پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
۰۸:۰۰

۱۳۹۱/۱۰/۰۵
گریستن طیور بر سیدالشهداء(ع)/

پرندگان بال هایشان را بر پیکر حسین(ع) گستراندند

اگر شهادت ابی عبدالله علیه السلام اجزای مختلف عالم هستی را به گریستن واداشت، امر غریبی نیست که انبیای الهی، فرشتگان، جنیان و حیوانات نیز بر این مصیبت بزرگ بگریند و عزادار شوند. این حقیقت را می توان از روایات متعددی که در منابع شیعی و سنی نقل شده به دست آورد.
کد خبر : ۳۳۶۷


عقیق: اگر شهادت ابی عبدالله علیه السلام اجزای مختلف عالم هستی را به گریستن واداشت، امر غریبی نیست که انبیای الهی، فرشتگان، جنیان و حیوانات نیز بر این مصیبت بزرگ بگریند و عزادار شوند. این حقیقت را می توان از روایات متعددی که در منابع شیعی و سنی نقل شده به دست آورد. علامه سید محمد حسن طباطبایی میر جهانی در کتاب بکاءالحسین(ع) چند نمونه از این روایات آورده است که در ادامه می خوانیم.


پرندگان بال های خویش را بر پیکر حسین(ع) گستراندند

در واقعه کربلا قبل از دفن آن حضرت ، حیوانات نیز به اراده الهی نوحه سرایی کردند. چنانکه در روایات وارد شده از حیواناتی که مأمور شده بودند شبها را تاصبح در کنار پیکر امام حسین(ع) سوگواری کنند و حتی پس از خاک سپردن جسدشان عده ای را وحوش شبها تا صبح نوحه سرایی می کردند. پرندگان نیز به اذن الهی بر حضرتش سوگواری می کردند و بالهای خویش را بر پیکر مقدسش برای جلوگیری از تابش خورشید، می گستراندند و در مدینه کنار قبر پیامبر(ص)در رثای آن حضرت ناله های غم انگیز سر می دادند.


مرغان خود را در خون طاهر حسین(ع) غلتاندند

در بحار و عوالم از کتب عده ای از اصحاب روایت شده که:چون حضرت خامس آل عبا أبی عبدالله الحسین (ع) به شادت رسید، جسد شریف او را بر روی خاک و ریگ های گرم کربلا انداختند و خون از اطراف بدن نازنینش در روی زمین جاری شده بود.

ناگاه مرغ سفیدی از آن صحرا عبور کرد. چون آن حالت را دید، از شدت غم و اِلَم خود را به آن خون ها آلوده کرد و پرواز نمود، به نوعی که خون از بال های او می ریخت. عبور او به مرغزاری افتاد که مرغ های بسیار در سایه ها و بر شاخصارهای  درختان نشسته و بر چیدن دانه و خوردن و آشامیدن علف و آب و نغمه سرایی مشغول بوند پس آن مرغ خون آلود ناله بر کشید و گفت:

( و یلکم أتشغلون با لملاهی، و الحسین فی ارض کربلا فی هذا الحّر مُلقیً علی الرضا، ظام ٍ مذبوح و دمه مسفوح )

یعنی: وای بر شما ای مرغان که مشغول لهو و بازی هستید! آیا خبر ندارید و سرگرم به تفرح و تنعم و تعّیشید و حال آنکه حسین(ع) در زمین کربلا بر روی ریگ های گرم افتاده و او را با لب تشنه کشتند و خون او ریخته شد؟

جون آن مرغ ها این بیان را شنیدند،یکباره پرواز کنان از زمین ماریه بلند شدند و وارد زمین کربلا شدند، چون دیدند بدن بی سر حسین (ع) بی سر و بی غسل و بی کفن بر روی زمین افتاده و بادهای جنوب و شمال،خاک گرم آن زمین را روی بدن نازنینش نشانده و بدن مقدسش پامال سّم اسبان شده و برای او عزادار و گریه دار و زاری ننده ای نیست به غیر از وحشیان صحرا و جنّیان بیابان ها و هواها، و به قدری نور از بدن پاره پاره و در هم شکسته و ساطع و لامع است که روی زمین روشن و هوا را درخشان کرده، چون نظر مرغ ها بر آن افتاد همه با یکدیگر به گریه و ناله و صیحه صداها را بلند کردند و خود را در خون طاهر آن حضرت غلطانیدند.آنگاه پرواز کردند و هر یک از آنها به طرفی روانه شدند تا اهل آن ناحیه را خبردار کنند به شهادت آن بزرگوار.

پس به تقدیر خدای متعال یکی از آنها به جانب مدینه طیّبه روانه شد. همان طور که پرواز می کردند، قطره های خون از بالش می چکید تا آنکه خود را بر سر قبر مطهر و گنبد منوّر رسول خدا(ص) رسانید و به قدرت خدای تعالی به زبان فصیح فریاد می زد و می گفت:

(الا قتل الحسین بکربلا! الأ ذبح الحسین بکربلا!)

یعنی: آگاه باشد کشته شد حسین(ع) به کربلا! آگاه باشید که سر حسین (ع) بریده شد در کربلا!

چون سایر مرغان صدای او را شنیدند، به دور او حلقه ماتم زدند و از اثر گریه و ناله او همه گریه و نوحه کردند. چون نظراهل مدینه به جمع شدن مرغان افتاد و نوحه سرایی آنها را دیدند و شنیند، متحیّر شدند و نمی دانستند که در عالم چه خبری واقع شده تا آنکه بعد از چند وقت خبر شهادت آن مظلوم به مدینه رسید، آنگاه خلق مدینه دانستند که آن مرغ خبر شهادت آن حضرت را در زمین کربلا آوردند.

در کتاب مناقب از حضرت امام صادق (ع) روایت کرده از پدر بزرگوارش از علی بن الحسین(ع) که فرموده اند:

( لمّا قتل الحسین (ع) جاء غراب فوقع فی دمه، ثمَّ تمرَّغ، ثمَ طار وقع بالمدینه علی جدار فاطمه بنت الحسین(ع) فرفعت رأسها و نظرت إلیه فبکت بکاءً شدیداً و انشأت تقول:

نعب الغراب قلت من    تنعاه ویلک یا غراب

قال الإمام فقلت من     قال الموفِّق للصّــوات

انّ الحسین بکـربلا     بین الأسنه و الضرّاب

فأبــکی الحسین فإنّه    ترجی الاله الصـّوات

قلت الحسین فقال لی    حقّاً لقد سکن التراب

ثم استقل به الجناح    فلم یطق ردّ الجوب

فبکیت ممّا حلّ بی    بعد الدعّاء المستجاب

عبد  المطّلب ما کان بأسرع أن جاء هم الخبر بقتل الحسین بن علی (ع) )  یعنی: چون حسین (ع) کشته شد، کلاغی آمد و در خون آن حضرت نشست و در آن غوطه زد و پرواز کرد به مدینه رفت و بر دیوار خانه دختر حسین (ع) قرار گرفت. پس فاطمه سر خود را بالا کرد: و نگاهی به سوی او کرد و گریست، گریستن شدیدی و این اشعار را إنشاء کرد: کلاغ صیحه ای زد. پس گفتم: خبر مرگ چه کسی را آورده ای وای بر تو ای کلاغ؟ گفت: خبر مرگ امام را آورده ام.گفتم: کدم امام؟ گفت: امامی که توفیق ثواب یافته. همانا حسین در زمین کربلا در میان شمشیرها و نیزه ها به شهادت رسید.گفتم: حسین کشته شد؟ گفت: حقّ است؟ در خاک ساکن شد.گفت: گریه کن برای حسین و امید صواب از خدا داشته باش. پس بال های خود را بر هم زد و دیگر نتوانست جواب گوید. پس منگریستم ازجهت آنچه که بر من وارد شد پس از دعا کردن و مستجاب شدن.

محمد بن علی (ع) فرمود: پس اطمه خبر مرگ حسین را به اهل مدینه رسانید و آنها گفتند: جادوی فرزندان عبدالمطلب را برای ما آورد.پس به سریع ترین وقتی نگذشت که خبر کشته شدن حسین (ع) آمد.


کبوترهای راعبی تقرقری دراز برآوردند...

امل الزیارات از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود: کبوترهای راعبی را در خانه های خود نگهدارید، زیرا که ایشان کشندگان حسین را لعن می کند.

و در خبر دیگر از داود بن فرقد روایت کرده که گفته است:من در حضور حضرت صادق (ع) بودم، ناگاه کبوترهای راعبی تقرقری دراز برآوردند.آن حضرت به سوی من نظر انداخت وزمانی طویل به من نگاه کرد و فرمود: ای داود! می دانی که این مرغ چه می گوید؟ گفتم: نه به خدا سوگند فدایت شوم! فرمود: نفرین می کند بر کشندگان حسین(ع). این مرغ را در خانه های خود نگاه دارید.


جغد را چون شب فرا گیرد تا صبح برای حسین(ع) گریه می کند...

مَحکی از کتاب عالم مسندا ً از حسین بن ابی غندر، روایت کرده که گفته است در وصف بومه – یعنی: جغد – از امام صادق (ع) شنیدم که می فرمودند:

(هل أحد منکم رءاها نهارا ً؟ قیل له: لا تکاد تظهر بالنهار، و لا تظهر إلاّ لیلا ً،قال: أمّا إنّما لم تزل تأوی العمران فلمّا أن قتل الحسین(ع)الت علی نفسها أن لا تأوی العمران أبدا ًو لا تأوی إلاّ الخراب، فلا تزال نهارها صائمه حزینه یجنیها اللّیل، فإذا جنّها اللّیل فلا تزال ترنّ علی الحسین (ع) حتّی تصبح)

 یعنی: فرمود: آیا هیچ یک از شما جغد را دیده در روز؟ عرض کرده شد که: در روز دید نمی شود، در شب دیده می شود.امام (ع) فرمود: امّا او همیشه در آبادی ها جای داشت،چون حسین (ع) کشته شد سوگند یاد کرد که دیگر در آبادی ها جای نگیرد هرگز، و جای نگیرد مگر در خرابه ها. پس او همیشه روزهای خود را روزه دار و محزونست، و چون شب او را فراگیرد تا صبح برای حسین(ع) گریه می کند.

در کتاب کامل الزیارات قریب به همین مضمون با اندک تغییری در لفظ روایت شده.

و نیز درهمان کتاب از حضرت رضا (ع) روایت کرده که فرمود:

( تری هذه البومه کانت علی عهد جّدی رسول الله (ص) تأوی المنازل والقصور و الدًّور، و کانت إذا أکل الناس الطّعام تطیر فتقع إمامهم فیرمی إلیها بالطّعام و تسقی، ثم رجع الی مکانها، و لما قتل الحسین بن علی (ع) خرجت من العمران إلی الخراب و الجبال و البراری، و قال : بئس الأُمه أنتم! قتلتم ابن نبیّکم، و لا آمنکم علی نفسی).

یعنی: فرمود: این جغد که دیده می شود، در زمان جدم رسول خدا (ص) در منزل ها و قصر ها و خانه ها جا می گرفت و هر گاه مردمان طعام می خورند پرواز می کرد و فرود می آمد در مقابل آنها طعام در پیش او می انداختند و او آب داده می شد و او بر میگشت به جای خود و چون حسین ابن علی (ع) کشته شد از آبادی ها بیرون رفت و در خرابه ها و کوه ها و بیابان ها جای گرفت و گفت: بد امّتی هستید شما! کشتید پسر دختر پیغمبر خود را و من ایمن نیستم بر نفس خودم از شما.

و نیز در کام الزیارات از حضرت صادق (ع) روایت کرده که فرمود:

(ان البومه لتصوم النهار، فاذا افطرت تدلهت علی الحسین 7 حتی تصبح)

 یعنی: فرمود: جغد در روز روزه می گیرد و وقتی که افطار می کند، شب را تا صبح در حال حزن و غم و غصّه است.


کدخبرنگار:211001


گزارش خطا

ارسال نظر
  • پربازدیدها
  • تازه ها