۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۹ : ۱۴
عقیق: عيد قربان، عيد خود سازي و تهذيب نفس است. اين عيد گرامي و ايام پس از آن، فرصت بسيار مناسبي براي سرمشق گرفتن از حضرت ابراهيم، حضرت اسماعيل و حضرت هاجر(ع) و پيمودن مسير تقرّب و بندگي خداوند متعال است.
آن بزرگواران براي رضاي خداي سبحان و براي تثبيت دين خدا، جلوه ويژهاي از گذشت، ايثار و فداکاري را آشکار ساختند؛ بنابراين در اين ايام بايد فرصت مغتنم شمرده شود و به مناسبت سالروز آن و واقعه عظيم، همه در جهت قرباني کردن نفس خود تلاش کنند. فلسفه قرباني حجّاج در مني نيز همين است که حجگزار بگويد: «خدايا حاضرم هرچه دارم در راه تو و در راه دين تو فدا کنم».
هوي و هوس، نفس امّاره و صفات رذيله که سراسر وجود انسانهاي معمولي را فراگرفته است، بايد در راه خدا قرباني شود. در اين ايام، زمينه براي ريشهکن کردن صفات رذيله و جایگزين نمودن فضایل اخلاقي به جاي آن، وجود دارد.
انسان بايد از بندگي رذایلي که او را محبوس کرده است رهايي يابد و درخت فضيلت در دل خود بکارد و در جهت ريشهدار شدن فضایل اخلاقي در دل خويش تلاش نمايد تا به ثمر برسد. پس از آن هم خودش و هم ديگران از ميوه و ثمره درخت فضایل اخلاقي بهرهمند گردند. و اين کار مهم و اساسي در ايام تشريق، يعني روزهاي پس از عيد قربان، ميسّر ميگردد.
ايام تشريق حجّاج، دو تا سه روز و ايام تشريق غيرحجّاج، هفته ولايت، يعني روزهاي بين عيد قربان و عيد غدير است.
پيام اخلاقي عيد غدير
عيد غدير، عيد ولايت است. پيام اخلاقي عيد غدير، اين است که پيمودن مسير تقرّب به سوي خداوند متعال و تهذيب نفس و در يک کلام رسيدن به مقام آدميّت، بدون ولايت امکانپذير نيست.
مسير سعادت، مانند هر مسير ديگري، به راهنما نياز دارد. راهنمايي که خود مسير را پيموده باشد و از موانع راه آگاهي کامل داشته باشد. اهلبيت(ع) بهترين راهنما براي پيمودن مسير حرکت به سوي خداوند متعال هستند. از اين جهت خداوند متعال ميفرمايد: اسلام منهاي ولايت، ناقص است و در روز عيد غدير کامل ميگردد.
پس از ابلاغ ولايت اميرالمؤمنين(ع)، خداوند متعال از دين اسلام راضي ميشود؛ زيرا سلوک معنوي انسان، در پرتو نور قرآن و عترت که همان «ثقلين» هستند امکانپذير است و بدون يکي از اين دو گوهر گرانبها، کسي به مقصد نخواهد رسيد.
تبيین هفته ولايت در سه بعد
بعد اول: تعظيم شعائر اسلامي؛ فاصله زماني عيد قربان تا عيد سعيد غدير، ايام مبارکي است و از قداست ويژهاي برخوردار است. اين ايام نوراني، به عنوان هفته ولايت نامگذاري شده و در آن هفته باید از حيث شعاري، به موضوع مهمّ ولايت پرداخته شود.
جشنها و ديد و بازديدها و آذينبندي خيابانها و معابر عمومي در آن هفته بايد فراوان باشد. ذکر اميرالمؤمنين(ع) بايد بسيار گفته شود. مجالس جشن برگزار گردد و در آن مجالس سخنرانان مسأله ولايت را تبيين کنند و مداحان اشعار زيبايي در مدح اهلبيت(ع) و در موضوع ولايت بخوانند.
البته در اين خصوص بايد توجه شود محتواي سخنرانيها و مداحيها از آيات شريف قرآن کريم گرفته شود. دست کم سيصد آيه در قرآن کريم پيرامون اميرالمؤمنين(ع) و ائمه طاهرين(ع) وجود دارد. با وجود اين آيات، نيازي نيست که در مجالس جشن، اشعار افراطي خوانده شود، بنابراين از خواندن اشعار و بيان سخناني که بهانه دست دشمن ميدهد، بايد پرهيز جدي شود.
بعد دوم؛ تقویت بنيه اعتقادي
نکته ديگري که بايد هميشه و بخصوص در هفته ولايت به آن اهميّت داده شود، اينکه شعار بايد همراه با عقيده باشد. شيعه بايد امامشناس باشد و به طور کلي در اعتقادات، مطالعه و تحقيق کامل بنمايد و به صورت استدلالي مباني اعتقادي خود را تقويت کند.
شيعه، بخصوص جوان شيعه بايد بداند چرا اميرالمؤمنين علي(ع) خليفه بلافصل پيامبر اکرم(ص) است. هر شيعهاي بايد با استدلال بتواند اثبات کند که چرا ائمّه دوازدهگانه(ع) امام هستند؟
کتابهاي اعتقادي مانند «احقاقالحق» و «الغدير» در اين زمينه فراوان است. جوانان بايد اين کتابهای ارزشمند را مطالعه کنند و پس از اينکه موضوع ولايت براي خودشان حل شد، با ارائه دليل براي ديگران نيز بيان و اثبات نمايند.
در حوزههاي علميّه و دانشگاهها بايد در اين خصوص گفت و گوهاي فراواني صورت پذيرد و به موضوع اعتقادات بيش از اين اهميّت دهند. در هفته ولايت نيز در مجالس جشن و سخنرانيها بايد دلایل شيعه براي امامت ائمه اطهار(ع) تبيين شود و آيات مربوطه شرح داده شود.
فضایل اميرالمؤمنين(ع) و ائمّه هدي(ع) بايد براي مردم بازگو شود و مهمتر اينکه شبهات اعتقادي بايد رفع شود. مطالعه و تحقيق در موضوع ولايت بايد به قدري باشد که همه بتوانند شبهاتي که از سوي دشمنان مطرح ميشود را با دليل و برهان پاسخ گويند.
بعد سوّم؛ پيروي از اهلبيت(ع)
بعد سوم وظايف شيعيان، که در هفته ولايت بايد بروز و ظهور بيشتري داشته باشد، پيروي از اهلبيت(ع) است. شيعه بايد افزون بر اظهار محبّت به ائمّه اطهار(ع) و افزون بر اعتقاد قلبي به امامت آن بزرگواران، آنان را سرمشق خود قرار دهد و در زندگي از ايشان تبعيّت و پيروي نمايد. سيماي تشيّع بايد در پيشاني هر شيعهاي نمايان باشد و رکن اساسي تشيّع عمل به دستورهای ديني و تبعيّت از قرآن و عترت است.
هفته ولايت، فرصت ارزشمندي براي تمرين پيروي از اهلبيت(ع) است. در اين هفته همه بايد تلاش کنند گفتار و کردار خويش را با عملکرد ائمّه هدي(ع) تطبيق دهند و در حدّ توان اعمال خود را به اعمال آن ذوات مقدس شبيه نمايند.
يکي از مواردي که در سيره اهلبيت(ع) بروز ويژهاي دارد، خدمت به خلق خداست. مولا اميرالمؤمنين(ع) در مدّت 25 سال خانهنشينی بودند، 26 مزرعه به دست مبارک خود براي فقرا و مستضعفان آباد کرده و وقف آنان نمودند.
شيعيان بايد از آن حضرت پيروي کنند و هرچه ميتوانند براي رفاه ديگران تلاش کنند. رسيدگي به مستمندان بايد برنامه هميشگي زندگي يک شيعه باشد. اما دست کم در هفته ولايت همه بايد به قدر توان به فقرا و مستمندان رسيدگي کنند و از ديگران به هر صورت ممکن دستگيري نمايند.
اگر به دستور قرآن کريم در خصوص انفاق که ميفرمايد: «لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّه» عمل شود و اميرالمؤمنين(ع) سرمشق شيعيان باشند، يک نفر فقير در ميان شيعيان يافت نميشود و همه در رفاه خواهند بود.
ساده زيستي ائمّه هدي(ع) فضيلت ديگر سيره آن ذوات مقدس است که بايد سرمشق شيعيان باشد. تجمّلات و تشريفات بيجا، از اساس در زندگاني حضرات ائمّه اطهار(ع) وجود نداشته است؛ با اينکه آن بزرگواران و بخصوص امیرالمؤمنين(ع) با وجود مزارع فراوان و قناتهايي که احداث نمودند، ميتوانستند به ثروت زيادي دست يابند، اما آن ثروت را به جاي اينکه در راه تجمّلات به کار گيرند، صرف تقويت اسلام ميکردند و به مستمندان ميبخشيدند.
اميرالمؤمنين(ع) و حتي اطرافيان ايشان، ذرهاي از بيتالمال استفاده نکردند. خوراک ايشان که از دسترنج خودشان بود، دو قرص نان جو در شبانهروز بود و به دو پيراهن ساده اکتفا کرده بودند.
تجمّلگرايي در زندگيهاي کنوني به هيچ وجه با سيره اهلبيت(ع) سازگاري ندارد و اين ننگ بزرگي براي جامعه اسلامي محسوب ميشود.
اهميّت به نماز و بخصوص نماز اول وقت و به جماعت نيز در سيره اميرالمؤمنين(ع) و ساير ائمّه هدي(ع) برجستگي دارد. نماز آن ذوات نوراني بايد سرمشق شيعيان باشد.
مساجد شيعيان بايد در وقت نماز، مملوّ از جمعيّت باشد و در هنگام نماز بايد همهجا خلوت باشد و همه کارها تعطيل شود و همه به نماز اول وقت، در مسجد و به جماعت بپردازند. دست کم در هفته ولايت بايد مساجد پر از جمعيّت باشد و همه به نماز اهميّت بدهند تا از اين نظر بتوانند شباهتي به اميرالمؤمنين(ع) پيدا کنند.
اين موارد قطرهاي از درياي بيکران فضایل اهلبيت(ع) بود که بايد سرمشق شيعيان گردد.
يک شيعه هم بايد شعار و اظهار محبّت به اهلبيت(ع) داشته باشد، هم از حيث اعتقادي از بنيه قوي و محکم برخوردار باشد و هم از نظر عمل، خود را شبيه اهلبيت(ع) کند.
ارکان تشيّع که همان ارکان ايمان است، لازم و ملزوم يکديگرند و هر سه رکن بايد در زندگي شيعيان باشد.
از سه رکن تشيّع، دو رکن شعار و عقيده به نسبت موجود است، گرچه بايد بيش از اين باشد، اما آنچه موجب نگراني است، عدم تطابق عملکرد بسياري از مردم با نحوه رفتار معصومين(ع) است.
بروز علني فساد اخلاقي در جامعه و وجود گناه و معصيت، با تشيّع سازگار نيست. از قرآن و عترت استفاده ميشود که چنين ملّتي، شيعه واقعي نيست.
منبع:قدس
211008