چهارمین شماره از کتابمجله همشهری آیه منتشر شد:
عقیق:در يكى از روزها كه حضرت با كارگر خود در محلى بنام بئرالملك زير آفتاب مشغول زراعت بود، طلحة و زبير به نزد حضرت آمده از ايشان خواستند به زير سايه آيد تا با وى سخن گويند، حضرت پذيرفت و همگى به زير سايه اى گرد آمدند.
آن دو نفر گفتند: ما از نزديكان پيامبر اكرم صلى الله
عليه وآله هستيم و در راه اسلام داراى سوابق نيكو بوده و جهاد كرده ايم ولى شما حق
ما را با ديگران يكسان قرار داده اى با اينكه عمر و عثمان چنين نبودند.
حضرت فرمود: به نظر شما ابوبكر برتر است يا عمر؟ گفتند:
ابوبكر، فرمود: قسمت ابوبكر همين گونه بود، اگر قبول
نداريد، ابوبكر و ديگران را دعوت كنيد و در كتاب خدا نظر كنيد و هر حقى داريد
برداريد.
گفتند: به خاطر آن تقدم ما در اسلام ، ما را بر ديگران
برترى ده.
فرمود: شما دو نفر زودتر مسلمان شده ايد يا من؟
گفتند: به خاطر نزديكى و فاميلى ما با پيامبر اكرم صلى
الله عليه وآله ما را فضيلت بده.
فرمود: شما به پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نزديك تر
هستيد يا من؟
گفتند: به خاطر جهاد و نبردهاى ما در اسلام باشد.
فرمود: آيا جهاد شما براى اسلام برتر و بيشتر است از من؟
گفتند: نه
سپس فرمود: به خدا قسم من و اين كارگرم در اين مال مثل
هم هستيم.
آن دو كه از حضرت على عليه السلام و دسترسى به هوسهاى
خود و رسيدن به مال و مقام ماءيوس شدند، نقشه اى خائنانه كشيدند و به فكر شكستن
بيعت و شورش افتادند.
منبع:جام
211008