۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۲ : ۰۳
خداي سبحان در بهار دو کار انجام ميدهد؛ يکي اين که خوابيده ها را بيدار کرده و دیگر اين که مرده ها را زنده مي کند. اين درخت ها در زمستان خواب هستند اما، وقتی بهار شد، بيدار مي شوند، وقتي بيدار شدند اين درخت مواد مُرده را به عنوان غذا جذب مي کند و به صورت خوشه، شاخه، برگ و ميوه در مي آورد؛ در حقیقت در اینجا مرده ها زنده می شوند.
جريان «مقلّب القلوب و الأبصار» در قرآن دو جا ذکر شده و هر دو جا مربوط به مسئله معاد و قيامت است؛ يکي اينکه فرمود: افراد کافري که دل هايشان را تطهير نکردند و آلوده است ما در قيامت دل هاي اينها را زير و رو مي کنيم ﴿ وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ کَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ﴾.
دیگر اینکه در آيۀ نور سوره مبارکه نور که از رجال الهي سخن به ميان ميآيد، مي فرمايد: رجال الهي کساني هستند که:﴿ لاَّ تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلاَ بَيْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ ﴾ اينها کسانياند که ﴿ يَخَافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴾ اينها از روزي ميترسند که دل ها زير و رو شده وچشم ها برگردانده ميشود که اين هم باز مربوط به مسئله قيامت است.
نتيجه بحث اينکه: بهار، انسان را به ياد قيامت مي اندازد و در قيامت اين کارها جزء خطرناکترين کارهايي است که دامنگير تبهکاران ميشود و آن تقليب قلوب و تقليب ابصار است؛ در تحويل سال که بهار است به خدا عرض مي کنيم: اي خدايي که دل ها را زير و رو مي کني؛ اي خدايي که چشم ها را زير و رو مي کني؛ اي خدايي که شب و روز را مديريت مي کني؛ اي خدايي که سال را به سال ديگر و حال را به حال ديگر تبديل مي کني؛ حال ما را به بهترين وجه تبديل کن تا ما گرفتار تقليب قلوب نشويم؛ گرفتار تقليب ابصار نشويم، بلکه از أحسن الأحوال بهره بگيريم؛ اين عصارۀ دعاست؛ بر اساس تناسبي که بين بهار، معاد و حوادث تلخ معاد است، بهار و تحویل سال کاملاً يادآور جريان معاد می باشد. پس اگر در روايات دارد، وقتي بهار آمد به ياد معاد باشيد يکي از راه هاي تذکرۀ معاد همين است که ما از تقليب قلوب و تقليب ابصار نجات پيدا کنيم.
*چهارشنبه سوری کاری بر خلاف عقل و نقل است
حضرت آیت الله جوادی آملی با نهی از برخی اعمال ناشایست در چهارشنبه آخر سال با توصیه بر ترک این رفتارها، اذعان داشتند:
هرگز خدا چيزي را که داده پس نمي گيرد؛ در ابتدا از روی کرم، چيزي که استحقاق نداشتيم به ما ارزانی داشت، بعد در مرحله بقا هم چيزي را که طلبکار نيستيم در اختیار ما می گذارد و هرگز پس نمي گيرد؛ مگر اينکه ما خود، به نحوی آن را پس بدهيم.
با اين خدا با اين لطف با اين صفا جز عرض ارادت و بردگي و بندگي چيزي شايسته ما نيست؛ لذا در شأن شما عزيزان، برادران و خواهران نيست که ما بگوييم اين چهارشنبه سوری را ابطال کنيد؛ بگوييم به ساير جوان ها بگوييد: اين کار نه معقول است نه مقبول، بلکه کاري است بر خلاف عقل، بر خلاف نقل؛ جز ضرر و زيان چيز ديگري ندارد. اين همه سُنن الهي مثل: درختکاري، صله رحم، ديد و بازديد و نشاط هاي معقول و مقبول در عالَم وجود دارد، چرا انسان دست به خطري بزند که مسئوليت ديني و قانوني دارد!.
منبع:حوزه