۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۷ : ۰۵
عقیق:حجتالاسلام حمیدرضا شاکرین (عضو گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی): بحث آخرت به لحاظ اهمیت مسئله بسیار فوقالعادهای است، اگر مقایسهای بین اهمیت مسائل دنیوی و آخرت داشته باشیم متوجه میشویم در عین اینکه اسلام دینی است که به خوبی بین دنیا و آخرت موازنه برقرار کرده اما تمام قرآن مجید را که ورق میزنیم، قدم به قدم بر مسئله آخرت و اهمیت آن تکیه میکند.
قرآن اندازهای به آخرت توجه دارد که در جایی میگوید، حیات، حیات آخرت است البته این بدین معنا نیست که برای دنیا ارزشی قائل نیست اما در مقام مقایسه آن اندازه تفاوت دنیا و آخرت زیاد است که انگار این دنیا اصلا در برابر آخرت به چشم نمیآید.
حیات آخرت، حیات جاودان و ابدی است در حالی که حیات اینجهانی، مقدماتی است. یعنی انسان از مرحله مقدماتی به مرحله فناناپذیر، جاودان و ابدی میرود
حیات آخرت، حیات جاودان و ابد است در حالیکه حیات این جهانی مقدماتی است، حیات انسان تمامی ندارد درحالیکه از یک حیات به حیات دیگر میرود؛ از یک مرحله مقدماتی به مرحله فناناپذیر، جاودان و ابدی.
تفاوت محدودیت این دنیا و نامحدود بودن آخرت، نامحدود است. این اندازه که پیغمبران تلاش میکردند تا مدام به انسان برای آخرت هشدار داده و به او تذکر دهند، جدی بوده است. بنابراین میزان برتری، اهمیت و درجه تقدم آخرت نسبت به دنیا نامحدود است و طبیعتاً این نکته ایجاب میکند که انبیا الهی (ع) و خداوند متعال در تعالیمی که برای دین بشر فرستادهاند، سرمایهگذاری وسیع و گستردهای در این عرصه بکنند.
در ادبیات عرفانی و فلسفی این نکته را یکی از دلایل جاودانگی انسان گرفتهاند، استدلالاتی هم پشت این مسئله است یک بیان فلسفی مرحوم استاد مطهری دارند که هیچ یک از امیال درونی ما بدون یک پاسخ حقیقی در خارج نیست. انسان یک حقیقت جاودانه است و همین حقیقت است که در قالب ادراک، میل و گرایش ذاتی خودش را در انسان جلوهگر میکند.
کارکردهای اُخروی دین ابعاد وسیعی دارد که بنده در اینجا به چند مورد عمده اشاره میکنم یکی از نقشهایی که دین در این زمینه دارد ارائه یک بینش صحیح و جامعی نسبت به آخرت است که در واقع دین اولاً اصل وجود جهان آخرت و جهان باقی را بیان میکند و به ما توضیح میدهد که شما پس از این زندگی جهان و اتمام دوره حیاتتان در دنیا چه وضعیتی پیدا میکنید و در چه جهانی قرار میگیرید،مراحلی که این حیات دارد،ابعاد و خصوصیات آن را به تفضیل روشن میکند.
یعنی دین از یک سو اصل بقاء انسان و حیات جاودانه را روشن میکند و از سوی دیگر ویژگیها و ابعاد حیات آخرت را بیان میکند. حتی فلسفههای بشری به سادگی نمیتوانند درباره جهان آخرت اطلاعاتی بدست آورند آن چیزی هم که بدست آمده یک مقدار محدود انعکاسی از گفته انبیا است که فیلسوفان را به فکر واداشته و متفکران بزرگی از اندیشمندان بشری در این رابطه مطالعه کردند اما باز هم اطلاعاتشان محدود است.
انبیاء الهی علاوه بر این مجموعه بینشی که گنجینه گستردهای از معارف است، کار انگیزشی قوی هم انجام دادهاند. انبیاء مرتب به ما هشدار و اندرز و امید دادند و سپس انگیزههای حرکت به سوی ساخت حیات جاودانه سعادتمندانه را در انسانها بسیار تقویت کردند و مکررا به انسانها هشدار میدادند از اینکه به سمتی بروند که سرنوشت ابدی آنها را دچار آسیب کند.
علاوه بر این، کار دیگر انبیاء به ویژه در دین اسلام، مسائل این جهانی انسانها را به گونهای مدیریت و برنامه ریزی میکنند که همه اینها به سعادت اخروی انسان ناظر باشد یعنی در عین اینکه حقوق انسانها در این دنیا تأمین میشود و عدالت رعایت میشود، انسان در مسیر سعادت و قرب الی الله قرار گیرد. پس تنظیم حیات این جهانی متناسب سعادت جاودان یکی از کارکردهای مهم دین در این عرصه است.
اینکه چرا انسان از مرگ میترسد، یک علتش این است که تفسیر درستی از مرگ ندارد و دوم اینکه ممکن است آخرتمان را خراب کرده باشیم! گناه موجب ترس از مرگ است به همین دلیل میگویند که همیشه استغفار بکنید تا این ترس از بین برود. در روایات داریم که مرگ بهترین تحفه خداوند برای انسان مؤمن است.
منبع:فارس