براى کسب افتخار خود مىخواست حضرت وارد قبیله آنان شود؛ ولى حضرت مىخواست بىطرفى خود را نسبت به همه قبائل نشان دهد و بگوید که همه را با یک چشم مىبیند؛ زیرا گاهى یک موضعگیرى و حمایت از فرد یا حزبى، محبوبیت انسان را براى همیشه خدشهدار و تأثیر سخن او را کم مىکند. در آن روز، حضرت فرمود: من افسار شتر را رها مىکنم و هر کجا که او خوابید؛ مهمان همان خانه مىشوم. این طرح را همه پسندیدند. پس حیوان را رها کردند و شتر در خانه ابو ایّوب انصارى خوابید که در آن زمان، در مدینه فقیرتر از او نبود.
احسان به والدین فرمانی از سوی خدا که قابل تغییر نیست
مفسر قرآن کریم با بیان نکات احسان به والدین در قرآن گفت: در سادهترین آیات قرآن نکتههای بسیاری نهفته است. قرآن میفرماید: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» (بقره/ 83)، «وَ بِالْوالِدَیْنِ» یعنى احسان به والدین را به دست خودتان انجام بدهید این «ب» باى الصاق است، یعنى با دست خودت باشد. خودت والدینت را دکتر ببر. من اگر یک قاشق برنج دهان مادرم بگذارم به این آیه عمل کردم، امّا اگر 10 گونى برنج به خانه مادرم بفرستم، «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا» نیست این «الى الوالدین احساناً» است. همچنین نگفته است: «وَ بِالاَبوینِ إِحْساناً» چون کلمه «اب» در عربی به پدر و مادر، عمو، پدرزن، معلم و رهبر گفته میشود. خدا میخواهد بگوید حساب پدر مادر از همه جداست. و یا نگفته: «بِالوالِدَینِ المُومِنیَن»، یعنی دین پدر و مادر اهمیتی ندارد. چه مؤمن و چه کافر! نگفته: «بِالوالِدَینِ الحَیین»، چه حى، چه میت! یعنى پدر و مادر من از دنیا رفتند باید باز آدم به زیارت آنها برود. نگفته: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إنِفاقا» خیلى وقتها پدر و مادر پول نمىخواهند، محبت میخواهند. باید کارى کنیم که قبل از آنکه پدر و مادر به زبان بیاورند، برایشان انجام دهیم. نگفته: «وَ بِالْوالِدَیْنِ الإحسَان»، «الإحسَان» معرفه است، یعنی احسانی که خودت انتخاب میکنی اما «إِحْسانا» یعنی هر چه والدین میگویند.
قرائتی درخصوص احسان به مردم گفت: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسان»خداوند درباره مردم میگوید عدل و احسان، اما نسبت به والدین میفرماید: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» (بقره/ 83) عدل دیگر نیست. یعنى چه؟ یعنى اگر به شما گفتند: نفهم! مىشود گفت: خودت نفهمى! اما اگر پدر و مادر به فرزندشان گفتند: نفهم، نمىشود تلافی کرد! «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» چهار مرتبه در قرآن تکرار شده است و در کنار توحید هم آمده است. این فرمان چه فرمانی است؟ «امر» خدا امر کرده است؟ «قال» خدا گفته، «حکم» خدا حکم کرده است؟ میفرماید: «وَ قَضى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا» (اسراء/23) «قضی» فرمانهایی است که قابل تغییر نیست. یعنی این قانون در هیچ دینی قابل تغییر نیست.
وظایف ما در برابر قرآن
وی افزود: در برابر قرآن اول اینکه بیوضو دست بر قرآن نگذارید. تماس با قرآن مخصوص پاکان است، «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» (واقعه/79) بعد تلاوت و خواندن قرآن است. «فاقروا ما تیسّر من القرآن» (مزمل/20) بعد وقتی میخوانید تدبر کنید. «أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن» (نساء/82) چرا در معانى قرآن تدّبر نمىکنند؟
پاسخ به شبهات/ قطع دست دزد 26 شرط دارد
این استاد قرآن با اشاره به ضرورت آمادگی در پاسخ به شبهات گفت: در دین شبهه بسیار است مثلاً: چرا اسلام گفته است که دست دزد را قطع کنید؟ این مردی که دستش قطع شد از تمام حقوق انسانی محروم میشود، کسی به خواستگاری دخترش نمیرود، آبرویش پیش همه از بین میرود؟ قانون دست دزد نه با مدنیت، نه با تمدن بشرى و نه با حقوق بشر سازگاری ندارد؟ جواب: اسلام که دست هر دزدی را قطع نمیکند. 26 شرط دارد. دزد باید حتماً دیوارى را خراب کند، قفلى را بشکند، اگر دزد از یک پادگانى، وزاتخانهاى، مسجدى، حسینیهاى، دانشگاهى چیزى برداشته است، دزد هست، اما دستش را قطع نمىکنند. باید قانون را هم بداند، اگر دزد بگوید که من نمىدانستم دستم را قطع مىکنید، دستش را قطع نمىکنند. اگر کسی اینها را نداند، نمیتواند در مقابل شبهات پاسخگو باشد.
دلایل تبعیت از ولی فقیه
قرائتی درباره دلایل تبعیت از ولی فقیه گفت: شاید سؤال کنند که مگر ولی فقیه معصوم است؟ مگر مراجع معصوم هستند؟ آنها هم مثل ما اشتباه میکنند، پس چرا ما باید از آنها اطاعت کنیم؟ رابطه مردم با رهبر، رابطه تبعیّت است. مگر دکتر اشتباه نمیکند؟ مگر دکتر معصوم است؟ مگر شما که پیش دکتر مىروى راز قرص را مىفهمى؟ همه مراجع ما خودشان تقلید مىکنند. یعنى وقتى مریض مىشوند هرچه دکتر گفت گوش مىدهند. همینطور که مرجع ما به حرف دکتر گوش مىدهد، دکتر هم باید به حرف مرجع گوش بدهد. اصل حجیّت است، نه عصمت.
چرا اسلام به حجاب اهمیت داده است؟ اسلام گفته: خانم حجاب داشته باش. خودت را حراج نکن! کسى حق دارد به تو نگاه کند که خرجى تو را بدهد. هرکس خرج تو را داد، به تو نگاه کند. حجاب به نفع زن است. حجاب ارزش زن است. حجاب عزت زن است.
در پایان این مراسم با حضور حجت الاسلام قرائتی و مسؤولین دانشگاه حضرت معصومه(س) از دانشجویان حافظ قرآن تجلیل به عمل آمد.
منبع:فارس