زندگی به سبک اهل بیت علیهم السلام
جایگاه فراغت و تفریح از نگاه اهل بیت(ع)
رداشت غالب در مقایسه میان «کار و فراغت» به عنوان دو بخش کاملاً به هم پیوسته در زندگی فردی و اجتماعی، این است که کار، اصل و فراغت، امری تبعی، وابسته و فرع بر کار است؛ بنابراین اگر کاری نباشد، فراغتی هم نیست.
عقیق:دین پژوهان و فقها در معرفی فراغت و تفریح مطلوب از دیدگاه اسلام، معیارهایی ذکر کرده اندکه عاری بودن از مفاسد اخلاقی، تناسب با اقتضائات فطری، هم سویی با کمال جویی معنوی، دارا بودن غرض عقلایی، تناسب نداشتن با مجالس لهو و لعب، پرهیز از تن آسایی و نازپروردگی، رعایت اعتدال و پرهیز از زیاده روی، پرهیز از واقعیت گریزی و ترجیح شادی های روحی بر شادی های جسمی از مهم ترین این معیارهاست. فراغت به معنای زمان آزاد و فارغ از الزامات شغلی (رسمی، متوقع و انتفاعی)، زیستی (سرگرمی های گریزناپذیر روزانه مانند تغذیه، خواب و استحمام)، عادی (خرید، رفت و آمد) و اجتماعی (انجام دادن وظایف و تأمین انتظارات اجتماعی)،بشر بوده است. خلوت با خود، معاشرت با اطرافیان، گشت و گذار در طبیعت، ورزش و تفریح، پرداختن به عبادات دینی، شرکت در آیین ها و مناسک جمعی و اشتغال به فعالیت های هنری و ذوقی، بخشی از مهم ترین فعالیت های فراغتی رایج بوده است.در عصر و زمان حاضر تحت تأثیر وقوع طیفی از تحولات ساختاری عمیق و گسترده، اوقات فراغت افراد و گروه های اجتماعی، گسترش کمی و کیفی بی سابقه و روز افزون یافته است. ظهور بر بحران های انسان شناختی، روانشناختی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، ارتباطاتی و زیست محیطی، با اثر پذیری از اقتضائات جامعه مدرن در سبک های زیستی متنوع و مدگرایی های بی اندازه آن، تمایل به رهایی هرچند موقت از قفس آهنین زندگی و الزامات گریزناپذیر، حیات جمعی را به یکی از کانونی ترین دغدغه ها و بلکه نیازهای همگانی تبدیل کرده است. نظام اجتماعی، خرد جمعی، الزامات محیطی و دولت های رفاه، به منظور تأمین پیش نیاز این فرصت اعطایی یا نیازهای هستی شناختی و به رسیمت شناختن آن به عنوان یکی از حقوق شهروندی و بلکه حقوق بشر، اقدامات متعددی را خواسته یا ناخواسته زمینه سازی و ساماندهی کرده اند.از منظر کارکردی نیز فراغت، بالقوه می تواند زمانی مناسب برای تأمل، اندیشیدن، فلسفیدن، تخیل ورزی، خودسازی، دانش افزایی، توسعه مهارت ها، تعالی یابی، شکوفایی استعدادها، بروز خلاقیت ها و...، در سطح فردی و تقویت روح جمعی منجر شود.اسلام به عنوان دین جاویدان، بر آن است که آیین زندگی، الگوی زیستی و برنامه هدایتی جامع، شیوه ها و راهکارهای عملی مناسبی برای ارضای همه نیازهای اولی و ثانوی بشر سفارش کند تا مجموع استعدادها و قابلیت های فطری و غریزی او متوازن شکوفا شوند و در نهایت برای هدایت او در مسیر رسیدن به غایات مقصود، بسترسازی مناسب گردد؛ ارضای نیاز به فراغت و تفریح نیز اگر یک نیاز اصیل و واقعی تشخیص داده شود، از این قاعده مستثنا نخواهد بود.دولت اسلامی نیز که بر پایه باورها، آمان ها، ارزش ها و اصول اسلامی پایه گذاری و اداره می شود، مأمورو مکلف است تا افزون بر اداره امور جامعه بر پایه احکام الهی، مردم را در راه رسیدن به ارزش های متعالی و سعادت دنیوی و اخروی یا به بیان دینی، زمینه سازی برای تحقق «حیات طیب» به عنوان مقدمه دستیابی به سعادت و کمال دنیوی و اخروی راهبری کند. دولت اسلامی به اقتضای مأموریت عامل خود، در حوزه شخصیت سازی، فرهنگ سازی و جامعه سازی، در بخش فراغت و تفریح نیز به عنوان یکی از نیازهای توده ای، موظف است تا شرایط لازم را برای تأمین این مهم، متناسب با سطح انتظار و ضرورت فراهم آورد.* مفهوم فراغتفراغت اگرچه واژه ای دیر آشناست و دست کم معنایی متفاهم را القا می کند، به مرور زمان و بر اثر تحولات دوران ساز ناشی از انقلاب صنعتی و غلبه تمدن تکنوفوژیک، همچون بسیاری از واژه ها تغییر کرده است. فراغت در لغت به معنای آسایش، آسودگی، فرصت و مجال، فراغت بال، راحتی فکر و عاری بودن از تشویش، نداشتن کار و مشغولیت جدی، خلاصی و رهایی از کار یا به پایان رساندن آن است که در آن، شخص به امور دلخواه و تفننی می پردازد.فراغت، بنابر کاوش های مفهومی و دیدگاه های نظری، در معانی ذیل به کار رفته است.1. به معنای بخشی از زمان معین یا نامعین، منفصل از کار یا در آمیخته با آن شامل: الزامات زیستی، اجتماعی، مذهبی و شغلی؛2. تجربه نوعی بودن و شدن؛ احساس خوشآیند ذهنی و روانی ناشی از رهایی از چرخ معمول زندگی روزانه، کاهش فشارهای هنجاری، خودفرمانی، و خویشتن کاری؛3. مجموعه فعالیت ها و کنش های اختیاری، انتخابی، خلاق، خرسند کننده، فرح بخش، عاری از اغراض سودجویانه، دارای مطلوبیت فی نفسه، دارای ضرورت کارکردی و مورد نیاز در کنار نیازهای معمول؛4. نهادی از نهادهای اجتماعی (هر جامعه به ویژه جوامع پیشرفته و فارغ از دغدفه نیازهای ضروری برای تأمین نیاز فراغتی و تفریحی افراد، به مثابه یک نیاز ثانوی عام و همگانی، تمهیدها، اقدام ها، ساز و کارها و تدبیرهای ویژه ای را در سطوح مختلف تدارک دید و مؤسسه ها و سازمان های مختفلی در این باره اعلام آمادگی کرده اند) داشتن فراغت و امکان استفاده درست از آن، همچنین به عنوان یکی از مؤلفه های سبک زندگی مدرن و یکی از شاخص های کیفیت زندگی قلمداد شده است.* کار و فراغتبرداشت غالب در مقایسه میان «کار و فراغت» به عنوان دو بخش کاملاً به هم پیوسته در زندگی فردی و اجتماعی، این است که کار، اصل و فراغت، امری تبعی، وابسته و فرع بر کار است؛ بنابراین اگر کاری نباشد، فراعتی هم نیست.از این رو با فرض محور بودن کار، افراد، فراغت و تفریح را برای تقویت موقعیت کار جست و جو می کنند. این نسبت طبیعی و دیرپا در جامعه صنعتی مدرن تغییر کرده است. زمان فراغت تا پیش از انقلاب صنعتی و تحولات ناشی از آن، همواره به تبع زمان کار و در شعاع آن تعیین و تعین می شد. پس از این دوره، به شدت تغییر یافت و نسبت معکوسی میان آنها برقرار شد. * جایگاه فراغت و تفریح در سبک زندگی مؤمنانهاز ظاهر برخی ادله بر می آید که در اسلام، مقطع زمانی متغیری با نام «فراغت» به عنوان زمان فارغ از الزامات عادی، اجتماعی، مذهبی و خانوادگی که معمولاً ظرف معین شده و مخصوص برای کارها و فعالیت های تفریحی و سرگرم کننده است، در نظر گرفته نشده است. از این رو مؤمن به اقتضای سبک زیستی و منطق سلوک پیشنهادی، یا نیازی به فراغت و تفریح ندارد یا اگر دارد، فرصتی برای انجام دادن آن، در جدول زمانی وظایف از پیش معین، برای آن لحاظ نشده است.بدیهی است که پذیرش این دو وجه آسان نیست و یکی از دلایل توجیهی نیاز به فعالیت های سرگرم کننده و تفریح، پر کردن اوقات فراغت است. حال اگر چنین فراغتی نباشد، نیاز به مظروف نیز منتفی است. در نتیجه مؤمن باید همه لحظه ها و فرصت های خویش را با دقت وسواس، به کار و تلاش جدی، سودمند و هدفمند اعم از کار بدنی، فکری، خدماتی، ذوقی، و امور عبادی تخصیص دهد. در این برنامه اگر فراغتی هم باشد، به صورت ضمنی و زنگ تفریح و تنها برای تجدید نیرو، رفع خستگی و یافتن آمادگی دوباره برای پیگیری فعالیت ها و تکالیفی است که بر عهده دارد. از این میان، کودکان، افراد نابالغ، سالمندان و به طور کلی کسانی که شرایط عامل تکلیف را ندارد، استثنا شده اند.بنابراین در اسلام فراغت به معنای مصطلح یعنی زمان فراغ از همه الزامات یا زمان آزاد از هر نوع اشتغال، وجود ندارد. از سوی دیگر کار و اشتغال نیز در اسلام به کار حرفه ای ناشی از تقسیم کار اجتماعی محدود نمی شود که فرد در آن، بیشتر متأثر از الزامات بیرونی و با هدف کسب معیشت و رفع نیازهای مادی و غیر مادی به آن روی می آورد. همچنین باید یادآور شد که بررسی تفصیلی منابع دینی نشان می دهد که اسلام، فراغت و تفریح را به عنوان یک نیاز، به صورت مشروط و مقید تأیید و حتی به مصادیقی از آن سفارش کرده است. اسلام به عنوان یک دین جامع، متضمن و مروج نوعی سبک زندگی والگوی زیستی با شاخص های مناسب و اصولی است که در صورت حاکمیت و موفقیت در ساماندهی به عرصه های کلان زندگی اجتماعی و پیروی بیشتر مردم از آن، به طور طبیعی خواسته ها و نیازهای هدایتی خویش را در کل پیکره حیات جمعی پاسخ خواهد داد.* اسلام و فراغت و تفریح (رویکردی نظری) اسلام در راستای تحقق اهداف تربیتی و هدایتی خود و پیوند مؤمنان به کمال مطلوب، در زمینه سازماندهی به زندگی این جهانی بشر با هدف زمینه سازی برای رسیدن به مقصود و اتمام حجت بر همگان می کوشد و ایده حاکمیت ولایی بر مبنای قوانین الهی را برای تحقق این منظور و ایجاد بسترهای فرهنگی و اجتماعی لازم برای رشد و شکوفایی سرمایه های فطری مطرح می سازد. از این رو، نیاز به فراغت و تفریح نیز به عنوان بخشی از ضرورت های زیستی بشر نمی تواند به طور کلی از توجه و اهتمام دین به دور باشد و فقه اسلامی به عنوان یک قانون اساسی جامع مبتنی بر سنن جاوید الهی و ناموس تغییر ناپذیر طبیعت و فطرت پاک انسانی، به آن هرچند به صورت کلی توجه نکند. به دیگر سخن اگر نیاز به فراغت و تفریح یک نیاز اصیل باشد، دین که عهده دار پاسخگویی به نیازهای اصیل بشر است، بی شک ملزم به موضع گیری در خصوص آن خواهد بود.افزون بر دلایل نقلی، برخی از دلایل عقلی نیز بر اهمیت و ضرورت فراغت و تفریح، به دلالت التزامی، موضع تأییدی دین را نشان می دهد.دلیل اول مربوط به حوزه روان شناسی فلسفی است، فراغت جویی و تنوع خواهی یا آثار متوقع از آن همچون لذت جویی و فرح یابی را به نیازهای اصیل انسان ارجاع می دهد. اسلام به اقتضای فطری بودن، اصل این گرایش و لوازم قهری را تأیید کرده و انتظار می رود شریعت اسلامی که عهده دار هدایت سلوک عملی انسان در میسر رسیدن به غایت های متعالی در این بخش نیز مؤمنان را راهبر باشد.دلیل دوم، دلیل کارکردی است. از منظر کارکردی، فراغت و تفریح به مثابه مجموعه ای از کنش های انسانی، به آشکارا و پنهانی یا مستقیم و غیر مستقیم، به خلق آثار و نتایج مثبت منجر می شوند؛ نتایجی که وجود آن برای ادامه حیات انسانی ضرورت گریز ناپذیر دارد؛ برخی از این نتایج، به دلیل نقش و تأثیر مثبتی که در سراسر زندگی مؤمنانه دارند، مورد تأید دین نیز قرار گرفته است.* فراغت و تفریح در منابع دینیجست و جوی اطلاعات مربوط به سرگرمی و تفریح در منابع دینی اعم از آیات و روایات، تنها با بهره گیری از واژگان کلیدی اصلی ممکن خواهد بود، همچنین منابع دینی، گاه به خود تفریح و فراغت، گاه به مصادیق آن مانند شوخی (مداعبه، مفاکهه)، گاه از آثار و پی آمد های آن (خنده، نشاط، فرح) گاه به امری که نتیجه غیر مستقیم آن، شادمانی است و گاه به نکوهش برخی حالت ها همچنین خمودگی و کسالت که چاره آن تفریح و ورزش است، اشاره می کنند. ادله های موجود در این عرصه به بخش های تجویزی و ترغیبی و تحذیری و تحریمی دسته بندی می شود.ادله ترغیبی و تجویزی: برخ از ادله ها به شکل های گوناگون به فراغت و تفریح به طور عامل هماهنگ با معیارهای دینی ترغیب کرده است. توصیه به ورزش هایی مانند تیراندازی، اسب دوانی و شنا کردن؛ اختصاص دادن روزهایی از سال به عنوان عید؛ معرفی شادمانی و گشایش و رهایی از غم ها و گرفتاری های دنیوی و اخروی به عنوان مطلوب فطری؛ توصیه به رعایت برخی امور با هدف رسیدن به شادی و طراوت جسمی، نشاط روحی، آرامش روان و فرو نشاندن خشم؛ توجه دادن برخی روایات به آثار و نتایج شادمانی و تفریح؛ توصیه برای داشتن آسایش و راحتی بیشتر و لذت بردن از امکانات موجود با زهد در دنیا و پرهیز از حرص و ولع سیری ناپذیر؛ ارائه راه حل هایی برای پیش گیری از دچار شدن به غم و غصه ها در آینده؛ توصیه به پناه بردن به خدا از بروز کسالت و سستی به عنوان عارضه ای که موجب خسران دنیوی و اخروی انسان می شود؛ تبیین اهمیت ورزش و تربیت بدنی؛ آزاد گذاشتن کودکان تا هفت سالگی برای بازی وسرگرمی و بازی کردن با کودکان، نمونه هایی از ادله ترغیبی و تجویزی اسلام در فراغت و تفریح است.ادله تحذیری و تحریمی: در منابع دینی ادله دیگری نیز وجود دارد که با زبانی صریح به لزوم پرهیز از انواع فعالیت های سرگرم کننده و تفریحی توجه داده و برخی از بزرگان بنابر احتیاط آنها را مطلق پایه و دیدگاه محوری اسلام دانسته اند. ظواهر این ادله گویای مخالفت صریح و ضمنی اسلام با فراغت و تفریح یا دست کم برخی از مصداق های آن به اعتبار ترتیب خاص است. البته موضع منفی اسلام در برابر فراغت و تفریح (بر اساس روایات) مبتنی بر حمل واژه «لهو» است و فعل لهوی تنها در صورتی حرام خواهد بود که آثار مخربی همچون فساد یا زوال و تشدید گرایش به پیروی از شیطان را بر جای گذارد. * الگوی هنجاری فراغت مطلوبدین پژوهان و مفسران اسلام، با رویکرد درون دینی، در اصل جواز تخصیص مقطعی به نام فراغت در سبک زندگی مؤمن هم نظر هستند. شرط ضمنی و مؤکد این ملاحظه، این است که در معادله کار و فراغت، همواره کار و تلاش الزامی اصل است و فراغت و تفریح، فرع و تابع آن و فقط در راستای تأمین پیش نیاز مطرح می شود. در خصوص فعالیت های فراغتی یا کارهایی که مؤمنان در این زمان ها انجام می دهند نیز قواعد و رهنمودهای عامی را به صورت ایجابی و سلبی با الهام از نظام ارزشی و هنجاری اسلام یادآور شده اند.بدون تردید اصل در فعالیت های فراغتی، تفریحی و سرگرم کننده به عنوان مجموعه ای از فعالیت های مفرح، لذت بخش، ارضا کننده، تسکین دهنده، تنوع زا، آرام بخش، ملالت زدا، رهایی بخش از روند عادی و تکراری زندگی و پوشش دهنده اوقات فراغت، بنابر ملاک های دریافت شده از منابع دینی، «اباهه» است. خروج از این اصل، تنها با نقض قواعد ایجابی و سلبی یا مخالفت با باید ها و نبایدهای الزامی فقهی و اخلاقی، ممکن خواهد شد.* پایان سخناسلام دینی است که با فراغت و تفریح به عنوان یک نیاز یا خواسته فطری و غریزی یا ضرورتی ناشی از جهان زیست اجتماعی انسان به صورت مشروط و مقید، نه تنها مخالفتی ندارد، بلکه به شکل هایی به آن سفارش و ترغیب کرده است. فعالیت های فراغتی حتی اگر مصداق لهو هم باشند، تنها مواردی از آن که بنابر معیارهای دینی «لهو محرم» تشخیص داده شوند،ممنوع و حرام است. دین پژوهان و فقها در معرفی فراغت و تفریح مطلوب از دیدگاه اسلام، معیارهایی ذکر کرده اند که مهم ترین آنها عبارت اند از: عاری بودن از مفاسد اخلاقی، تناسب با اقتضائات فطری، هم سویی با کمال جویی معنوی، تولید آثار و کارکردهای مثبت، دارا بودن غرض عقلایی، کنترل پذیری عقلانی، تناسب نداشتن با مجالس لهو و لعب، پرهیز از تن آسایی و نازپروردگی، رعایت اعتدال و پرهیز از زیاده روی، پرهیز از واقعیت گریزی و ترجیح شادی های روحی بر شادی های جسمی.پی نوشت:تدوین؛ سید حسین شرف الدین، استادیار مؤسسه امام خمینی(ره)منبع:حوزه211008