۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۳ : ۱۰
«قلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» (آل عمران/ 26)
بگو: خداوندا، اى مالک حقیقى هر مملوک، و اى حاکم مطلق بر همه حکومتها، به هر که خواهى حکومت میبخشى و از هر که خواهى حکومت را بازمیگیرى و هر که را خواهى عزت میدهى، و هر که را خواهى خوار میگردانى، (حقیقت) خیر در دست توست، حقّا که تو بر هر چیزى توانایى.
توحید افعالی
توحید افعالی خداوند، مصداق تسبیح مبارک «لا حول و لا قوة الا بالله» است؛ یعنی تنها مؤثر در عالم خداوند است. به عبارت دیگر، هر فعل و حرکت و اثری که در جهان هستی است، از اراده و مشیت خدا سرچشمه میگیرد و هیچ موجودی نمیتواند مستقلا و بدون اتکاء به اراده او کاری انجام دهد. البته آیه شریفه «...انّ القُوَه للهِ جمیعاً ...؛ همانا همۀ قدرتها از آن خداست» (بقره/165) نیزهمه قدرتها را منحصر در خدا میداند و به این وسیله بر توحید افعالی به طور صریح دلالت دارد.
منظور از توحید افعالی این است که تمام کارها در جهان به ذات خدا بازمیگردد و هر موجودی هرگونه اثر و خاصیتی دارد از اوست. سوزندگی آتش، برندگی شمشیر، درخشندگی آفتاب و... همه از ناحیه خدا و به فرمان اوست. حتی کارهایی که از ما سر میزند و ما در انجام آن مختار و آزاد هستیم باز قدرت به انجام آن از ناحیه خدا است، حال ما گاهی از این قدرت سوءاستفاده و گاهی حسن استفاده میکنیم.
به عبارت دیگر، هیچ موجودی از خود استقلال در تاثیر ندارد، موثر مستقل در سراسر عالم هستی فقط ذات پاک خداست. البته این موضوع با آزادی اراده و اختیار انسانها در انجام کارها منافاتی ندارد؛ زیرا همین آزادی را نیز خداوند به ما داده است.
گفتنی است توحید افعالی فروع و شاخههای فراوانی چون توحید در عبادات، اطاعت، محبت، رازقیت و ... دارد که باور به آثار و برکات معنی فراوانی در زندگی انسان دارد. در آیات مذکور، مظاهری از توحید افعالی ذکر شده است.
امام کاظم(علیه السلام) فرمودند: «لَا یَکُونُ شَیْءٌ إِلّا مَا شَاءَ اللّهُ وَ أَرَادَ وَ قَدّرَ وَ قَضَى...؛ چیزی نباشد جز آنچه خدا خواهد و اراده کند و اندازهگیری کند و حکم دهد».
توحید افعالی و اختیار انسان
این که انسان در افعال اختیاری خودش چه نقشی دارد و یا این که خدا در افعال اختیاری انسان چه نقشی دارد بحثی است که از آن به «استطاعت» (قوه و نیرویی که انسان به وسیله آن کاری را انجام دهد یا ترک کند) تعبیر میکنند. مکتب اشعری و اعتزال در این جا به دو قطب مقابل هم قرار گرفتهاند اما مکتب امامیه طریق وسطی را طی کرده که جامع بین تمام عقاید است.
توحید افعالی با اختیار انسان در افعالش، منافات ندارد؛ زیرا خداوند اراده کرده است که انسان با اختیار خود، افعالش را انجام دهد. پس هم افعال انسان و هم مسئولیّت آنها بر عهدۀ انسان است، لکن از آن جهت که خداوند این قوا و نیروها را به انسان داده است افعال انسان مستند به خداوند هستند و مستلزم جبر هم نخواهد بود.
به بیان دیگر خداوند دو گونه هدایت دارد: «ارائه الطریق» که تنها مسیر را به انسان نشان داده میشود و «ایصال الی المطلوب» که خداوند متعال انسانی را با قدرت خود به مقصود نهایی برساند. حال اگر انسان پس از ارائه طریق در مسیر درست قدم بردارد و از پروردگار خود استعانت بجوید، خداوند نیز نیرو و توان این کار را به او میدهد تا به مطلوب برسد. انسان نیز با تأمل بر افعال خود متوجه اختیار و توحید افعالی همزمان میشود و برای همین در نماز میگوید: «بحولِ الله و قوّته اقوم و اقعد». ابتدای این ذکر «به توان و قوت خداوند» توحید افعالی و انتهایش «برمیخیزم و مینشینم» اختیار است که با هم شکل میگیرد.
نقش توحید افعالی در جهانبینی
توحید افعالی تمام هستی را در برمیگیرد و تصویر خاصی از رابطه خدا با جهان ارائه میکند؛ از اینرو اعتقاد یا عدم اعتقاد به این اصل نقش عمدهای در ترسیم خطوط کلی جهانشناسی و جهانبینی انسان دارد. انسانی که توحید افعالی را باور دارد، دست خدا در همه امور گشاده میبیند و حاکمیت اراده و مشیت او را در همهجا با چشم دل نظاره میکند و او را از هیچ بخشی از بخشهای هستی منعزل و جدا نمیکند.
در نظر چنین شخصی، تمام تحولات هستی، از حرکات سماوی کهکشانهای دوردست گرفته تا رفتار خردترین ذرات هستهای، همگی تحت سیطره اراده الهی و در حوزه فاعلیت او واقع میشود. بنابراین هر اتفاقی که در زندگی شخصی برای او پیش میآید را از جانب خداوند میداند و در جستجوی مؤثر و منبع قدرت دیگری برای حل مشکل خود نمیرود.
بنابراین ایمان به توحید افعالی، افزون بر نقشی که در جهاننگری و اندیشه و اعتقاد انسان دارد، آثار شگرفی را در حوزه عمل و رفتار انسانی بر جای میگذارد. انسانی که از منظر توحید افعالی نظارهگر خود و جهان پیرامون خود است، همواره بر خدا توکل میکند و از او یاری میجوید و تحقق هیچ امری را در صورت تعلق اراده او محال نمییابد.
این اعتقاد در صورت گذر از زبان و رسوخ حقیقی در دل انسان میتواند آثار معنوی بسیاری در زندگی بشریت به همراه داشته باشد. به گفته بزرگان علم اخلاق یکی از ثمرات و میوههای توحید افعالی توکل است. آیت الله مظاهری در این زمینه میگوید: در توکل گاهی اسباب را میبینیم و توکل به خدا میکنیم مانند همان کشاورز؛ ولی گاهی اسباب نیز قابل مشاهده نیستند که این توحید افعالی به معنای بالا است که در همه مؤمنان وجود دارد و این زمانی است که از همه جا و همه کس دل بریده و به معنای واقعی مضطر شدهایم؛ اینجا است که توکل حقیقی به خداوند مشخص میشود.
ایمنی از عُجب، اعتراف به نقص در هنگام گناه و کوشش مداوم و نجات از هرزگی از دیگر برکات اعتقاد به توحید افعالی است. در این نگاه همه کمالات از خداوند و همه نقائص از مخلوقات است و چون فعل انسان جوشیده از نفس وی است وی با کار بد که نشانه نقص اوست شرمنده میشود و اظهار عجز و توبه و استغفار میکند و اگر کار خوبی کند چون آن را از خدا میبیند به عجب دچار نمیشود و فقط شکر مینماید و در هر حال برای اکتساب خیرات دائما تلاش میکند.
امام خمینی(ره) و توحید افعالی
توحید افعالی در سیره حضرت امام خمینی(ره) به روشنی موج میزد و این باور عمیق در سراسر سیره عملی ایشان چه در زندگی سیاسی و چه در امور مادی و شخصی مشهود بود. ایشان با تمام وجود فقر خویش به خداوند و بینیازی از غیر او را در خود جمع کرده بودند و از هیچ قدرتی غیر از او نمیهراسید، همان طور که در روایتی امام صادق(ع) این وصف را نشان از حد توکل و یقین دانستهاند: «أَلَّا تَخَافَ مَعَ اللَّهِ شَیْئاً؛ (حد نهایی توکل یقین است که) به همراه خدا از هیچ چیز نترسی».
امام(ره) در سخنان خویش فرمودند: «اگر ما یک روز اتکای خودمان را از خدا برداشتیم و روی نفت گذاشتیم یا روی سلاح گذاشتیم، بدانید که آن روز روزی است که ما رو به شکست خواهیم رفت».(صحیفه امام، ج 20)
«وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه»(طلاق/ 3)
منبع:ایکنا