شد اشک توبهام سبب آبروی چشم
سرودهای از سردارشهیداحمد زارعی+تصویر
انتشارات سوره مهر در نظر دارد تا یادنامه شهید احمد زارعی را با عنوان «ستاره احمد» منتشر کند. بخشی از این یادنامه به ارائه تعدادی از سرودههای شهید با دستخط خود وی اختصاص دارد.
عقیق:شهید احمد زارعی، شاعری کمتر شناخته شده و در عین حال تأثیرگذار بر جریان شعر انقلاب است. راهاندازی کنگرههای شعر جنگ، تلاش برای چاپ مجلاتی مانند نهال انقلاب، امید انقلاب و...، پیگیری برای راهاندازی تبلیغات اسلامی در دانشگاه امام حسین(ع) و مهمتر از آن تربیت نسل بزرگی از شاعران کشور از ثمرات فعالیتهایی است که شهید زارعی در طول سالهای حیات خود به یادگار گذاشت.
یکی از مهمترین فعالیتهای شهید زارعی تربیت نسل جوانی از شاعران در جرگه شعر انقلاب بود. بسیاری از شاعران اثربخش امروز، ثمره سالها تلاش معلمی دلسوز بود که تمام همّ و غم خود را برای بالندگی فرهنگ انقلاب اسلامی قرار داده بود. بسیاری از فعالان فرهنگی انقلاب او را حلقه وصل میان شاعران انقلاب میدانند. از وی تاکنون یک مجموعه شعر با عنوان «شیر در قفس 902» به همت محمدحسین جعفریان و محمدکاظم کاظمی منتشر شده است.
انتشارات سوره مهر در نظر دارد تا یادنامه وی را با عنوان «ستاره احمد» منتشر و روانه بازار کتاب کند. به گفته مصطفی محدثی خراسانی، تدوینکننده کتاب، این اثر دربردارنده گزارشی از فعالیتهای شهید احمد زارعی در حوزه فرهنگ انقلاب اسلامی است. وی پیش از این در گفتوگو با تسنیم گفت: در این یادنامه تلاش شده تا بخشی از فعالیتهای این شاعر در حوزه فرهنگ و ادب بازگو شود. از این جهت بخشی از این اثر به بیان این خدمات اختصاص دارد. گفتوگو با شاگردان، ارائه تعدادی از سرودههای این شاعر و در نهایت تصاویری از دستخط و عکسهایی از شهید زارعی از دیگر بخشهای این اثر است. همچنین در این کتاب مقالهای از خود شهید هم منتشر شده است که در آن به موضوعات ادبی میپردازد.
سروده ذیل یکی از اشعار مندرج در «ستاره احمد» است که تاکنون از رسانهها منتشر نشده است. محدثی خراسانی این سروده را در بخش دستخط یادنامه ذکر کرده است:
احمد زارعی در دیماه سال 72 بر اثر جراحات باقیمانده از بمباران حلبچه جهان فانی را بدرود گفت و به خیل یاران شهیدش پیوست. به گفته همسرش، زارعی از خدا چیزی نمیخواست، تنها آرزویش این بود: «اگر چیزی از خدا بخواهم، عمر کوتاه، مختصر و مفید مثل همان بسیجی 13 ساله میخواهم.»
در آخرین پیامش نوشته بود: «هیچگاه بدینگونه شهادت را نزدیک به خود و در درون خود احساس نکردهام. در میان قفسه سینهام، میان گوشهای قلبم، و در مغز شقیقههایم. بوی همه برادران شهیدم را میشنوم. بویی آشنا ولی مرموز، نه مرموز که ناشناخته، نزدیک به عطر گل سرخ، نزدیک به عطر لالههای وحشی میان بیابان که همیشه بغلبغل آنها را میچیدم و سرشار از لاله به خانه در دامن مادرم و در آغوش مادرم که بوی دوران کودکیم و شیرخوارگیم را میداد فرود میآمدم. چه عطر شگفتی ... .»
منبع:تسنیم