کد خبر : ۳۲۵۴۶
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۳۹۳ - ۰۷:۰۳

چگونه با دعا قضا و قدر الهی را تغییر دهیم؟

دعا باعث می‌شود ذهن انسان متوجه این باشد که نیرویی برتر در حال مراقبت از او است، که خواستن و استعانت از او یک آرامش و اطمینان درونی به انسان می‌دهد.
عقیقرمضان بهار نیایش و موسم دعا و مناجات است از این رو است که بیشترین ادعیه، اوراد و اذکار در کتب روایی و حدیثی به این ماه اختصاص دارد، چراکه در این ضیافت و بر سر این خوان گسترده فضا برای بیان درخواست و گرفتن برات حوائج مهیا است. اما ممکن است این سوال مطرح شود که مگر نه آنکه حکمت و قضای الهی بر مسائلی خاص در زندگی هر انسانی ناظر است پس چطور دعا می تواند این قضا را تغییر دهد؟!، برای پاسخگویی به این سوال با نوروز امینی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم قرآن و حدیث به گفتگو پرداخته ایم که از نظرتان می گذرد:


آیا دعا باعث تغییر قضا و قدر می شود و این موضوع با حکمت الهی در تضاد نیست؟
در آموزه‌های شیعه مسئله‌ای به نام «بدا» مطرح است، به معنای اینکه قضای حتمی الهی بر مبنای یکسری مصلحت‌هایی عوض می شود. به این صورت که خداوند رویدادی را پیش بینی کرده است اما نه بصورت حتمی و این اتفاقی که پیش بینی شده است با یکسری از حوادث و اتفاقات دیگر جایگزین می‌شود.
بطور مثال اگر تصور کنیم برای فردی در سرنوشتش نوشته شده امروز ساعت فلان تصادفی داشته باشد اما صبح زود یک صدقه می‌دهد که آن صدقه باعث می‌شود آن اتفاق از او دور شود. تا جایی که در روایات داریم صدقه 70 بلا را دفع می‌کند. حال اینجا آنچیزی که باعث شده این قضای الهی عوض شود کار خیری است که آن بنده مسلمان انجام داده است.
در آن شرط اولیه که بیان کردیم آن فرد قرار بوده است تصادف کند و مسئله صدقه مدنظر قرار نگرفته و در صورت دادن و یا ندان صدقه باز هم در سرنوشت او مرگ مقرر شده باشد اینجاست که دیگر با هر کار خیری و از جمله صدقه این اتفاق و پیشامد از او بر نمی‌گردد.
آن چیزی که حوادث را برای ما بوجود می‌آورد عکس العمل کارهای خود ماست. ما بلافاصله که یک کار خیری را انجام می‌دهیم چند حادثه شر از ما بر می‌گردد و یا وقتی شری را انجام می‌دهیم در صورتی که ممکن است یک شر ظاهری را هم از ما دور کند ولی در ادامه چند شر دیگر را به سمت ما جذب می‌کند، مثلا برای یک موضوعی قرار است دروغ بگوییم اما بعد از آن ممکن است شرهای آن دروغ به سمت شما جذب شود و دراینجا دیگر نمی‌توانیم خدا را مقصر بدانیم و بگوییم حکمت خدا بود که من این آسیب‌ها را ببینم.


آیا این عکس العمل ها قانونی طبیعی و حتمی است؟
این قانون طبیعی آفرینش است که یک کار بد نتایج بدی را هم به دنبال داشته باشد. از طرف دیگر قانون آفرینش شامل این هم می‌شود که کار خوب نتایج خوبی هم به همراه داشته باشد.
همیشه دعا آسیب و مشکل را از انسان برطرف نمی‌کند اینکه در روایات به ما توصیه شده است که دعا کنید به این معنا نیست که هر گاه دعا کنیم حتما همانی می‌شود که ما می‌خواهیم. خیلی وقت‌ها آنچه که خداوند اراده کرده با آن چیزی که ما هم اکنون آن را می‌خواهیم یکی نیست. به عنوان مثال خداوند اراده کرده است که ما عزیزی را از دست بدهیم و آن فرد می‌میرد و در اینجاست که دعای ما برای زنده ماندن ان فرد مریض که خداوند اراده کرده او بمیرد سودی هم ندارد و کسی هم نمی‌داند واقعا وقوع این رخداد یک شر بوده است یاخیر؟ ولی چه بسا این اتفاق برای خود آن فرد و برای ما و یا برای جهان خلقت اتفاق خوبی هم باشد و در آینده معلوم می‌شود.
مومنان وظیفه دارند دعا کنند، همیشه نباید انتظار داشته باشیم عین‌‌ همان چیزی که برایش دعا می‌کنیم اتفاق بیفتد زیرا همه آن چیزهایی که می‌خواهیم همیشه به مصلحت ما نیست اما این دعاهای ما نیز بدون نتیجه نمی‌ماند. در روایات آمده است دعاهایی که مومنان می‌کنند حتی اگر مستجاب نشود باز در پرونده فرد دعا کننده ثواب آن نوشته می‌شود و یا خداوند یک پاداش و موهبتی دیگری در قبال این دعا به آن فرد عنایت می‌کند. یک مثلی وجود دارد که هزاران دهقان برای باریدن باران دعا کردند اما خداوند به فکر کودکی بود که چکمه‌هایش پاره بود.


اصل دعا پیش از برآورده شدن حوائج چه نیازی را از نوع بشر برآورده می‌کند؟
باید توجه داشت انسان یک نیاز روانی دارد به عنوان اینکه باید نقطه اتکایی برای خود داشته باشد و حس کند که نیرویی بر‌تر با اوست، دعا باعث می‌شود ذهن انسان متوجه این شود که یک نیروی برتری در حال مراقبت از اوست، که خواستن و استعانت از او یک آرامش و اطمینان درونی به انسان می‌دهد.
تخلیه روانی و روحی دومین مورد است، در علم روان‌شناسی به این نکته رسیده‌اند زمانی که برای انسان مشکلی پیش می‌آید باید آن را با دیگران در میان بگذارد و با یک نفر حرف بزند و ممکن است آن فرد شنونده هیچ راهکاری هم برای رفع مشکل نداشته باشد اما همین حرف زدن باعث تخلیه روانی انسان می‌شود و دعا هم اینگونه است و باعث تخلیه روانی انسان می‌شود و انسان با موجودی عظیم الشان و آفریینده جهان هستی که او را می‌شناسد و به او اعتقاد دارد درد و دل کرده و مشکلاتش را بیان می‌کند و همین به زبان آوردن مشکلات انسان را از حالت ناراحتی بیرون آورده و سبک می‌کند.
سومین عامل اینکه انسان‌ها در دعا با مبدا هستی ارتباط برقرار می‌کنند که این کار از نظر معنوی تاثیر بسزایی در روح و جسم انسان می‌گذارد و آرامش بی‌حد و حصری به انسان هدیه می‌کند. همچنان که می‌بینیم در همه ادیانی که در دنیا وجود دارد مراسم دعا به صورت فردی و دسته جمعی وجود دارد.


منبع:شبستان

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین